به پایداریِ رزمآورانِ در زنجیر به واپسین دَمِ گرمِ دلاوران سوگند
پرچمدارانِ رزمی کهن، نوادگانِ کاوه، مزدک و بابک، و ادامه دهندگان راه حیدرخان عمواغلی، ارانی، روزبه، سیامک، وارطان، تیزابی، حکمتجو، کیمنش، مدرسی(سیمین فردین)، هاتفی(مهرگان)، از دور و نزدیکِ گردآمده بودند. شوروشوقی در فضا موج میزد. دیدارها پس از مدتزمانی طولانی که در پی همهگیری ویروس کرونا بهتأخیر افتاده بود، تازه میشد. با تابلوهایی از پرترههای نقاشی شدهٔ رفقا خسرو روزبه، فاطمه مدرسی، رحمان هاتفی، و علی خاوری، کار هنرمندانهٔ یکی از رفقای نمایندهٔ شرکت کننده، سالن کنگره جلوهای زیبا یافته بود. بر بالای سر هیئترئیسهٔ کنگره تصویرهای مارکس، انگلس، و لنین، و بر سینهٔ دیوارها شعارهای حزب تودۀ ایران: ضرورتِ تشکیل جبههٔ واحد ضد دیکتاتوری و مبارزه برای آزادی، صلح، استقلال، و عدالت اجتماعی. در شب پیش از روز آغاز کار کنگره، رفقای نماینده در خلال شوق دیدار، از جای خالی یاران و رفقای درگذشته در فاصلۀ برگزاری دو کنگره، از رفقایی که بهعلت بیماری حضور نداشتند، از اوجگیری مبارزه در ایران و ضرورت آماده شدن حزب برای شرایط روز، از وضعیت ملتهب جهان و مرغوای جغد جنگ و دغدغهها و نگرانیها تا دیر هنگام سخن میگفتند.
کنگره هفتم با انتخاب رئیس سنی و با اعلام یک دقیقه سکوت بهیاد همۀ جانباختگان راه آزادی، و بهیاد جانباختگان تودهای، و در پی پخش سرود چهارم حزب کار خود را آغاز کرد. رئیس سنی کنگره سخنانش را با خوشامد به نمایندگان کنگره آغاز کرد. او از زندهیاد رفیق علی خاوری و جای خالی او در این کنگره یاد کرد و بر نقش اساسی و سرنوشتسازی که تلاشهای رفیق خاوری در ادامۀ حیات حزب تودۀ ایران داشت بهویژه پس از یورش وحشیانهٔ جمهوری اسلامی بههدف ریشهکن کردن حزب تأکید کرد، و با ابراز امیدواری به پیروزی مردم ایران سخنانش را پایان داد. پس از سخنان رفیق رئیس سنی، کنگره با انتخاب هیئت رئیسه از سوی نمایندگان کار خود را آغاز کرد.
در ابتدای کار کنگره شعری از رفیق ایرج، شاعر تودهای، با عنوان “به مهرگان سوگند” خوانده شد که با ابراز احساسات گرم رفقا استقبال شد. رفیق ایرج خود نتوانسته بود بهعلت بیماری در کنگره شرکت کند. (متن کامل شعر در همین شمارۀ “نامۀ مردم” به چاپ رسیده است):
بنام مهر فروزان به آرمان سوگند
به دیرپایی آیین مهرگان سوگند
…
چراغ رزم ارانی همیشه تابان است
به راه روشن فردای رهروان سوگند
کمیسیون تدارک اسناد هفتمین کنگرهٔ حزب تودهٔ ایران گزارشی از کار خود را در چگونگی تنظیم اسناد و بررسی پیشنهاد و نظرهای رسیده و همچنین برگزاری نشست های داخلی، برای تبادل نظر با رفقای واحدهای حزبی، به کنگره ارائه کرد.
