دفاع از آزادیهای سندیکایی، حق اعتصاب و قراردادهای دستهجمعی
سخنرانی رفیق خوزه اُرتیز، عضو شورای رهبری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در مراسم افتتاحیۀ پانزدهمین کنگرۀ ملی “کنفدراسیون عمومی کارگران پِرو” ( “ث.ژ.ت.پ” [“CGTP”])
نمایندگان کنگرۀ پانزدهم “کنفدراسیون عمومی کارگران پرو” و رهبران مدعو اتحادیههای بینالمللی!
رفقا، هیئترئیسۀ کنگره، و رفقای رهبری کنندۀ کنفدراسیون عمومی کارگران پرو!
من درودهای محبتآمیز فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری و دبیرکل آن را به شما ابلاغ میکنم، کنید، و همزمان درود اتحادیۀ کارگری- طبقاتی شیلی که عضو هماهنگکنندۀ شیلی در فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری است را نیز بپذیرید!
همچنین من از سوی مرکز خودگردان کارگران شیلی درودهای برادرانۀ آن را به شما میفرستم!
دوستان، ما در این دو سال اخیر لحظههایی دراماتیک در زندگی کارگران و بشریت تجربه کردیم، لحظههایی که محصول همهگیری کووید ۱۹ بود و نشان داد که نظام سرمایهداری و سرمایهدارانی که بر کشورهای ما در دهههای اخیر حکومت کردهاند، کم یا هیچ کاری انجام ندادهاند تا بتوانیم سیستمهای بهداشتیای کارآمد داشته باشیم و در موقعیتی قرار گیریم که توانایی مقابله با بیماریهایی جدید داشته باشیم که در نتیجۀ گرمایش جهانی و نبود سیاستهای کافی بهمنظور جلوگیری از افزایش این گرمایش گریبانگیر بشریت شده است.
نابرابریها رشد میکنند و رشد میکنند، نیمی از جمعیت جهان همانقدر در تملک خویش دارند که ۸۶ نفر از ثروتمندترین افراد دنیا در تملک خود دارند.
تقریباً نیمی از ثروت جهان در دستان یک درصد از ثروتمندترین بخش جمعیت جهان متمرکز است که مبلغ آن به ۱۱ تریلیون دلار میرسد و معادل ۶۵ برابر کل ثروت نیمی از جمعیت جهان است.
در ایالات متحدهٔ آمریکا، پایتخت انحصارها و سرمایهداری، پس از بحران مالی سال ۲۰۰۹/ ۱۳۸۸، یک درصد از ثروتمندترینها، ۹۵ درصد از رشد را به خود اختصاص دادهاند، درحالی که ۹۰ درصد از فقیرترینها فقیرتر شدهاند.
فقط یک پرانتز، کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آبوهوایی بدون تغییراتی عمده و تعهدی به جلوگیری یا کاهش گرمایش جهانی تازگی بهپایان رسیده است و هیچ توافقی بهوجود نیامده تا کشورهای مرکزی و توسعهیافته از آن بهمنظور متوقف کردن این بلا که جهان را درخطر انقراض قرار داده است ابزاری فراهم کنند. کشورهای توسعهیافته ثروتمند شدند و اکنون نمیخواهند مشارکتی داشته باشند تا فجایعی را که بهجا گذاشتهاند از میان بردارند و همچنین متعهد نمیشوند که انتشار گازهای گلخانهای را متوقف کنند. اکنون آنها به تلاششان برای ایجاد بیثباتی در کوبا، ونزوئلا، و نیکاراگوئه ادامه میدهند. از سوی دیگر، آنها به حمایت از اسرائیل در قتلعام فلسطینیها ادامه میدهند، شرکتهای آنها همچنان به افزایش تمرکز اقتصادی ادامه میدهند و افزایش قدرت انحصارها و انحصارهای فراملی از آنها پیشی میگیرد. آنها صنعت جهان سوم را ویران کردهاند و بخشی از کشورهای توسعهیافته و تعداد بسیار کمی از آنها بهطرزی افتضاحآور سودهایشان را در بحبوحۀ همهگیری افزایش دادهاند و تمرکز ثروت در دستانی اندک شمار فزونی یافته است.
درحالی که صدهاهزار کارگر شغلشان را از دست دادهاند، ما در هر یک از کشورهایمان مجبور شدهایم خدمات ضروری آب، برق، ارتباطات، حملونقل، و مواد غذایی را با جان خود و دستمزدهای فلاکتبارمان، و جز اینها، حفظ کنیم.
سستی کارفرمایان و نبود اقدامهای بهداشتی و درمانی، صدهاهزار نفر از همکاران ما را بهکام مرگ کشاندهاند بدون اینکه حاکمان برای پیشگیری از آلودگی بیشتر و مرگ کارگران تدبیری کنند چندان که هرروز کارگران کماکان جانشان را از دست میدهند. استثناهایی وجود دارد، بله، اما آنها فقط استثنا هستند.
در کشورهای توسعهیافته و در کشورهای ما، دولتها زیر فشار کارفرمایان زودتر از زمان توصیهشده کارخانهها و مراکز کاری را باز کردند که پیامدهایی فاجعهبار برای کارگران در ایتالیا، فرانسه، آلمان، هند، برزیل، شیلی، کلمبیا، و اکوادور داشت و درنهایت نیز همهگیری همچنان ادامه دارد.
در بیشتر کشورها واکسیناسیون ناچیز است. کشورهای معدودی توانستهاند بیش از ۵۰ درصد جمعیتشان را واکسینه کنند، اما باوجوداین، طوری کار میکنند که گویی هیچ اتفاقی نمیافتد، درنتیجه متخصصان خاطرنشان کردهاند تا زمانی که بیش از ۷۵ درصد جمعیت جهان واکسینه نشوند موجهای جدید عفونتها و سویههای جدید ویروس همچنان ظاهر خواهند شد. بهعبارتدیگر، ما این همهگیری را برای مدتزمانی همراه داریم.
در خلال این سناریوی دشوار ما مجبور شدهایم برای دفاع از حقوق اندکی که داریم در برابر هجوم شرکتها مقاومت کنیم. حملهها به آزادیهای سندیکایی، حق اعتصاب، و قراردادهای دستهجمعی و بر ضد دستمزدها تشدید شدهاند. پیامد این وضع این است که سازمان بینالمللی کار انجام وظیفۀ خود را که اطمینان حاصل کردن از رعایت همۀ استانداردهای بینالمللی کار، ساعات کار، افراد بومی، آزادیهای سندیکایی، امنیت اجتماعی، اخراجها، و جز اینهاست، متوقف کرده است. سازمانهای بینالمللی از سوی کارفرمایان و دولتهای نولیبرال و همچنین سازمان بینالمللی کار حمایت میشوند. نقض آزادیهای سندیکایی ادامه دارد و آنها [سازمانهای بینالمللی] چشم خود را میبندند، همانطور که مراکز اتحادیههای کارگری کشورهای توسعهیافته مدام مُثله میشوند، همکارانشان هم در کلمبیا و شیلی مُثله و کشته میشوند، قلمرو “ماپوچه”ها [اقوام سرخپوست بهطور عمده ساکن در شیلی] نظامی شده است، درگیریهای دروغین وجود دارد، در گواتمالا و در بسیاری از کشورها رهبران اتحادیهها در معرض آزار و اذیت قرار میگیرند، اما از سازمان بینالمللی کار صدایی درنمیآید و شنیده نمیشود. ما مبارزهای تاه برای دموکراتیک کردن انتخابات گروه کارگران سازمان بینالمللی کار با انتخاباتی آزاد و دموکراتیک، متناسب و با لیست، گسترش دهیم. در این چارچوب، ما مقدمات هجدهمین کنگرۀ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری را آغاز کردهایم و در آن باید دربارهٔ این سناریوی دشوار بحث کنیم.
رفقا، دوستان!
ما برای شما در مناظرههایتان موفقیتهای زیادی آرزو میکنیم، شما چیزهای زیادی برای بحث و تبادلنظر دارید، زمانهایی جدید فرامیرسند و زمانهایی آسان نخواهند بود، سرمایه ترفندهایی زیاد و متحدانی قدرتمند مانند چندملیتیها دارد. اما بااینحال وضعیت سیاسی چالشبرانگیز است.
در پایان فرصت را مغتنم شمرده و به رئیس هیئتوزیران که ما را همراهی میکند، در رابطه با اینکه دولت جدید در حکومت کردن به کارگران و مردم توجه کند، آرزوها و امیدهایمان را ابلاغ میکنیم.
تکرار میکنم، برای کنگرۀ شما موفقیتهای فراوان آرزومندم.
[ترجمه از: سایت فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، اول آذرماه ۱۴۰۰].یه نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۵۴، ۱۳ دی ۱۴۰۰