پیام هفتمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران به حزب های کارگری و کمونیستی جهان
ضرورت گسترش همبستگی بینالمللی با مبارزهٔ مردم ایران برای آزادی،استقلال، عدالت اجتماعی، صلح، و حق حاکمیت ملی
رفقای عزیز،
نمایندگان شرکت کننده در هفتمین کنگرهٔ حزب تودهٔ ایران درودهای گرم و رفیقانهشان را به حزبهای کمونیست کارگری جهان که در دهههای دشوار و متلاطم اخیر از مبارزات کارگران و زحمتکشان میهنمان در دفاع از صلح، پیشرفت، حقوق و آزادی های دموکراتیک حمایت کرده اند، تقدیم میکنند.
پیامهای همبستگی پرشور، دهها حزب کمونیست کارگری از پنج قارهٔ جهان به کنگرهٔ هفتم حزب ما که نویدبخش پیروزی مبارزه مردم و زحمتکشان ایران در مسیر ایجاد جامعهای نو و فارغ از هرگونه ستم طبقاتی، تبعیضهای جنسیتی، قومی، و عقیدتی و تخریب محیط زیست بود روحیهبخش نمایندگان کنگره در قبول مسئولیت خطیری است که در پیشِروی دارند. کنگرهٔ هفتم حزب تودهٔ ایران بار دیگر تعهد خللناپذیرش را بر ادامهٔ مبارزه برای گذار از دیکتاتوری مذهبی ارتجاعی حاکم و پیریزیِ جامعهای نو و آزاد از ستم طبقاتی، جنسیتی، بر پایه سنن انقلابیاش بههدف شکوفا کردن تمامی استعدادهای نیروی کار انسانی، منابع طبیعی و جغرافیایی با حفظ محیط زیست و در خدمت تمامی مردم ایران اعلام کرده است.
رفقای عزیز
جهان در سالهای اخیر دستخوش تحولهایی خطرناک و بغرنج شده است. همچنین در بسیاری از رخدادهای سیاسی در منطقه خاورمیانه پیچیدگیای همراه بوده که حاصل سیاستهای امپریالیسم و متحدان مرتجعاش برای حفظ و تعمیق هژمونی جبههٔ سرمایهٔ جهانی و بیرون نگه داشتن طبقهٔ کارگر و نیروهای ترقیخواه از میدان مبارزه بوده است. سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نیز خود نقشی منفی و مخرب بر تحولهای منطقه داشته است. ازاینروی، نمایندههای شرکت کننده در این کنگره بر اهمیت آگاه بودن حزبهای کمونیست و کارگری و فعالان ترقیخواه در جهان از واقعیتهای امر مرتبط با نیروهای حاکم در ایران و هدفهای واقعی سیاستهای داخلی و خارجی درپیش گرفته شده از سوی سران جمهوری اسلامی ایران تأکید ورزیدند.
اسناد مصوب کنگرهٔ هفتم تصریح میکنند که در ایران رژیمی ارتجاعی حاکم است که اقتصادی بهشدت سوداگرانه و استثمارگرانه را بر اساس برنامههایی نولیبرالی و بیهیچ توجهی به نیازهای سرمایهٔ انسانی شهروندان بهطورسیستماتیک پیش میبرد. رژیم حاکم بر ایران به مقاولهنامههای بینالمللی در ارتباط با حقوق کار، کرامت انسانی، حفظ محیط زیست، برابری حقوقی زن و مرد، و حداقلهای ضرور برای ایمنی، ساعات کار، حقوق صنفی و شرایط کار هیچگونه تعهد و مسئولیتی نشان نمیدهد. در جمهوری اسلامی ایران زنان از فعالیتهای اجتماعی و حقوق خود محرومند، جوانان با بنبستها و لابیرنتهای یأسآفرین اقتصادی-اجتماعی در جامعه روبرویند، و روشنفکران در تاروپود دیرینهٔ سانسور و تحقیر فرهنگی اسیرند. نقش نیروهای مولد ثروت اجتماعی و تفکر و خلاقیت در کشور بهشدت محدود و پس زده شده است. نسل جوان ایران از حق خود برای شرکت در ساختمان اقتصاد و فرهنگ معاصر محروم است.
حزب تودهٔ ایران بر پایه مشخصههای آشکار اقتصاد سیاسی شکل گرفتهٔ حاکم در چهار دههٔ گذشته در کشور و تجربۀ فاجعهآمیز تحمیل نولیبرالیسم اقتصادی بر طبقه کارگر و زحمتکشان کشور و پیامدهای آن، بر اهمیت مبارزه برای دموکراسی مردمی، آزادی، آزادی خواهی و رویارویی با تبلیغ نظریههای نولیبرالی و اجرایی شدن برنامههایش در کشور تأکید میکند. فاصلهٔ طبقاتی در ایران بهحدی است که اکثریت مطلق مردم یعنی طبقات زحمتکش مردم و حتی لایههای میانی جامعه توان تأمین نیازهای حداقلی زندگیشان را ندارند. در مقابل آن، لایههای فوقانی بورژوازی متصل به حکومت اسلامی با چپاول سرمایههای انسانی و منابع اولیه طبیعی و بهرهمندی از رانت حکومتی در نازونعمتی افسانهوار زندگی میکنند. در مناسبات اقتصادی، فساد نهادینه شده از سوی حاکمان روز بهروز گسترشی بیشتر مییابد و در جامعه بیداد میکند. بررغم بهرهمندی از منابع طبیعی وسیع و نیروی کار، ایران در نتیجهٔ سیاستهای حاکم بر آن یکی از محروم ترین کشورهای جهان است.