رفقای نماینده کنگره با احساس مسئولیت و فعالانه در بحث بررسی اسناد شرکت داشتند و پیشنهادهای ارائه شده دربارۀ تصحیح یا تدقیق سندها نیز بهترتیب بهرأی گذاشته میشدند. سند “مشخصههای عمدهٔ اوضاع جهان و ایران از دیدگاه حزب تودهٔ ایران” نخستین سندی بود که بهبحث گذاشته شد و پس از ابراز نظرها و پیشنهادها و گنجانده شدن پیشنهادهای رفقا، این سند با رأی اکثریت قاطع نمایندگان کنگره بهتصویب رسید. دو تن از رفقای نماینده حاضر در کنگره هم اشعار زیبایی تقدیم به کنگره و حزب سروده بودند که توسط خود این رفقا خوانده شد.
بهتدریج نوبت به شنیدن پیامهای ارسال شده از سوی حزبهای کارگری و کمونیستی جهان به هفتمین کنگرهٔ حزب تودهٔ ایران میرسید و در خلال جریان دستورکار روز نخست کنگره- و همچنین در روزهای کاری دیگر کنگره- شماری از پیامهای حزبهای برادر خوانده میشد. در پیام های رسیده از جمله پیامهای دبیر دوم کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست آفریقای جنوبی، دبیر اول حزب کمونیست هند، ارگان های رهبری حزبهای آکل (قبرس)، یونان، شیلی، ونزوئلا، عراق، کویت، ارمنستان، افغانستان، پاکستان، ترکیه، سوریه، فلسطین، اسرائیل، بریتانیا، کانادا، آمریکا و جز اینان، اعتبار و ارزشی را که جنبش جهانی کمونیستی- کارگری برای مبارزات حزب تودۀ ایران در گذشته و امروز قایل هستند دیده میشد. محتوای پیامها و ابراز احساسات پرشور و درودهای نمایندگان در واکنش به پیامها فضای کنگره را تجلیگاه ابراز همبستگی انترناسیونالیسم پرولتری میساخت.
از بحثهای بسیار حساس و جالب کنگره گفتوگوها بر سر برنامهٔ حزب و سند “منشوری برای اتحادِعمل و آزادی ایران از چنگال دیکتاتوری” بود. نمایندگان کنگره بر پایه طرح برنامهٔ حزب، سند “منشوری برای اتحادِعمل… “، و وضعیت حساس کشور، اوج گرفتن جنبش اعتراضی تودهها بر ضد حکومت جمهوری اسلامی، و تبادل نظر دربارۀ آنها، بر ضرورت برگزیدن شعار تاکتیکیای مناسب از سوی حزب تودۀ ایران توافقنظر داشتند. در بحثها روشن بود که نمایندگان کنگره اعتقاد قاطع دارند که حکومت جمهوری اسلامی استحالهپذیر نیست و مردم نیز بهصراحت خواهان گذار از این حکومت استبدادی و ضد مردمیاند. ازاینروی، ضروری است که حزب در شعارها و کار تبلغیاتیاش بر این امر مهم و اصلی تمرکز داشته باشد، بدینمعنا که پس از طرد رژیم ولایت فقیه از نظام سیاسی کشور، برای برپایی چگونه حکومتی مبارزه میکند. رفقای نماینده پس از بحثهای طولانی شعار: “با هم بهسوی تشکیل جبهۀ واحد ضد دیکتاتوری، برای آزادی، صلح، استقلال، عدالت اجتماعی، و برپایی جمهوری ملی و دموکراتیک” را در حکم شعار محوری حزب در شرایط کنونی تصویب کردند.
سندهای مختلف کنگرهٔ هفتم حزب پس از بحث و بررسیهای مبسوط که نشان از آمادگی و تسلط رفقای نماینده داشت یکی پس از دیگری بهتصویب میرسیدند. نمایندگان کنگره در نوبت بررسی گزارش کمیتۀ مرکزی و شعبهها و کمیسیونهای آن به کنگره هفتم، در مجموع از پیشرفت کار شعبهها و کمیسیونها در عرصههای مختلف ابراز خشنودی کردند و همچنین پیشنهادهایی مشخص برای بهبود کارها ارائه دادند که کمیتۀ مرکزی جدید مسئول پیگیری و اجرای آنها گردید.
