تکرار ادعاهای بی پایه و اساس و برخورد دور از اخلاق سیاسی با حزب تودۀ ایران
تأملی بر سخنان احمد زیدآبادی و دروغپردازیهای او علیه حزب تودهٔ ایران
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
حافظ
ششم اسفندماه ۱۴۰۰ (۲۵ فوریه ۲۰۲۲) بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران دربارهٔ جنگ در اوکراین با عنوان: “همراه با کارگران و زحمتکشان جهان و نیروهای مترقی، برای صلح، بر ضد جنگ، تجاوزگری و امپریالیسم، در محکومیت مداخلهٔ نظامی روسیه در اوکراین” منتشر شد. این بیانیه سند تاریخیای مهمی است که مواضع قاطع، روشن و صلح دوستانه حزب تودۀ ایران دربارۀ فاجعۀ جنگ اوکراین را مطرح می کند.
آقای احمد زیدآبادی، روزنامهنگار”منتقد”، در ارتباط با رأی اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد در یادداشتی نوشت آن رأی “نگاه جامعۀ جهانی نسبت به لشکرکشی روسیه علیه اوکراین را کاملاً روشن کرد.” یادداشت آقای زیدآبادی در روز هشتم اسفندماه یعنی دو روز بعد از انتشار بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در محکومیت مداخلهٔ نظامی روسیه در اوکراین، در تارنمای “ایران امروز” انتشار یافت. ایشان در ادامهٔ یادداشت خود نوشت: “متأسفانه بسیاری از رسانههای حکومتی یا نزدیک به حکومت، اخبار و تحلیلهای خود را در مورد جنگ اوکراین بهگونهای جهت میدهند که تفاوت چشمگیری با تبلیغات رسانههای حزب توده [ایران] ندارد! رسانههای حزب توده [ایران] هم گویا برایشان اصلاً مهم نیست که حزب کمونیست بر روسیه حاکم باشد یا الیگارشهای میلیاردر! پنداری رسالت تاریخی آنها در حمایت همیشگی و بیقیدوشرط و بیچونوچرا از سیاست روسیه خلاصه شده است!”
باید از آقای زیدآبادی پرسید: آیا ایشان بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران دربارهٔ جنگ در اوکراین را خوانده است؟ آیا این روزنامه نگار حرفه ای نهفقط بهمناسبت رویدادهای اخیر بلکه اصولاً دربارهٔ موضعگیریهای حزب تودهٔ ایران در ارتباط با حاکمیت کنونی کشور روسیه و رهبر رژیم حاکم بر آن تحقیق کرده است و از این موضعگیریها بهحد کافی مطلع است که چنین بیمحابا دربارهٔ “حمایت همیشگی و بیقیدوشرط و بیچونوچرا”ی حزب تودهٔ ایران “از سیاست روسیه” قلمفرسایی میکند؟ موضعگیریهای حزب ما دربارهٔ ماهیت حکومت روسیه از زمان فروپاشی اتحاد شوروی تا کنون در تحلیلها و مقالههای منتشر شده در نشریهٔ ارگان حزب (”نامۀ مردم“) و در تارنمای رسمی حزب که تنها مرجعهای دیدگاههای حزب ما هستند بازتاب یافتهاند. چنین مینماید که آقای احمد زیدآبادی از آنها بیاطلاع است.
قاعدتاً روزنامه نگار فعال و متکی به اخلاق سیاسی نمی تواند بدون آن که در مورد موضوع گزارشش اطلاع دقیقی داشته باشد و بتواند با اتکاء به فاکت های مشخص آن را روشن نماید این چنین دست به تحریف حقایق بزند.
