ناتوی نفرت انگیز
نشست سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در روزهای ۲۸ تا ۳۰ ژوئن / ۷ تا ۹ تیرماه در مادرید اسپانیا برگزار شد. اهمیت این نشست تنها در زمانِ برگزار شدنش نیست، بلکه همچنین در پیامدهایش نیز اهمیتی خاص دارد. استرالیا، ژاپن، نیوزلند، و جمهوری کره نخستین بار بود که در نشست ناتو شرکت میکردند. از فنلاند و سوئد نیز برای عضویت در ناتو دعوت شد و با امضای پروتکل الحاق آنها به ناتو در این اجلاس موافقت شد. نتیجهٔ این نشست که در شرایط وقوع جنگ در اوکراین- دقیقاً بهدلیل گسترش ناتو بهسوی شرق- برگزار شد، سند جنگطلبانهٔ پایهای تازه و استراتژیک است.
سند استراتژیک تازه که در نشست مادرید تصویب شد، جایگزین سند قبلی تصویب شده در سال ۲۰۱۰ / ۱۳۸۹ است. این سند تحولهای مندرج در دستورکار سال ۲۰۳۰ / ۱۴۰۹ ناتو را که در نشست سال ۲۰۲۱ / ۱۴۰۰ تصویب شد تشریح میکند، ناتو را نهادی “ضروری” مینامد، و از ادامهٔ حیات آن هیچگونه احساس شرمی ندارد. پس از این نشست رسماً اعلام شد که ناتو برنامههای دفاعیاش را ارتقا داده و “نیروهای بیشتری را در آمادگی سطح بالا” قرار خواهد داد و “نیروهای ویژه” را با “تجهیزات از پیش مستقر شده” برای دفاع از متحدان خاص خود اختصاص خواهد داد. محل استقرار چنین نیروهایی نیز مشخص شد: در شرق اتحاد این پیمان، در مرزهای روسیه.
سند استراتژیک تازه تصویب شده در این نشست چشماندازش را “زندگی در جهانی که در آن حاکمیت، تمامیت ارضی، حقوق بشر، و قوانین بینالمللی رعایت میشود و هر کشوری میتواند مسیرش را بدون تجاوز، زور یا براندازی انتخاب کند” اعلام کرد. طنزی بهتر از این نیست!
جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین دونالد ترامپ، در برابر دوربین و در مصاحبهای با “سی ان ان” اظهار داشت: “بهعنوان کسی که به برنامهریزی کودتاها کمک کرده است، نه در اینجا بلکه، میدانید، در جاهای دیگر، کودتا نیاز به کار زیادی دارد.” هنگامی که از بولتون سؤال شد بهطور مشخص در کجا؟ او به دخالت ایالات متحده در کودتا در ونزوئلا در سال ۲۰۱۸ / ۱۳۹۷ اشاره کرد. بولتون چهرهای است که از سالهای دهه ۱۹۸۰ / ۱۳۶۰ در دولتهای مختلف ایالات متحده خدمت کرده و به کار در مقام دستیار دادستان کل، مقامی در وزارت امور خارجه، و سپس سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد اشتغال داشته است. او میداند چه میگوید. اینکه ایالات متحده و فرانسه “بهطورمؤثر” کودتا در هاییتی را سازماندهی کردهاند حتی در اظهارات یک سفیر سابق فرانسه تأیید شده است.
اظهارات بالا هرگونه توهم درمورد رعایت “قوانین بینالمللی” یا “نظم جهانی مبتنی بر قوانین” که ناتو در چشماندازش از آن صحبت میکند را باید کاملاً از ذهن بزداید. این قواعد و قوانین ادعایی از سوی همه کشورهای جهان و در کنار هم و در سازمان ملل هم حتی تدوین نشده اند. قواعد و قوانینی که ناتو درباره آنها صحبت میکند همانهایی هستند که از سوی ایالات متحده و متحدانش بههدف جامهٔ عمل پوشاندن به منافع امپریالیستیشان تصمیمگیری و تدوین شدهاند. ناتو و ستون فقراتش یعنی ایالات متحده، بدون توجه به تصمیمهای سازمان ملل در بسیاری از کشورها و مناطق مداخله کردهاند. نقض مکرر قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد فلسطین نادیده گرفته میشود. ایالات متحده به محاصره کوبا بهرغم رأی قاطع سازمان ملل متحد ادامه میدهد. تحریمهای یکجانبهای که از سوی ایالات متحده اعمال می شوند بلافاصله از سوی متحدانش در ناتو حمایت و اجرا میشود. همه اینها ثابت میکند که نه ایالات متحده و نه متحدانش در ناتو درواقع بههیچ قاعده یا قانونی پایبند نیستند. هنوز طرز تفکری امپراتوری دارند و به تدوین قوانین مندرآوردی خودشان مشغول میشوند. این رویکرد پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی در شرق اروپا یا بهاصطلاح پایان جنگ سرد دامنه بیشتری پیدا کرده است.