حزب تودهٔ ایران مصمم است که برای آگاه ساختن هرچه بیشتر جنبش بینالمللی کارگری کمونیستی از ماهیت حکومت ولایت فقیه که بر پایهٔ ایدئولوژی “اسلام سیاسی” قرار دارد و همچنین دربارهٔ تأثیر منفی آن بر تحولهای منطقه روشنگری کند. حزب ما بر این باور است که کارزار بینالمللی بهمنظور حفظ صلح در خاورمیانه و همبستگی فعال با مبارزه مردم و زحمتکشان ایران در راستای پیشرفت و حق حاکمیت آن نیازمند شناخت دقیق از ماهیت واقعی دیکتاتوری ولایی و سیاستهای آن است. حزب تودهٔ ایران ضروری میداند بر این واقعیت تأکید که بهدنبال شکست انقلاب ملی- دموکراتیک بهمن ۱۳۵۷ در ایران (بهوسیلۀ نیروهای اسلامگرا) در ابتدای دهه ۱۹۸۰ میلادی سیاستهای رژیم مذهبی حاکم دیگر ماهیتی ضد امپریالیستی نداشت چنان که امروز نیز ماهیتی ضد امپریالیستی ندارد. رژیم دینسالار در خلال سالهای دهههای گذشته در جهت تضمین بقا و منافع خویش، همکاریهایی حساب شده، تعیین کننده، و دقیق با سیاستهای امپریالیستی در افغانستان و عراق داشته است.
رفقای عزیز،
سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز خود یکی از عاملهای مهم شدت یافتن بحرانهای اقتصادی-اجتماعی گسترده و روزافزونی است که اکنون مردم کشورمان با آنها روبرویند. باید یادآور شد که یکی از خواستهای اصلی اکثریت قریببهاتفاق مردم و زحمتکشان و نیروهای سیاسی ترقیخواه در انقلاب بهمن ۱۳۵۷، کسب استقلال سیاسی-اقتصادی، و تضمین حق حاکمیت ملی در چارچوب احترام متقابل بین کشورها و همزیستی مسالمتآمیز و صلحجویانه بود، و هنوز هم چنین است. اما با مسلط شدن “اسلام سیاسی” و حکومت دینی بر محور حاکمیت ولایت مطلقهٔ فقیه و ادامه یافتن آن تا کنون، سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران درمجموع بهشکلهای گوناگون ایران را در برابر آمریکا و دیگر قدرتهای امپریالیستی در معرض تهدیدها و خطرهایی کاملاً غیرضروری و آسیبهایی ویرانگر و فزاینده قرار داده است.
ارزیابی حزب تودهٔ ایران این است که رژیم ولایی با اجرای نسخههایی که رشد اقتصادی را بر محور انباشت سرمایههای غیرمولد مالی- تجاری و پیوند هرچه بیشتر با سرمایهٔ مالی جهانی تنظیم میکنند، درعمل کشور را در برابر فشارها و دستاندازیهای قدرتهای امپریالیستی در موضعی ضعیف و آسیبپذیر قرار داده است.
حزب تودۀ ایران بر این نکته تأکید دارد که مبارزه برای تأمین منافع مردم و حفظ حاکمیت ملی و مستقل، با مبارزۀ ضددیکتاتوری پیوند دارد و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند، زیرا این حکومت ولایی است که با سیاستهای ماجراجویانه و بیتدبیری فاحش گام بهگام کشور را در برابر امپریالیسم غارتگر آمریکا و متحدانش در وضعیتی هرچه خطرناکتر و تهدیدآمیزتر قرار داده است. حزب تودۀ ایران مبارزه برای گذار کشورمان از مرحلۀ دیکتاتوری به مرحلۀ ملی-دموکراتیک و حق حاکمیت ملی، و مبارزه با امپریالیسم و متحدان مرتجعش در منطقه [بهویژه دولت نژادپرست حاکم در اسرائیل و حکومتهای مرتجع عربستان سعودی و امارات متحده عربی] را لازم و ملزوم یکدیگر میداند. در این ارتباط حزب تودهٔ ایران خواهان تبادلنظر و همکاری نزدیک با نیروهای مترقی در ایران و جهان بهمنظور ارتقای سطح مبارزه برای صلح، پیشرفت و عدالت اجتماعی است.
کنگرهٔ هفتم حزب تودهٔ ایران
خرداد ۱۴۰۱
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۵۹، ۱۳ تیر ۱۴۰۱