در گزارش کمیتۀ مرکزی منتخب ششمین کنگرۀ حزب به هفتمین کنگره از جمله آمده بود: “حزب تودهٔ ایران در سال گذشته رفیق علی خاوری، فاتح زندانهای شاه، ٬صدای حقانیت حزب ما٬، و صدر حزب را از دست داد. او از زمان یورش رژیم ولایت فقیه به حزب در سال ۱۳۶۱ در حفظ هویت ایدئولوژیک حزب تودهٔ ایران و احیای فعالیت و مبارزهٔ آن نقشی اساسی و یگانه داشت. بر این اساس، کمیتهٔ مرکزی به نمایندگان هفتمین کنگرهٔ حزب تودهٔ ایران پیشنهاد میکند که بهاحترام نزدیک به هشت دهه مبارزهٔ خلل ناپذیر رفیق علی خاوری و خاطرهٔ فراموش ناشدنیاش، این کنگره ٬کنگرهٔ خاوری٬ نامگذاری شود.”
گزارش کمیتۀ مرکزی با اکثریت قاطع آرای نمایندگان کنگره بهتصویب رسید و هفتمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران “کنگرۀ خاوری” نامیده شد.
هفتمین کنگرهٔ حزب تودهٔ ایران با برگزاری انتخابات کمیتۀ مرکزی جدید، قرائت آرای انتخاب شدگان، و تبریک برگزاری موفقیتآمیز هفتمین کنگره، و پس از پخش سرود انترناسیونال، بهکار خود پایان داد.
هفتمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران فصل جدیدی را مسیر مبارزۀ حزب ما گشود و همانطور که رفیق قهرمان رحمان هاتفی (حیدر مهرگان)، انقلابی بزرگ، عضو هیئت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، شاعر، نویسنده، پژوهشگر، و روزنامهنگار برجستهٔ کشور، با خون خویش بر دیوار سلول زندان رژیم تاریکاندیشان حاکم نوشت: ”راه همان است که من رفتم”. بعد از او، اسطورهٔ مقاومت و پایداری رفیق قهرمان فاطمه مدرسی (سیمین فردین)، عضو مشاور کمیتهٔ مرکزی حزب، که در ششمین روز پس از نوروز سال ۱۳۶۸ با فرمان ویژهٔ خمینی به جوخهٔ اعدام سپرده شد، سربلند از سالها مقاومت کمنظیر در مقابل شکنجههای مداوم “سربازان گمنام امام زمان”، با گامهایی مطمئن رفقایش را به ادامهٔ مبارزه تشویق کرد. پیش از او و رحمان نیز زندهیاد رفیق حجتالله قریشی که در سنگرهای انقلاب جان باخت، گفته بود: “با حزب تودهٔ ایران، تاریخ و سرگذشت شگرفی همدوش است. چیزی مرموز و پُرجاذبه، چیزی بهتبرّک روزبه، سیامک، و وارطان در سطر سطر تاریخ این حزب موج میزند؛ چیزی شبیه موج و طوفان.” و در سالهای اخیر رفیق زندهیاد علی خاوری بهما یادآوری کرده بود: “تاریخ هشتادساله حزب ما، کهنترین سازمان سیاسی کشور، تاریخی پر از فرازونشیب و مهمتر از همه تاریخی است که بهشکل گسست ناپذیری با مبارزات مردم ما، خصوصاً کارگران و زحمتکشان میهن برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی گره خورده است. حزب ما در طول این چهل سال پس از پیروزی انقلاب بهمن، طوفانهای مهلکی را از سر گذرانده است… یکی از رفقا در گفتوگوی اخیرش به من میگفت که رژیم و خیلیها منتظرند فلانی دیگر نباشد. ببینید، یکی از کارهای مهم حزب در این چهاردههٔ گذشته، تمرکز جدی و آگاهانه روی