آیا آقای احمد زیدآبادی نظر حزب ما بعد از انحلال اتحاد شوروی حکومت روسیه سرمایهداری کنونی را با شوروی پیش از آن یکی میداند؟ یا اینکه ایشان عمداً و دانسته میخواهد نظرات حزب ما دربارهٔ اولیگارشی حاکم بر روسیه را تحریف کند و خاک به چشمها بپاشد و بهشعور بسیاری از آگاهان واقعیت امر توهین کند؟! (اتفاقاً حزب ما یکی از نخستین حزبها و سازمانها و حتا شخصیتهای سیاسی اجتماعیای بود که اصطلاح اولیگارشی را در رابطه با پوتین و گروه او بهکار برد و بهکار میبرد). باید از آقای احمد زیدآبادی پرسید پایههای معرفتی نظر ایشان در مطلبشان کدام سند یا تحلیل حزب تودهٔ ایران است؟ آیا با وجود دسترسی به اینترنت آنهم برای یک روزنامهنگار حرفهای مراجعه به تارنمای رسمی حزب تودهٔ ایران – هرچند حتا با استفاده از فیلترشکن- و پس از آن استناد به جملهای از بیانیهٔ حزب تودهٔ ایران دشوار بوده است؟
بیانیۀ حزب تودهٔ ایران مداخلهٔ نظامی روسیه در اوکراین را محکوم کرده و دراینباره از جمله میگوید: “حزب تودهٔ ایران ضمن ابراز نگرانی از پیامدهای فاجعهبار این تصمیم دولت روسیه، مداخلهٔ نظامی روسیه در اوکراین را محکوم میکند. ما تأکید میکنیم که احترام به استقلال و تمامیت ارضی همهٔ کشورهای عضو سازمان ملل متحد و مداخله نکردن در امور داخلی کشورهای دیگر، از بنیادهای اصلی منشور سازمان ملل متحد و همزیستی مسالمتآمیز است و باید رعایت شود.”
آقای احمد زیدآبادی در هفتم اسفندماه در همان تارنمای دراینباره مینویسد: “این رفقای حزب تودۀ ایران و نیروهای همسوی آنها، نزدیک به تمامِ مواضعِ بینالمللیشان عینِ مواضع جناح اصولگراست و تقریباً هیچکدام از مواضع آنها شباهتی به مواضع اصلاحطلبان در این زمینه ندارد. نمونۀ روشنش نیز همین جنگ روسیه علیه اوکراین است. … این رفقا در خصومت با اصولگرایان چنان شدتی و در دفاع از اصلاحطلبان چنان حدتی بهخرج میدهند که هیچکدام از اصلاحطلبان متعصب هم به گرد پایشان نمیرسد! من که هر چه فکر میکنم از ربط مواضع این رفقا سر درنمیآورم.”
چگونه باید بیان مطلب کرد تا آقای زیدآبادی بتواند از موضعگیریهای مستقل ما “سر درآورد” و ما را به ناحق با این یا آن جریانحکومتی همسو معرفی نکند؟
نظر حزب تودهٔ ایران از پیدایش جنبش اصلاحات تاکنون مشخص بوده است. حزب تودۀ ایران مدافع جنبش اصلاحات و مخالف سرسخت امکان استحاله رژیم ولایت فقیه بوده است. دفاع ما از جنبش اصلاحات نه بر محور افراد و شخصیت هایی که برایشان حفظ ”نظام“ سیاسی حاکم، یعنی حفظ رژیم ولایت مطلقه فقیه خط قرمز بوده است، بلکه بر محور جنبش اجتماعی بزرگی استوار بوده است که خواهان تغییرات بنیادین در شیوه حکومت مداری در میهن ما است.
حزب تودهٔ ایران در عین حال از نیروهای اصلاحطلبی که خواهان تغییرهایی بنیادی و دموکراتیک در میهنمان هستند حمایت کرده و از آنانی که بر ضد استبداد دینی برخاستهاند پشتیبانی کرده و میکند و جایگاه آنان را در جبهه ضد دیکتاتوری میداند.
اما دربارهٔ “مواضعِ بینالمللی” حزب تودهٔ ایران همانطور که در بالا اشاره کردیم حزب تودۀ ایران بهصراحت اعلام کرده و میکند که: “در کنار دیگر نیروهای مترقی جهان ادامه و گسترش جنگ روسیه در اوکراین را مخالف منافع خلقهای ساکن این دو کشور همسایه میداند. حمله روسیه به اوکراین بهسهولت میتواند به کاربرد سلاحهای هستهای منجر شود که کل جهان را با خطرهای سهمگین جدیدی روبهرو خواهد کرد. بازی کردن با زندگی و جان میلیونها نفر که قربانیان اصلی چنین ماجراجوییهای غیرمسئولانهاند، شایستهٔ انسان نیست!” [بهنقل از: بیانیهٔ حزب تودهٔ ایران، ۶ اسفندماه ۱۴۰۰].
