انتخابات برزیل: مهمترین انتخابات در قارهٔ آمریکا
لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا (معروف به لولا)، مردی پر انرژی است که هنوز در صحنه سیاسی برزیل حضور دارد. او از ماجرای دوران حضور خود در ایران می گوید، زمانی که در مناقشهای که آمریکا بر سر سیاست انرژی هستهای به آن کشور تحمیل کرده بود تلاش میکرد میانجیگری کند. لولا و وزیر امور خارجهاش، سلسو آموریم، موفق شدند در سال ۲۰۱۰ / ۱۳۹ به توافقی دست یابند که از کارزار فشار مداوم واشنگتن علیه تهران مانع شود و فضای سیاسی در این زمینه آرام شود. لولا در آن زمان گفت: “اوباما قواعد بازی را رعایت نکرد.” باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده، این توافق را نپذیرفت و همه تلاشهای فراوان رهبری برزیل در برقراری توافق را درهم شکست. لولا این روایت را در زمان مبارزات انتخاباتیاش علیه رئیسجمهور فعلی و عمیقاً نامحبوب برزیل یعنی ژائیر بولسونارو همراه با طرح دو نکته مهم بیان کرد: نخست اینکه او توانست با اتکا بر نقش برزیل در آمریکای لاتین مشکل کشور دوردستی چون ایران را مدیریت کند، و دوم اینکه از مخالفت آشکار با برخورد ایالات متحده در تخریب صلح و پیشرفت در جهت حفظ منافع خود هراسی نداشته باشد. این لولا است که هماکنون پیشتاز دور اول انتخابات ریاستجمهوری برزیل است، انتخاباتی که در ۱۰ مهرماه (۲ اکتبر) برگزار خواهد شد.
فرناندو حداد که در انتخابات ۲۰۱۸ / ۱۳۹۷ با بولسونارو رقابت کرد و ۴۵ درصد از آرا را بهدست آورد ولی پیروز نشد، اظهار داشت که انتخابات پیشِ رو همچنان “خطرناک” است. اگرچه نظرسنجیها نشان میدهند که لولا پیشتاز است، ولی همه میدانند که بولسونارو برای تضمین پیروزیاش بازیهایی شیطنتآمیز خواهد کرد. راست افراطی در برزیل مانند راست افراطی در بسیاری از کشورها، در رقابت برای بهدست گرفتن قدرت دولتی بهشدت عمل خواهد کرد. حداد گفت که بولسونارو حاضر است آشکارا دروغ بگوید و مطالبی توهینآمیز در رسانههای راست افراطی مطرح کند و سپس هنگامی که از سوی رسانههای اصلی بهچالش طلبیده میشود به بیخبری تظاهر میکند. هر بار که به بولسونارو حمله میشود او در جواب میگوید: “اخبار جعلیاند.” چپ در گفتمان سیاسیاش بسیار صادقتر است: مایل بهدروغ گفتن نیست، مشتاق است که مشکلهایی چون گرسنگی و بیکاری، ناامیدی اجتماعی و پیشرفت اجتماعی را به کانون بحثهای سیاسی بیاورد. ولی این مسائل حاشیهها و سروصدایی کمتر دارند و در فضای رسانهای و مطبوعاتیای که از بولسونارو و پیروانش تغذیه میکند کمتر حضور پیدا میکنند. راستگرایی قدیمی و سنتی نیز که جایش را به راست افراطی بولسونارو داده است در این کارزار عقب افتاده است.
هم بولسونارو و هم لولا با رای دهندگانی روبرو هستند که آنان را یا دوست دارند یا ازشان متنفرند. در این رقابت جای چندانی برای ابهام وجود ندارد. بولسونارو نهتنها نماینده راست افراطی است و آشکارا از نظرهای آنان دفاع میکند، بلکه بخش بزرگی از طبقه متوسط را هم با وجود این واقعیت که وضعیت اقتصادیشان در سالهای دهه گذشته بدتر شده است اما هنوز در رؤیای رسیدن به ثروت بهسر میبرند نمایندگی میکند. اختلاف رفتار بولسونارو و لولا در طول مبارزات انتخاباتی فاحش بوده است: رفتار بولسونارو بینزاکت و بیشرمانه بوده درحالی که رفتار لولا همراه با پختگی و محترمانه بوده است. اگر انتخابات بهنفع لولا پایان گیرد، بهاحتمال زیاد از کسانی که از بولسونارو متنفرند بیش از کسانی که او را دوست دارند رأی کسب خواهد کرد.
ديلما روسف، رئيسجمهور پیشین، طی گفتوگویی طولانی میگوید که لولا احتمالاً در انتخابات پیروز خواهد شد زیرا مردم از بولسونارو خسته شدهاند. مدیریت فجیع او در مورد همهگیری کرونا و وخامت اوضاع اقتصادی در کشور بولسونارو را همچون مدیری ناکارآمد نشان میدهد. با این حال، ديلما روسف خاطرنشان میکند که در روزهای اخیر و حدود یک ماه قبل از انتخابات دولت بولسونارو (و دولتهای محلی) سیاستهایی را ارائه کردهاند که به کاهش فشار از دوش طبقه متوسط شروع کرده است، سیاستهایی مانند برداشتن مالیات بر بنزین. این سیاستها میتوانند برخی از مردم را به رأی دادن به بولسونارو سوق دهند، ولی حتی این امر نیز ممکن است که پیش نیاید. وضعیت سیاسی در برزیل برای چپ ناپایدار است و گروههای اصلی راست (زمینداران، روحانیون، و نظامیان) مایل هستند که از هر وسیله برای حفظ قدرت خود استفاده کنند. ائتلاف این گروهها بود که در سال ۲۰۱۶ / ۱۳۹۵ به یک “کودتای قانونی” علیه دیلما دست زد و در سال ۲۰۱۸ / ۱۳۹۷ با استفاده از “جنگ حقوقی” علیه لولا از رقابت او با بولسونارو جلوگیری کرد. عبارتهایی همچون (کودتای قانونی و جنگ حقوقی) هماکنون جزو واژههایی هستند که از سوی نیروهای چپ در برزیل بهکار برده میشوند و از آنها چنین استنباط می شود که راستگراها (یا سنتریو که نیروهایی هستند که به هر قیمت در حکومت سهیم میمانند) در صورت احساس خطر آشکار است که از منافعشان درنمیگذرند.
