خواستهای پرستاران افزایش دستمزد، حذف شرکتهای واسطهای، و پایان دادن به تبعیض است!
روزی نیست که اعتراضها و مبارزات بر حق کارگران، زحمتکشان، و بازنشستگان کشورمان در برابر سیاستهای ضد ملی و ضد مردمی حکومت جمهوری اسلامی ازجمله سیاستهای تعدیل ساختاری که با خشنترین شیوهها بهپیش برده میشوند را شاهد نباشیم. در اعتراضها و مبارزهٔ فزاینده کارگران و زحمتکشان به تعدیل ساختاری که خصوصیسازی و ارزان سازی نیروی کار از محتواهای مهم آن هستند نباید نقش ارزندهٔ پرستاران زحمتکش را نادیده گرفت.
مطالبات پرستاران را میتوان همچون مطالبات همهٔ کارگران و زحمتکشان برمحور افزایش و همسانسازی دستمزد، از میان برداشتن تبعیض جنسیتی و شغلی، کاهش سن بازنشستگی، پایان دادن به نقش انگلی شرکتهای واسطهای، احیا و ایجاد تشکلها و سندیکاهای مستقل کارگری دانست.
چندین سال است که رژیم با وعدهٔ تبدیل وضعیت استخدامی پرستاران شرکتی استثمار آنان را ادامه میدهد. بهعلاوه، حمایت رژیم از شرکتهای پیمانکاری امنیت شغلی و آیندهٔ این زحمتکشان را بهمخاطره انداخته و آنان را از مزایا و پرداختهای مزدیای که شامل پرستاران رسمی میشود محروم ساخته است. در مناطق محروم کشور که کم هم نیستند، پرستاران ۸۹ روزه را با وعده ساماندهی و رسمیشدن با حقوق ۴ یا ۵ میلیون تومان در ماه استثمار میکنند. اعتراض به واگذاری بخش درمان و بهداشت بهبخش خصوصی و حذف شرکتهای واسطهای همراه با استخدام رسمی یکی از مطالبات اساسی این زحمتکشان است که برای تحقق آن بهمبارزه ادامه میدهند.
اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری که ششم تیرماه ۱۳۸۶ بهتصویب اکثریت نمایندگان مجلس رسید، هنوز بعد از پانزده سال عملی نشده است و آنچه هم برای اجرای آن قرار است انجام دهند از زمین تا آسمان با خواستهای پرستاران فاصله دارد.
مبارزه پرستاران علیه دستمزدهای پائین و فشار کاری زیاد و دیگر معضلاتی که رژیم به پرستاران زحمتکش تحمیل کرده با حمایت دیگر زحمتکشان و مزدبگیران کشور همراه بوده است.
بهیاد داشته باشیم که مبارزات پرستاران همانند دیگر زحمتکشان کشور نیازمند ارتقای سطح همبستگی و سازماندهی است. در اینجا اشاره به نکتهای خالی از فایده نیست. نخست اینکه پرستاران همچون فرهنگیان توان و ظرفیتی جدی بهمنظور گستردهتر کردن اعتراضهایشان و تجمع در برابر مرکزهای درمانی و بیمارستانها گرفته تا راهپیمایی در خیابانها را دارند. میتوان و باید این ظرفیت را درنظر داشت و از آن بهسود تأمین منافع صنفیرفاهی پرستاران و زحمتکشان بخش بهداشت استفاده کرد. درضمن این حرکت میتواند سطح جنبش سراسری ضد دیکتاتوری را با حضور پرستاران در کنار فرهنگیان و بازنشستگان افزایش دهد. نکته دوم اینکه میباید اعتراضها در یک مرکز بهداشتی یا بیمارستان را با اعتراضهای بیمارستانهای یک منطقه یا یک شهر پیوند داد. بهطور مثال، میتوان برای مطالبهٔ حذف پیمانکاران نیروی کار و تغییر قرارداد پرستاران شرکتی به رسمی اعتراضها را همزمان در چند مرکز و بیمارستان دریک شهر یا منطقه سازماندهی کرد. حرکتهای اعتراضی فقط در یک بیمارستان گستردگی و تأثیرگذاری اعتصاب پرستاران را کاهش داده و امکان کنترل آن را برای ارگانهای امنیتی آسانتر میسازد.
با توجه به آنچه اشاره کردیم، رژیم استبدادی حاکم بر میهن ما با انواع ترفندها و با حمایت از رهبران تشکلهای زرد و گوش بهفرمانش به سیاستهای ضد مردمی تعدیل ساختاری که با نام جراحی اقتصادی اجرا و بهپیش برده می شود با ابزار سرکوب ادامه خواهد داد. اجرای این سیاستها امنیت شغلی و معیشت کارگران و زحمتکشان میهنمان را هرروز با مخاطرات بیشتری روبهرو و شکاف طبقاتی را بیشتر میکند.
مؤثرترین شیوهای که هماکنون کارگران و زحمتکشان میهنمان در برابر غارتگری و چپاول بیحدوحصر رژیم درپیش گرفتهاند همان اتحاد، همبستگی، و انسجام مبارزات صنفی شان است که می تواند همزمان با مبارزه ای برای احیا و برپایی تشکلها و سندیکاهای مستقل کارگری در پیوند با مبارزات دیگر لایههای اجتماعی عمیقاً کارساز و اثرگذار باشد.
به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۶۲، ۲۴ مرداد ۱۴۰۱