جوانان و دانشجویان

نقش بی‌بدیل و راهبردی جوانان در جنبش طرفداران بهبود محیط زیست

گسترش جنبش‌های مطالبه‌گرا در ماه‌‌های اخیر که به‌دلیل بن‌بست‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رژیم به مرحلهٔ کیفی‌ای تازه وارد شده است، بار دیگر اهمیت و نقش گردان‌های مختلف جنبش ازجمله زحمتکشان، زنان و جوانان در جهت‌گیری این جنبش‌ها و نیز سازمان‌دهی بهتر آن‌ها را برجسته می‌کند. رژیم ولایت فقیه به‌دلیل ساختار به‌غایت ضد دموکراتیک آن از یک طرف و نیز استفاده از ساختارهای مدیریتی- اجرائی‌ای عقب‌مانده با توجه به راه رشد اقتصادی سرمایه‌داری نولیبرالی که از دوران هاشمی رفسنجانی بدون توقف به‌پیش برده است، به‌هیچ‌وجه توان مدیریت بحران‌های شدیدی که تمامی شئون اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی را در بر گرفته است را ندارد. تحریم های اقتصادی اعمال شده از طرف آمریکا مسلماً عامل تشدید کننده این بحران اقتصادی است. بی‌شک بحران محیط زیستی به‌دلیل سیاست‌های خانمان‌سوز اقتصادی و نیز اجتماعی، که توجهی به شرایط اقلیمی میهن‌مان نداشته اند، به مرحله‌ای وارد شده است که ما هم‌اکنون و نیز در آینده‌ای نزدیک تأثیرهای مشخص آن را در زندگی روزمره مردم در برخی از استان‌های کشورمان شاهد بوده و نیز خواهیم بود. ازآن‌رو است که گسترش جنبش‌های طرفداران محیط زیست را در سال های اخیر شاهد بودیم و بدون تردید گسترش بیش‌تر آن را به‌دلیل وخیم‌تر شدن شرایط زیست محیطی در قسمت‌های عمده میهن‌مان شاهد خواهیم بود. شرایط عینی ناشی از بحران‌های زیست محیطی از یک طرف و درک و شناخت اکثر مردم میهن‌مان از این که این رژیم نه خواهان بهبود شرایط زیست محیطی است و نه به‌لحاظ ماهیت با توجه به سیاست‌های راهبردی اقتصادی‌اش (نولیبرالیسم) که منافع طبقاتی حاکمان یعنی سرمایه‌داری بزرگ بوروکراتیک و مالی انگلی را در نظر دارد، شرایط ذهنی آماده‌ای را برای گسترش جنبش دفاع از محیط زیست به‌وجود آورده است. واقعیت امر این است که اگر حتی رژیم بتواند با “نرمش‌های” خاصی که سابقه تاریخی آن در مواردی مختلف نشان داده شده است باعث لغو تحریم اقتصادی شود و به‌دلیل سیاست‌های نولیبرالی‌اش زمینه وارد شدن به بازار جهانی سرمایه را فراهم کند، به‌دلیل تقسیم‌بندی کاری که برای کشور ما در جهت تولید سوخت‌های فسیلی در بازار جهانی ترسیم کرده‌اند، رژیم به‌هیچ‌وجه کاری را در جهت حل بحران‌های زیست‌محیطی انجام نخواهد داد و در این میان زحمتکشان کشور و فرزندان آنان هستند که با از دست دادن کارشان و کوچ‌های اجباری به مناطق حاشیه‌نشین، بیشترین هزینه را در رابطۀ به وضعیت معیشتی و تخریب محیط زیست خواهند پرداخت. به‌رغم وجود شرایط عینی و تا حدودی ذهنی برای رشد و گسترش جنبش حمایت از محیط زیست، متأسفانه نبودِ سازمان‌دهی در آن در سرتاسر میهن‌مان پیرامون خواست‌هایی مشترک، دقیق، و روشن و نه بر اساس حرکت‌های خودجوش و خودبه‌خودی ناشی از عکس‌العمل نشان دادن به وخامت اوضاع زیست‌محیطی- مانند آنچه در ماه‌های گذشته در خوزستان و اصفهان و بویراحمد و کهگیلویه صورت گرفت- از جمله مشکلات جدی این جنبش است. تاریخ آغاز جنبش کشاورزان اصفهانی در مورد حقابه به سال ۱۳۹۱ می‌رسد و اوج اعتراض‌های مربوط به حقابه نیز در سال ۱۳۹۷ از سوی کشاورزان شرق استان اصفهان صورت گرفت. متأسفانه نبودِ سازمان‌دهی و نیز طرح درخواست‌های مشخص در آن زمان وضع را به اینجا رسانید که در آبان‌ماه گذشته تمامی کشاورزان اصفهانی مشکل حقابه و خشکی زاینده رود را مطرح کردند. این جنبش با پشتیبانی وسیع مردم و نیز جوانان توانست حمایت وسیع مردمی را از سرتاسر میهن‌مان به‌همراه داشته باشد و به‌علت ترس رژیم دیکتاتوری از گسترش آن به نواحی دیگر کشورمان در معرض سرکوبگری امنیتی‌ای وحشیانه قرار گرفت. واقعیت امر این است که پایان فصل کشت پائیزی، تغییرهای آب‌و‌هوائی جزئی به‌علت فصل بارش‌های پائیزی و نیز زمستانی و قول و وعده‌ووعید بی‌پشتوانه ارگان‌های اجرائی از طرفی و تهدید و سرکوب از طرف دیگر افت مرحله‌ای جنبش کشاورزان اصفهانی یا مردم خوزستان را موجب شد. از این جهت است که وجود جنبشی با طرح برنامه‌ای مشخص و درازمدت و نیز اهداف مشخص کوتاه‌مدت که خواست‌های مشخص زیست‌محیطی را در نواحی مختلف جغرافیایی ایران با توجه به شرایط خاص اقلیمی هر منطقه بازتاب دهد، ضرورتی تأخیرناپذیر و عاجل است. جوانان و نوجوانان به‌دلیل اینکه درواقع عمده عوارض مشکلات زیست‌محیطی را در دهه‌های آینده به‌دوش خواهند کشید می‌باید این جنبش را سازمان دهند و با گروه‌ها و طبقه‌های اجتماعی مختلف بر اساس طرح خواسته‌های مشترک ایجاد ارتباط کنند.