منافع سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) دیگر به ناحیه آتلانتیک شمالی (شمال اقیانوس اطلس) محدود نمیشود. سند استراتژیک تازه تصویب شده قاطعانه اعلام میدارد که “منطقه بالکان غربی و دریای سیاه برای ناتو اهمیت استراتژیک دارند.” خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال آفریقا و مناطق ساحل صحرا در آفریقا “مناطق در بر دارندهٔ منافع استراتژیک” هستند و “با توجه به اینکه تحولهای منطقه هند- پاسیفیک میتواند مستقیماً بر امنیت اُیرو آتلانتیک (۳۰ کشور عضو ناتو و ۲۰ کشور متحد آن) تأثیر بگذارد، این منطقه نیز برای ناتو مهم است.” در یک کلام، سراسر جهان برای ناتو محل منافع استراتژیک است، ناتویی که اکنون دیگر فقط اتحادی در شمال آتلانتیک نیست بلکه سازمانی نظامی در سراسر جهان است.
با اعتلای تدریجی اقتصاد چین و نمایش قدرت روسیه در روابط بینالمللی، ایالات متحده و ناتو احساس میکنند “منافع”شان درخطر افتاده است. تهدیدی که آنها از اعتلای اقتصادی چین و نمایش قدرت روسیه تصور میکنند فرمانرواییِ سیطرهجویانه (هژمونیک) آمریکا و ناتو بر نظم جهانی را بهچالش میطلبد، تهدیدی است در برابر کنترلشان بر منابع طبیعی و بازارها. آنها آشکارا تهدید در برابر “منافع اقتصادی استراتژیک”شان را در ظاهر امر به “امنیت” ربط میدهند و از اینجا صریحاً به استفادهٔ بیدرنگ از نیروی نظامی برای حفاظت از منافع اقتصادیشان توجه میدهند.
سند استراتژیک تازه و مصوب میگوید روسیه “مهمترین و مستقیمترین تهدید علیه امنیت نیروهای ائتلاف ناتو و صلح و ثبات در منطقه یورو آتلانتیک” است، زیرا “در پی ایجاد حوزههای نفوذ است”. هراسشان از افزایش نفوذ چین بسیار واضحتر بیان شده است: “جاهطلبیها و سیاستهای قهرآمیز جمهوری خلق چین، منافع، امنیت، و ارزشهای ما را بهچالش میکشد. … جمهوری خلق چین بهدنبال کنترل بخشهای کلیدی فناوری و صنعتی، زیرساختهای حیاتی، و مواد استراتژیک و زنجیرههای توزیع است”.
ایالات متحده و ناتو بیش از هرچیز نگران “تعمیق همکاری استراتژیک بین جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه” هستند. سازمانهای مختلف و نهادهای مشترک که این دو کشور را در بر میگیرند- مانند بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی)، سازمان همکاری شانگهای (SCO)، و رویکردهای چندجانبهای مبتکرانه که شامل این دو کشور میشود- مورد شک و تردید بسیار ایالات متحده و ناتو هستند. ایالات متحده توان هضم تهدید جهانی چندقطبی علیه دنیای تکقطبی موردنظرش را ندارد. با این درک است که بیانیه مشترک منتشر شده از سوی رهبران کشورهای ناتو تهدید روسیه را مهمتر از تهدید تروریسم میداند (در واقعیت امر، بیشتر سازمانهای تروریستی در جهان ساختهوپرداختهٔ ناتو هستند).
رهبری ناتو در این نشست بهمنظور رسیدگی بهاین چالشها تصمیم گرفت بودجهٔ هزینههای نظامیاش را افزایش دهد. انتظار میرود که همه کشورهای عضو ناتو حداقل ۲ درصد از تولید ناخالص ملیشان را صرف هزینههای دفاعی کنند و ایالات متحده نیز بهطورمؤثر از سیاست چماقوهویجش برای تضمین اجرای این تصمیم استفاده کرده است. اطلاعات رسمی دربارهٔ نشست ناتو که از سوی ایالات متحده منتشر شده است خاطرنشان میکند: “پیشبینی میشود سال ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱، هشتمین سال متوالی افزایش هزینههای دفاعی کشورهای غیرآمریکایی عضو ناتو باشد و بسیاری از آنها هماکنون بسیار بالاتر از سقف تعیین شده از جانب ناتو، یعنی ۲ درصد از تولید ناخالص ملی، که حداقل محسوب میشود را صرف هزینههای نظامی میکنند. در سال جاری ۹ کشور عضو ناتو بهاین تعهد عمل خواهند کرد یا از آن فراتر خواهند رفت و ۱۹ کشور برای تحقق آن تا سال ۲۰۲۴ / ۱۴۰۳ برنامههایی روشن دارند و ۵ کشور دیگر عضو ناتو نیز تعهدهایی ملموس برای اجرای آن در پیش رفتهاند. از سال ۲۰۱۴ / ۱۳۹۳ تا پایان سال ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱، کشورهای عضو ناتو مبلغ ۳۵۰ میلیارد دلار بیش از مبلغ تعیین شده صرف هزینههای دفاعیشان خواهند کرد.