خوائو پائولو رودریگز، رهبر جنبش کارگران بیزمین روستایی (MST) و از مشاوران نزدیک کارزار لولا است. او میگوید که در سال ۲۰۰۲/ ۱۳۸۱ لولا در برابر فرناندو هنریکه کاردوسو، رئیسجمهور، بهدلیل نفرت شدید لولا از سیاستهای نولیبرالی که او از آن حمایت میکرد، پیروز شد. چپ در آن زمان متلاشی و تضعیف شده بود. دوران ریاست جمهوری لولا به بسیج و سازماندهی نیروهای چپ کمک کرد، اگرچه حتی در این دوره، کانون توجه مردم بیشتر خود لولا بود تا ساختارهای چپ. لولا در دوران حبس خود بهاتهامهایی که چپ آنها را تقلبآمیز نامیده است، به چهرهای برای متحد کردن چپ تبدیل شد: “لولا را آزاد کنید”، شعار اتحاد بود و حرف L [لام لاتین] به نماد مبارزه تبدیل شد (نمادی که همچنان در انتخابات از آن استفاده میشود). با وجود نامزدهای چپگرای دیگر که در این رقابت انتخاباتی حضور دارند، برای خوائو پائولو رودریگز تردیدی وجود ندارد که لولا پرچمدار چپ است و برای برکنار کردن رئیسجمهور بسیار تفرقهانگیز و خطرناک یعنی بولسونارو، تنها امید برزیل است. یکی از سازوکارهای ایجاد وحدت در بین نیروهای مردمی در کارزار انتخاباتی لولا، ایجاد کمیتههای مردمی است هم برای متحد کردن چپ و هم برای ایجاد برنامه برای دولت لولا که اصلاحات ارضی و سیاستی قویتر برای جامعههای بومی و آفریقایی-برزیلی را دربرمیگیرد.
دیلما میگوید شرایط جهانی برای سومین دور ریاستجمهوری لولا مناسب است. طیفی از دولتهای چپگرای میانه در آمریکای لاتین (ازجمله در شیلی و کلمبیا) روی کار آمدهاند. با اینکه این دولتها سوسیالیست نیستند، ولی به تحکیم حاکمیت ملی و تأمین زندگی آبرومندانه برای شهروندانشان متعهدند. برزیل دومین کشور بزرگ قارهٔ آمریکا (پس از ایالات متحده آمریکا) نقش رهبری این موج جدید از دولتهای چپ در این نیمکره را میتواند ایفا کند. حداد میگوید برزیل پروژه منطقهای جدید را باید رهبری کند که ایجاد ارزی منطقهای بهمنظور استفاده در تجارت جهانی و همچنین خزانه مالی این کشور را نیز شامل شود. او نامزد فرمانداری ایالت سائوپائولو است که شهر اصلی آن پایتخت مالی کشور برزیل است. حداد معتقد است که چنین پروژهای منطقهای اختلافات این نیمکره را حل خواهد کرد و ایجاد پیوندهای تجاریای جدید را موجب میشود که به زنجیرههای طولانی توزیع که در اثر همهگیری کرونا بیثبات شده بودند متکی نخواهند بود. لولا اخیراً گفته است: “ما ارزی مشترک برای آمریکای لاتین ایجاد خواهیم کرد زیرا نباید به دلار وابسته بمانیم.”
دیلما روسف مشتاق است که برزیل از راه بستر “گروه کشورهای بریکس” به صحنه جهانی بازگردد و بتواند همانند زمان ریاستجمهری خودش و لولا در سالهای دهه پیش، رهبری چپ را بهدست گیرد. او میگوید که جهان به چنین رهبریای برای این بستر نیاز دارد چندان که تکیهاش بر پایههای تهدید، تحریم، و جنگ نباشد. روایت لولا درباره توافق با ایران از این نظر جالب توجه است که نشان میدهد کشوری مانند برزیل با حکومتی چپگرا بیشتر مایل به حلوفصل مناقشهها است تا تشدید آنها و آنگونه که ایالات متحده میخواهد. دیلما خاطرنشان میکند این امید وجود دارد که ریاستجمهوری لولا بتواند ارائه دهندهٔ رهبریای قوی در برخورد با چالشهایی بیشمار مانند فاجعههای اقلیمی، جنگ، و بیماریهای اجتماعی باشد.
[بهنقل از: نشریهٔ “دموکراسی خلقی”، ارگان مرکزی حزب کمونیست هند (مارکسیست)، نوشتهٔ ویجی پراشاد].
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۶۵، ۴ مهر ۱۴۰۱