رهبری جمعی حزب بوده است. حزب ما با همه مشکلاتی که من در بالا به آنها اشاره کردم، در سال ۱۳۷۰، بعد از نزدیک به ۴۳ سال [پس از دومین کنگرهٔ حزب که در ۵ اردیبهشتماه ۱۳۲۷ برگزار شد] در دشوارترین شرایط سومین کنگرهاش را بهآن شکل و با موفقیت برگزار کرد و الان در کار تدارک برگزاری هفتمین کنگرهاش هست… بردن اندیشههای مترقی و راهکارهای عملی برای مبارزه با رژیم ولایت فقیه و درعینحال تلاش برای تدارک، تجهیز، و سازماندهی نیروهای اجتماعی برای فردای بهچالش کشیدن قطعی حاکمیت استبداد در میهن ما که دیر یا زود فرا خواهد رسید. من بهاین فردا و تحقق خواستهای اکثریت قاطع مردم میهن ما برای رهایی از زنجیرهای استبداد و ظلم و استقرار آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی عمیقاً اعتقاد دارم” (“نامهٔ مردم”، شمارۀ ۱۱۰۴، ۵ خرداد ۱۳۹۹).
حزب تودهها، هفتمین کنگره خود را با موفقیت بهپایان رساند و شرکت کنندگان با عزمی راسخ و با بوسهها و درودهای گرم محل کنگره را ترک کردند. بر لبان رفقا این شعار نقش بسته بود: مبارزه ادامه دارد و پیروزی بیشک از آنِ تودههای محروم کار و زحمت است!
شعرهای هدیه شده به هفتمین کنگرۀ حزب از طرف رفقای نماینده و رفیق ایرج امری پور
به مهرگان سوگند
بنام مهر فروزان به آرمان سوگند
به دیرپایی آیین مهرگان سوگند
به رزم سرخ و خروشان کاوه حداد
به نطع و پرچم در اهتزاز از آن سوگند
به شعله ها که سر می کشد ز جیب فلق
به تابناکی خورشید جاودان سوگند
به پایداریِ رزمآورانِ در زنجیر
به واپسین دَمِ گرمِ دلاوران سوگند
به مرغکان مهاجر که با تمامی عشق
شدند رانده ز ملک و ز آشیان سوگند
به کودکی که نه تنها ز درس بی بهره است
که هست ملتمس یک دو قرص نان سوگند
که مهر روشن فردا دوباره می تابد
به مهد مزدک و بابک به آسمان سوگند
که ملک ما ز سیاهی زدوده خواهد شد
به پایداری این خلق قهرمان سوگند
چراغ رزم ارانی همیشه تابان است
به راه روشن فردای رهروان سوگند
شراب سرخ رهایی به کام می گیریم
به یاد صبح به خون سیاوشان سوگند
ایرج امری پور
خانه اندیشهورزان در تکاپو گشته است
خانه اندیشهورزان در تکاپو گشته است
مطلع خورشید خاور پر هیاهو گشته است
همچو امواج از پی هم، هر رفیقی غرق کار
رود سرکش در دل شبها، چه رهپو گشته است
کارگر، اندیشهورزان بازوان زنجیر هم
بیمِ چشمِ خصمِ توده، چشمِ آهو گشته است
سختی فقدان یاران، قطرهٔ اشکی به چشم
دست نا حق در کمینِ نای حق جو گشته است
جملگی “پویا” و رقصان، در پی دیدار صبح
دیدهٔ شب، رو به موت و شمع کم سو گشته است
شوق آغوش رهایی پر گشوده سوی یار
عطر آزادی به شب مانند شب بو گشته است
م. د. پویا
رفیقان حزب ما پیروز و دشمن
مدامش حیله در کار تو و من
ولایت با فقیهش طرد بادا
که صد خارم به پا یک گل به دامن
روزبه
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۵۸، ۳۰ خرداد ۱۴۰۱