مردم فرانسه بار دیگر به فاشیسم نه گفتند!
روز یکشنبه ۲۴ آوریل/ ۴ اردیبهشت، نمایندگان راست و راست افراطی برای سومین بار در دو دههٔ اخیر در دور نهایی انتخابات ریاستجمهوری در مقابل هم قرار گرفتند. در نهایت، امانوئل ماکرون از جناح راست با کسب ۵۸.۲ درصد آرا، مارین لوپن، نمایندهٔ راست افراطی، را شکست داد.
با طرد فاشیسم، بازسازی جبههٔ نیروهای چپ و پیشرو به منظور پیروزی بزرگ در انتخابات پارلمانی هفتهٔ آخر خرداد و خروج از بحران کنونی در دستور کار کمونیستها قرار دارد.
دو هفته پیش، در دور اول انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، نیروهای چپ نتوانستند آنچه را که ماهها از طریق نظرسنجیها اعلام شده بود تغییر دهند. امانوئل ماکرون و مارین لوپن به ترتیب با کسب ۲۸.۶ و ۲۳.۹ درصد آرا به دور دوم انتخابات راه یافتند (در سال ۲۰۱۷ هر کدام از این دو به ترتیب ۲۴.۰۱ درصد و ۲۱.۳ درصد آرا را به دست آورده بودند). ژان لوک ملانشون به نمایندگی از جنبش “فرانسهٔ نافرمان” با استفاده از “رأی بهاصطلاح مفید”، یعنی رأی دادن برای جلو گیری کردن از رسیدن مارین لوپن به دور دوم، توانست با کسب ۲۲ درصد آرا در ردهٔ سوم قرار گیرد. ماتیو گالارد، مدیر مطالعات مؤسسهٔ نظرسنجی ایپسوس، میگوید: “رأی مفید برای ژان لوک ملانشون بسیار مؤثر بود. در آخرین روزهای قبل از انتخابات، برخی از رأیدهندگان به یانیک ژادو (سبزها)، آن ایدالگو (سوسیالیست)، و فابین روسل (حزب کمونیست) سرانجام تصمیم گرفتند به کاندیدای دارای بیشترین آرا رأی بدهند.” بدین سان، مجموع آرای چپ و سبزها بدون ملانشون به ۱۰ درصد رسید.
در انتخابات دور دوم، شرایط نسبت به سال ۲۰۱۷ که در آن ماکرون ۶۶.۱ و لوپن ۳۳.۹ درصد رأی آورد، بسیار متفاوت بود، زیرا راست افراطی در کل تاریخ فرانسه تا این حد قوی نبوده است. امسال، نظرسنجیها نتایج دو نامزد انتخابات در دور دوم را بسیار نزدیک به هم پیشبینی میکردند، از ماکرون ۵۲٪ و لوپن ۴۸٪ در ۱۲ آوریل، تا ماکرون ۵۶.۵ و لوپن ۴۳.۵ درصد در ۲۲ آوریل). بهویژه اینکه دو نامزد دیگر راست افراطی، اریک زمور با داشتن ۷.۱ درصد و نیکلا دوپن انیان با داشتن ۱.۸درصد آرا، همان یکشنبه شب ۱۰ آوریل / ۲۱ فروردین اعلام کردند که از طرفدارانشان میخواهند که در دور دوم به مارین لوپن رأی دهند. تعداد کسانی که دور اول انتخابات رأی ندادند نیز از ۲۲.۲٪ در سال ۲۰۱۷ به ۲۶.۳٪ در سال ۲۰۲۲ رسید، که بالاترین رکورد از سال ۱۹۶۵ بود.
بررسی تاریخچهٔ انتخاباتهای سالهای اخیر، این تغییرات را نشان میدهد: حزب جمهوریخواه راست که سالها در فرانسه حکومت کرده است، با نامزدی خانم والری پکرس فقط ۴.۸ درصد آرا را به دست آورد، و حزب سوسیالیست که پیش از این سه دوره ریاستجمهوری را در اختیار داشته است، با نامزدی آن هیدالگو فقط ۱.۷ درصد آرا را از آن خود کرد. این نتایج باور نکردنی حاصل سالها اجرای سیاستهای نولیبرالی حزبهای راست و حزب سوسیالیست از سال ۱۹۸۳ است. روند شایان توجه دیگر، کاهش نفوذ حزب کمونیست فرانسه و سندیکاها در این سالهاست. آرای حزب کمونیست در انتخابات ریاستجمهوری از ۱۵.۶٪ در سال ۱۹۸۱ به ۱.۹۳٪ در سال ۲۰۰۷ کاهش یافت.