سؤال اینجاست: “مواضعِ بینالمللی” اصلاحطلبان در برابر این رویداد چیست؟ کدامیک از نکتههای روشنگر که حزب تودهٔ ایران دربارهٔ زمینهٔ شعلهور شدن جنگ در اوکراین مطرح کرده است از سوی جناحهای مختلف جمهوری اسلامی تا کنون بیان شدهاند که ما و دیگر نیروهای مترقی از آن بیخبریم؟ در این وانفسای انواع بحرانها و سرکوبها، هرگونه تندروی و گرایش به راهحل نظامی که قربانیاش مردم محروم و بیدفاعاند و جهان را به سمت نابودی خواهد برد، نادرست است. بنابراین، تکیه بر صلح و جلوگیری از گسترش جنگ از نان شب هم واجبتر است. باور ندارید، از ملتهای جنگ زدۀ ایران، عراق، یمن، سومالی، سوریه، صربستان، لیبی، افغانستان، و جزاینها، بپرسید. در بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران دربارهٔ مداخلهٔ نظامی روسیه به پیشینه و نقش آمریکا، ناتو، و روسیه کنونی بهدرستی اشاره شده است، از آن جمله: “پنهان نیست که کارنامهٔ مداخلههای تجاوزکارانهٔ ناتو و قدرتهای امپریالیستی و منطقهای، خود بسیار خونین است. بیاعتنایی آنها را به قوانین بینالمللی و ازجمله منشور سازمان ملل متحد پیش از این در هجومهای خودسرانه و خونین آنها به یوگسلاوی، عراق (دو بار)، افغانستان، سوریه، مالی، سومالی، لیبی، هاییتی، و دیگر کشورها دیدهایم. این بیاعتنایی به قوانین بینالمللی و قلدری و تجاوزگری در عرصهٔ روابط بینالمللی، فضایی را بهوجود میآورد که اکنون دولتی مثل دولت الیگارشهای روسیه هم با احتساب برخی تواناییهای نظامی-اقتصادی که دارد، با تحریکهای ناسیونالیستی از آن بهره میگیرد.”
هدف آمریکا از گسترش ناتو در کشورهای همسایهٔ روسیه و محاصرهٔ آن کشور یکی از عوامل اصلی تشدید کنندهٔ بحران کنونی است و در این تردیدی نیست. حمله نظامی روسیه به اوکراین نیز به تشدید نظامیگری کمک میکند، نظامیگریای که زندگی و سرنوشت میلیونها انسان را همواره تهدید کرده و میکند و بهورطهٔ تباهی کشانده و میکشاند. این است “نگاه” حزب تودهٔ ایران به مسائل “جامعۀ جهانی و نسبت به لشکرکشی روسیه علیه اوکراین” که “کاملاً روشن” است اما شما دانسته یا نادانسته آن را تحریف میکنید.
در بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران به مواردی واقعی و گوناگون اشاره شده است که شما در نوشتهتان آنها را بهبحث نمیگذارید. اینکه بر موج تبلیغات بیسابقهٔ موجود و نفرت بهحق مردم از جنگ سوار شوید و آن را عامدانه یا غیرعامدانه متوجه حزب تودهٔ ایران کنید، با هیچیک از موازین اخلاقی همخوانی ندارد.
آقای زیدآبادی، حزب تودهٔ ایران و دیگر سازمانهای مترقی، سنگر مبارزۀ آزادیخواهانیاند که از بین مردم برخاستهاند و در خدمت مردماند. زندگی شایستهٔ انسانی در صلح در همهٔ جهان برای همهٔ ما مهم و هدفی ارزنده است.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۵۱، ۲۳ اسفند ۱۴۰۰