نقش نیروهای مترقی و از جمله جوانان کمونیست در عرصه مبارزه برای محیط زیست خصوصاً در کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته بسیار برجسته و مهم است. برای نمونه تنها فردی که توسط پلیس در اعتراض جوانان به رئیس‌های دولت‌ها و کمپانی‌های بزرگ و فراملیتی شرکت کننده در کوپ ۲۶ دستگیر شد از اعضای سازمان جوانان حزب کمونیست بریتانیا بود. نکته حائز اهمیتی که باید به آن توجه کرد آن است که مسئله محیط زیست مسئله‌ای جهانی است و حل آن نیاز به جنبشی جهانی دارد. طبیعی است هر چه پیوند بین جنبش طرفداران محیط زیست در سطح منطقه‌ای و جهانی بیشتر باشد امکان همبستگی بین‌المللی برای خواسته‌های مشخص جنبش هواداران محیط زیست در میهن‌مان هم ساده‌تر و هموارتر خواهد بود. از آنجایی که دولت جمهوری اسلامی رسماً توافقنامه پاریس در مورد کاهش گازهای گلخانه‌ای را امضا کرده است، زمینه امکان ایجاد جنبشی وسیع پیرامون خواسته‌های عمومی پیمان پاریس و انطباقش با شرایط خاص اقلیمی و منطقه‌ای میهن‌مان بسیار آماده است. موضع‌گیری‌های کنشگران دفاع از محیط زیست جوان و  شناخته شده در جهان مانند گرتا تونبرگ می‌تواند تجربۀ جالبی برای مبارزۀ فعالان جوان میهن‌مان باشد. گرتا در تظاهرات حاشیه اجلاس سازمان ملل متحد درباره تغییرات اقلیمی، کوپ ۲۶ را یک “شکست” توصیف کرد. او گفت: “کوپ به جشن روابط‌ عمومی تبدیل شده است که رهبران در آن سخنرانی‌های زیبایی ایراد می‌کنند و تعهدات و هدف‌های خیالی اعلام می‌کنند، درحالی‌ که در پشت پرده دولت‌های شمال هنوز از هر اقدام مؤثر آب‌وهوایی خودداری می‌کنند. به‌نظر می‌رسد هدف اصلی آنان ادامه مبارزه برای حفظ وضع موجود است.” او اضافه می‌کند: “صدای مردمی که بیشترین صدمات را از تغییرات محیط زیست دیده‌اند هنوز ناشنیده مانده است، و صدای نسل‌های آینده درحال ناپدید شدن در کلمات و وعده‌های پوچ آنان است. اما واقعیت‌ها دروغ نمی‌گویند، و می‌دانیم که امپراتوران ما برهنه‌اند.” این سخنان به‌درستی نشان دهنده این واقعیت است که شرکت‌های فراملیتی یا دولت‌های امپریالیستی بدون اعمال فشار جهانی از طرف طرفداران محیط زیست به‌خصوص جوانان، حاضر به اجرای تعهدات پیمان پاریس نیستند. رژیم ولائی نیز به‌همین دلیل و مواردی که در بالا ذکر شد و به‌رغم امضای توافقنامه پاریس به‌هیچ‌وجه در جهت رسیدن به اهداف آن پیمان در مورد گازهای گلخانه‌ای برنامه‌ای ندارد. این وظیفه فعالان جنبش محیط زیست و در رأس آن جوانان است که با طرح برنامه‌ای راهبردی توافق‌های انجام شده در این پیمان را سطح وسیع تری مطرح و برای روشنگری در خصوص آن و ارتباط با سایر گردان‌های جنبش عمل کنند.