از طریق چنین افزایش تقسیم هزینهها است که “صندوق” جدید “نوآوری و پیشرفت ناتو” برای کمک به گسترش برتری در فناوری در نشست اخیر راهاندازی شد. هدف از این کار افزودن بر قابلیتهای امنیتی و دفاعیشان با “رویکرد ۳۶۰ درجهای در سراسر زمین، هوا، دریا، فضای مجازی و حقیقی” بود. همه این افزایش هزینههای نظامی در زمانی رخ میدهد که بیشتر مردم این کشورها با نرخ بالای تورم، کمبود مواد غذایی، بیکاری، و دیگر مشکلهای اقتصادی مواجهاند. افسوس که اگر این کشورها از منابع اقتصادیشان عاقلانه استفاده میکردند بیشتر این مشکلها برای مردم خودشان پیش نمیآمد.
حضور استرالیا، نیوزیلند، ژاپن، و کره جنوبی در این نشست در بر دارندهٔ پیامی خطاب به چین است. ایالات متحده از پیش و بهمنزلهٔ بخشی از استراتژی منطقه “هند پاسیفیک”ش گروههای منطقهای مختلفی را با کشورهای این منطقه تشکیل داده است و میخواهد با اطمینان یافتن از حضورشان در نشست ناتو، این اتحادها را بیشتر تقویت کند و بهتدریج در ناتو ادغام کند. درحالحاضر طرح “گفتوگوی چهارجانبه امنیتی” یا “کواد QUAD”، “ناتوی آسیایی” نامیده میشود. حضور این کشورها گامی در جهت تحقق هدف گسترش ناتو در جهان است.
نشست ناتو اعلام کرد که خواهان تبدیل ناتو به یک “سازمان پیشرو جهانی” برای حفظ امنیت است (اگرچه تغییرات آبوهوایی نیز در این اعلام گنجانده شده است اما اضافه کردن تغییرات آبوهوایی در این بیانیه صرفاً پوششی برای پنهان کردن قصد واقعیشان در برپایی اتحاد نظامیای جهانی است). آنها برای دستیابی بهاین هدف آماده اند در جهانی که با مشکلهای حاد اقتصادی روبرو است هزینههای نظامی و امنیتی را افزایش دهند.
اگر ناتو حقیقتا نگران مشکلهای مردم جهان است باید بیدرنگ به جنگطلبیاش پایان دهد و اوکراین را وادار کند مذاکرات صلح با روسیه را از سر بگیرد. کمکی بزرگ در بهپیش بردن این مذاکرات اعلام توقف گسترش ناتو به سمت شرق و رفع نگرانیهای روسیه است. گام دوم این است که بهجای افزایش هزینههای نظامی میتوان برای رفع فقر، گرسنگی، و بیکاری اقدام کرد.
البته انتظار اینکه هم ناتو و هم ایالات متحده گام در این راه بگذارند احمقانه است. ممکن است آنها در این مسیر قدم نمیگذارند، ولی مردم این قدرت را دارند که بهتغییر جهت وادارشان سازند تا این راه را انتخاب کنند. در هفته اول تیرماه سال جاری تظاهراتی بزرگ در بسیاری از کشورهای اروپایی در محکومیت نقش ناتو برگزار شد و ادامه موجودیت آن را زیر سؤال بردند. در برخی مناطق نظامیانی نیز در تظاهرات علیه ناتو و تصمیم دولتهای متبوعشان به شرکت در جنگهایی که به مردم عادی مربوط نمیشود شرکت کردند. تقویت چنین اپوزیسیون مردمی و جنبش صلح علیه جنگطلبی امپریالیستی، تنها راه پایان دادن به جنونی است که ناتو نام دارد.
[بهقلم رفیق آرون کمار، مسئول دفتر بینالمللی حزب کمونیست هند (مارکسیست). بهنقل از: نشریه “دموکراسی خلقی»، نشریهٔ ارگان حزب کمونیست هند (مارکسیست)].
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۶۱، ۱۰ مرداد ۱۴۰۱