در مورد نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری امسال فرانسه، شورای ملی حزب کمونیست فرانسه نوشت: “نگاهی دقیق به نظرسنجیهای چند هفته قبل از دور اول انتخابات بهوضوح نشان داد که در دورهای طولانی، ژان لوک ملانشون و فابین روسل پیوسته همراه با هم پیشرفت کردند و کل آرای چپ را به تقریباً ۳۲ درصد رساندند. در همین دوره، حمایت از راست افراطی به حدی رسید که حتی با حضور اریک زمور، کاندیدای دیگر راست افراطی با ۷ درصد آرا، نتوانست مانع راهیابی مارین لوپن به دور دوم شود.” بیاعتبار شدن حزب راست جمهوریخواه و حزب سوسیالیست به دلیل اجرای سیاستهای نولیبرالی و ریاضتی، سبب گسترش راست افراطی شد، به طوری که آرای آنها از ۱۰.۴۴٪ در سال ۲۰۰۷ به ۳۲.۶٪ در سال ۲۰۲۲ رسید (جمع سه نامزد راست افراطی: مارین لوپن، اریک زمور، و نیکلا دوپن انیان) و شمار کسانی که رأی ندادند به رکورد ۲۶.۳٪ واجدان رأی دادن رسید.
امانوئل ماکرون پس از روی کار آمدن در سال ۲۰۱۷، حزب “جمهوری در حال حرکت” را پایهگذاری کرد که توانست بسیاری از برگزیدگان حزب جمهوریخواه راست و حزب سوسیالیست را به خود جذب کند. نتیجهٔ آرای او نشان میدهد که او، هم رأیدهندگان راضی دورهٔ ۵ سالهٔ ریاستجمهوری فرانسوا اولاند سال ۲۰۱۷ و هم رأیدهندگان راست راضی از برنامهٔ دورهٔ ۵ سالهٔ اخیر را که قهرمان تازهای چون امانوئل ماکرون یافتهاند، حفظ کرده است. در جبههٔ راست، آرای حزب جمهوریخواه از ۲۰٪ فرانسوا فیون در سال ۲۰۱۷ به ۴.۷٪ والری پکرس در سال ۲۰۲۲ سقوط کرد. حزب راست “سنّتی” امسال برای دومین بار متوالی دور دوم انتخابات را از دست داد. دلیل آن هم تردید بین امانوئل ماکرون و مجموع راست افراطی- مارین لوپن و اریک زمور- بود. بدون شک حزب جمهوریخواه به رهبری کریستیان ژاکوب از راه تقویت صفوف این حزب در انتخابات پارلمانی ماه ژوئن (هفتهٔ آخر خرداد)، با هدف اجتناب از فرار مدیران و مقامهای منتخب حزبی، در جستوجوی بقای سیاسی خود در آینده خواهد بود. والری پکرس قبل از دور اول انتخابات امسال گفته بود که برای دور دوم انتخابات ریاستجمهوری هیچ دستوری برای چگونگی رأی دادن نخواهد داد.
دیگر کاندیداها: فلیپ پوتو از حزب “ضد سرمایهداری نوین” و ناتالی ارتو از حزب “مبارزهٔ کارگری” به ترتیب ۰.۷٪ و ۰.۶٪ درصد آرا، ژان لاسال نزدیک به حزبهای میانهٔ راست ۳.۳ درصد، و نیکلا دوپن انیان از راست افراطی ۱.۸ درصد آرای ریخته شده در دور اول انتخابات را به دست آوردند. کارزار انتخاباتی عجیب امسال بدون هیجان فرانسویها برگزار شد، که تا حدی به دلیل ادامهٔ بحران کووید، حضور همهجانبهٔ راست افراطی در انتخابات، تداوم جنگ در اوکراین، خودداری ماکرون از مناظره، و نیز این احساس بود که همهچیز از قبل تعیین شده است. برعکس، رأیگیری دور دوم نامشخص بود. برای سومین بار- پس از سال ۲۰۰۲ و ۲۰۱۷، میبایست خطر راست افراطی قوی شده را از میان برداشت، و به دنبال آن، با سیاستهای امانوئل ماکرون، رئیسجمهور ثروتمندان، بیامان مبارزه کرد.
فابین روسل در مورد دور دوم انتخابات گفت: “من هرگز اجازه نمیدهم پروژهٔ نژادگرایی و بیگانههراسی در رأس دولت قرار گیرد. من خواهان شکست دادن راست افراطی با استفاده از برگ رأیهایی هستم که در اختیار ما خواهد بود.” یانیک ژادو، نامزد سبزها، که مانند ژان لوک ملانشون رسیدن به کاخ ریاستجمهوری الیزه را در نظر داشت، فقط ۴٫۸ درصد آرا را به دست آورد. او نیز خواستار جلوگیری کردن از انتخاب شدن مارین لوپن در دور دوم شد: “هیچکس نباید تهدید اساسی راست افراطی را دستکم بگیرد.”
آن هیدالگو، نامزد حزب سوسیالیست، با کسب ۱.۷ درصد آرا نیز برای جلوگیری از قدرتگیری راست افراطی همین توصیه را کرد: “برای اینکه فرانسویها، همه علیه همه، اظهار تنفر نکنند…” بد نیست یادآوری کنیم که در سال ۲۰۱۲، فرانسوا اولاند از حزب سوسیالیست با کسب فقط ۲۸٫۶۳٪ آرا رئیسجمهور شد. ژان لوک ملانشون در برابر طرفدارانش گفت: “صفحهٔ جدیدی از نبرد آغاز میشود. ما میدانیم که به چه کسی هرگز رأی نخواهیم داد. و برای بقیه، همانطور که ۵ سال پیش گفتم، فرانسویها باید بدانند چه چیزی برای دموکراسی خوب است. ما نباید به خانم لوپن رأی دهیم…”
شورای ملی حزب کمونیست فرانسه در تحلیل خود از دور اول انتخابات ریاستجمهوری آن کشور چنین نتیجه گرفت: “فرمولی که ژان لوک ملانشون در سال ۲۰۱۷ به کار میبرد، که بر اساس آن حزب او بهتنهایی مشکلات رهبری و برنامه را حل میکند، پاسخ چالشهای پیش روی اردوگاه اجتماعی و سیاسی ما نیست.”
اکنون این سؤال مطرح است که چرا نظام سیاسی در فرانسه به چنین بحرانی دچار شده است؟ امروزه سیاست در کشورهایی مثل فرانسه در دست منافع خصوصی رها شده است. در چنین زمینهای، اعتبار رأی در انتخابات آسیب میبیند. در شرایط سرگردانی چپ و سردرگمی و تفرقهٔ سیاسی ناشی از آن، طبقات و اقشار مردمی به ناامیدی کشیده میشوند و صندوقهای رأی را رها میکنند، بهویژه اینکه رسانههای غالب هم نتیجهٔ مطلوب خود را از پیش اعلام و روی آن تبلیغ میکنند. جوانان هم وضعیت خوبی ندارند: مشاغل نامطمئن با مزدهای ناچیز، بیکاری و پراکندهکاری، و خیل جوانانی که مدرسه را بدون کسب آموزش حرفهیی یا صرفاً با گرفتن دیپلمهای “کمارزش” در جامعهٔ امروزی فرانسه ترک کردهاند.
کارگران نیز مدام تکرار میکنند که رأی دادن بیفایده است. اکثریت طبقهٔ کارگر برای مدتهای طولانی به حزبهایی مثل حزب کمونیست برای دفاع مناسب از منافع خود تکیه داشته است. ولی در دهههای اخیر، مفهوم واژههای “چپ” و “راست” در فرانسه لوث و برنامههای سیاسی حزبها به طور فزایندهای ناروشن شده است. سرگردانی ناشی از این وضعیت باعث رویگردانی کارگران از صندوقهای رأی شده است.
حال باید دید “چپ” برای خروج از این بحران و بازسازی خود چه خواهد کرد. آیا پس از شکست اخیر قصد دارد در انتخابات حساس پارلمانی که قرار است در ماه ژوئن (خرداد) برگزار شود، جبههای مشترک برای حضوری پُرقدرت ایجاد کند؟
بیانیهٔ شورای ملی حزب کمونیست فرانسه در این مورد چنین میگوید: “در این انتخابات آرای چپ با افزایشی ۴٫۲۷ درصدی نسبت به ۲۰۱۷ به ۳۲٪ آرا رسید… ما بهویژه از بسیج شدن قدرتمند جوانان و ساکنان محلههای زحمتکشنشین خوشحالیم، بهخصوص آنهایی که از راست افراطی بد دیدهاند و علاقهٔ شدید خود را به جمهوری و تغییر سیاست نشان دادهاند. “این سرمایهٔ بزرگی برای شکست دادن راست افراطی و تقویت چشمگیر چپ در پارلمان برای رهبری کردن مبارزات اجتماعی و دموکراتیک در دورهٔ پنج سالهٔ آینده است. همهٔ نیروهای چپ در این راه مسئولیت دارند. “ما خطاب به همشهریان خود، نیروهای چپ، و در درجهٔ اول ژان لوک ملانشون و جنبش “فرانسهٔ نافرمان” که یکشنبه گذشته در صدر نیرو های چپ قرار گرفتند و کلید ایجاد شرایط برای اتحاد همهٔ نیروهای چپ را در دست دارند، میگوییم: ما با هم میتوانیم از پیشرفت راست افراطی و راست در پارلمان جلوگیری کنیم. ما به جنبش “فرانسهٔ نافرمان” و همچنین به تمام نیروهای چپ پیشنهاد میکنیم که با استفاده از برنامههای سیاسی هر یک از نیروها حول تعهدهای مشترک، حمایت از نمایندگان چپ کنونی و امکان انتخاب تعداد زیادی از نمایندگان چپ با هدف تشکیل اکثریت پارلمان را تضمین کنیم.”
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۵۴، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