سیاست راهبردی این جنبش بر اساس توافقنامه پاریس باید بر محور رسیدن به وضعیت کربن خنثی تنظیم گردد. مسلماً برای رسیدن به‌این خواست راهبردی، برنامه‌هایی مشخص در زمینه‌های زیر ضروری است:

-کاهش اساسی و نهایتاً حذف سوخت‌های فسیلی در تأمین انرژی،

-برنامه‌ریزی سریع در راه تولید انرژی تجدیدپذیر و به‌اصطلاح تمیز،

-تغییر الگوی مصرف آب کشاورزی و صنعتی. برخی صنایع که نیاز به استفاده از آب دارند می‌باید به مناطقی که با دریا هم‌جوار هستند انتقال داده شوند،

– جلوگیری از تخریب جنگل ها و جنگل زدایی وسیع

– راه‌اندازی تولید ملی خودروی الکتریکی و جایگزینی خودروهای قدیمی با این خودروها،

– توافق‌های منطقه‌ای برای بهره‌برداری عادلانه از رودخانه‌های مرزی،

– راه‌اندازی پروژه‌های مشترک آب‌شیرین‌کنی با کشورهای منطقه.

تمامی این برنامه‌ها به کار دقیق و سیستماتیک همراه با آگاه سازی  بخش‌های مختلف جامعه نیازمند است. برای آغاز این حرکت وسیع فردا دیر است. از هم‌اکنون و با تشکیل گروه‌های جوان طرفدار محیط زیست در مدرسه و دانشگاه و محیط کار و محلات، زمینه ارتباط‌گیری با تشکل‌های مختلف را باید ایجاد کرد. سیاره ما در حال نابودی است و برای محافظت از آن نیاز به یک جنبش جهانی است. رژیم ولایی را باید با جنبشی سراسری به عقب‌نشینی واداشت. ما در دورانی بی‌نهایت تعیین‌کننده به‌سر می‌بریم. در این زمینه دست به ‌هر اقدام سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که بزنیم ادامه زندگی‌پذیر بودن سیاره زمین را موجب شده‌ایم. تشکیل سازمان‌های سراسری دفاع از حفظ محیط زیست و همدلی و همکاری با دیگر لایه‌های زحمتکشان در مبارزه با اقدام‌های تخریبی رژیم و ممانعت از وارد آمدن زیان‌های بیشتر، وظیفه‌ای تأخیرناپذیر است.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۴۶، ۱۳ دی ۱۴۰۰

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا