شادباش کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران به مناسبت هشتادویکمین سالگرد بنیادگذاری حزب
پرچم پیکار حزب کارگران و زحمتکشان، حزب مبارزان راه آزادی، حزب مبارزان راه رهایی زنان از یوغ تبعیض جنسی و جنسیتی، حزب مدافعان رهایی خلقهای ایران، حزب مدافعان استقلال، صلح و عدالت اجتماعی، همچنان در اهتزا است!
هممیهنان گرامی!
با فرارسیدن دهم مهرماه ۱۴۰۱، هشتادویک سال از بنیادگذاری حزب تودۀ ایران میگذرد. تاریخ هشتادویکسالهٔ حزب تودهٔ ایران تاریخی پرفرازونشیب از مبارزۀ بیامان با بیعدالتی، استعمار، امپریالیسم، و بخشی جداییناپذیر از مبارزات مردم میهن ما برای دستیابی به آزادی، استقلال، و عدالت اجتماعی بوده است. تاریخ هشتادویکسالهٔ حزب تودۀ ایران تاریخ دستاوردهایی چشمگیر و شکستهایی دردناک و تاریخی فراموشناشدنی از فداکاریهای اسطورهای بی شمار از قهرمانان خاموش خلق است، قهرمانانی که برای رهایی میهن و ملت از استبداد از هیچ فداکاری و از خود گذشتگیای دریغ نورزیدند.
در خردادماه ۱۴۰۱ همچنین هفتمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران (کنگرۀ خاوری) در یکی از حساسترین دورههای تاریخ فعالیت حزب بهطرزی پرشور و موفقیتآمیز و در وضعیتی برگزار شد که رژیم جمهوری اسلامی و دشمنان رنگارنگ حملههای همهجانبهشان بر ضد حزب را تشدید کرده بودند. چهل سال پس از یورش ددمنشانهٔ رژیم جنایتکار ولایت فقیه در ۱۳۶۱ دستگاههای امنیتی حکومت بههدف نابودی کامل حزب یا تبدیل آن به ابزاری بهمنظور تبلیغ سیاستهای ضد مردمی و ضد ملی جمهوری اسلامی لحظهای از توطئه و تلاشهای آشکار و پنهانشان نکاستهاند.
واقعیت امر این است که امپریالیسم و ارتجاع از همان سالهای نخست حیات حزب تودۀ ایران طرح و اجرای توطئههایی پیدرپی برای رویارویی با مبارزات سیاسیاجتماعی و روشنگرانهٔ حزب ما و ریشهکن کردن آن از جامعه را سازماندهی کردهاند. بقا و ادامهٔ فعالیت حزب تودهٔ ایران در هشتادویک سال گذشته درحالی که بخشی عمده از عمر مبارزات آن تا زمان حاضر در شرایط دشوار حملههای وسیع و وحشیانهٔ امپریالیسم و ارتجاع و فعالیت بهصورتی “غیرقانونی” و غیرعلنی سپری شده است خود گواهی آشکار از اصالت اجتماعی حزب و ریشهدار بودن آن در جامعه است. هدف ارتجاع و امپریالیسم در سراسر حیات طولانی حزب، حمله به شالودههای انقلابی و مترقی نظری و سیاسی حزب و محروم کردن جامعهٔ ما از تجربه و توان حزب در آگاهیرسانی به زحمتکشان و سازماندهی و هدایت مبارزات صنفی و سیاسی کارگران و تودههای محروم در راه رسیدن به حقوق راستینشان بوده است.
هممیهنان گرامی!
هشتادویکمین سالگرد بنیادگذاری حزب تودهٔ ایران در اوضاعواحوالی فرا میرسد که در بیش از هشتاد شهر کشورمان مردم جان بهلب رسیده از سرکوب و فاجعهٔ ادامهٔ حکومت فاسد و ظالم جمهوری اسلامی همراه اعتراضهایی بیسابقه قیام کردهاند و با شعارهایشان بهصراحت خواهان گذار از حاکمیت ضد ملی و ضد مردمی کنونی بهسوی حکومتی ملی و دموکراتیک هستند. با همهٔ سرکوب شدید و خونین این اعتراضهای سرتاسری و جان باختن بیش از پنجاه تن از شهروندان و زخمی شدن شمار زیادی از مردم خصوصاً جوانان و زنان میهن، اعتراضهای مردمی که خواهان پایان حکومت دیکتاتوری در ایران هستند همچنان ادامه دارد.
هفتمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران (کنگره خاوری) در ارزیابی و جمعبندیاش از وضعیت کنونی کشور ازجمله اعلام کرد: ایران در هزارهٔ سوم میلادی کشوری اسیر دیکتاتوری سرمایهداری بزرگ با روبنایی مذهبی است. ایران در چنگال حکومت دیکتاتوری و استبدادیای خونریز است که بهخاطر بقایش حاضر است به هر جنایتی دست زند؛ حکومتی است انحصارطلب که رؤیای امپراتوری اسلامی را در سر میپروراند و از دخالت و دستاندازی در کشورهای دیگر پروا ندارد. وجود میلیونها تن بیکار، شهروندان عادیای غرقه در فقر و محرومیت، اقتصادی بهطورعمده وارداتی و تکمحصولی، صنایع پایهای و تولیدیای ورشکسته و ویران، اکثریت عظیم جامعهای محروم از حقوق و آزادیهای مدنی و دموکراتیک، اقلیتهای ملّی و مذهبیای غالباً در معرض نقض خشن حقوق طبیعیشان، تبعیضهای جنسیتی و جنسیای نهادینه شده، عوامفریبی، خرافه، و تاریکاندیشیای همواره درحال ترویج در جامعه، دستگاههای اداریای غلتیده در فساد نهادینه شده، و نظامی که برای ادامهٔ بقا همواره درحال توسل به زور و سرکوب است، سیما و خصیصههای امروز و دیروز حکومت جمهوری اسلامی ایران را ترسیم و مجسم میکند. اکنون روشن شده است که چنین نظام سیاسیای نهفقط برای تحقق منافع مردم عادی و زحمتکشان کشور اصلاحپذیر نیست، بلکه ادامهٔ حیاتش سدّ اساسی هرگونه تحوّل بنیادین، دموکراتیک، و پایدار در راه کسب حقوق و آزادیهای دموکراتیک و عدالت اجتماعی در ایران و بالندگی میهن است. امروزه تضاد میان منافع ملّی و خواستهای بهحق اکثریت مردم و ادامهٔ حکومت مطلق ولایت فقیه، مرکز ثقل و عامل اصلی بحرانهای اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران است. توانمندی جنبش مردمی ضد استبدادی از یک سو و میزان و شکل مقابله حکومت ولایی با این جنبش و توان آن برای حفظ دستگاه حکومتی و تسلّط اسلامگرایانهاش از سوی دیگر، عاملهای داخلی اصلی و تعیینکنندهٔ شکل و مضمون روند انتقال قدرت از دیکتاتوری به حکومت ملی و دموکراتیک هستند.
هممیهنان گرامی!
بحران- و اگر دقیقتر بگوییم بُنبست- سیاسی کشور نتیجهٔ مستقیم سیاستهای اعمال شده از سوی ولی فقیه و انحصار خفقانآور نهادهای قدرت و تصمیمگیری در کشور در دست مُشتی عناصر بهشدّت ارتجاعی و بهطورعمده نمایندگان سرمایهداری بزرگ تجاری و رانتخوار کشور و نیروهای سرکوبگر و وابستگان به آنان است. نقش روزافزون نیروهای انتظامی و سرکوبگر- بهویژه سپاه پاسداران و فرماندهان آن- در فعالیتهای اقتصادیسیاسی کشور پدیدهای بسیار خطرناک است که میتواند خطرهایی جدی برای آیندهٔ تحوّلات کشور در پی داشته باشد.
حزب ما در سراسر هشتادویک سال حیاتش همواره مبتکر و خواستار همکاری و اتحاد عمل نیروهای آزادیخواه، استقلالطلب، و ضداستبداد کشور بوده و در این راه تلاشهای فراوانی کرده است. امروز نیز در بستر همهٔ دشواریها و خطرهایی که منافع میهن ما را تهدید میکند، اتحاد عمل آزادیخواهان بیشازپیش ضروری و نیاز فوری جنبش مردمی است. کامیابی ارتجاع در ادامهٔ سیاستهای فاجعهبار کنونیاش در شرایطی امکانپذیر شده است که نیروهای اجتماعی و سیاسی تحولطلب دچار پراکندگی مُزمن و ناهماهنگیاند و نتوانستهاند در حساسترین برههها بر سر شعارهای واحد در مبارزهای مشترک بهتوافق رسند. تلاش بیشازپیش در راه سازماندهی مبارزهٔ مشترک نیروهای اجتماعی، بهویژه کارگران و زحمتکشان، در کنار جنبش دانشجویی و جوانان و زنان کشور، با توجه به وضعیت حاد کشور و خیزش مردمی در بیش از هشتاد شهر کشور میتواند راهگشای تحولاتی مثبت بهسود جنبش مردمی و غلبه بر برنامههای ارتجاع باشد.
رزمندگان توده ای! اعضا و هواداران!
پرچم حزب طبقهٔ کارگر ایران و همهٔ زحمتکشان میهن با برگزاری پیروزمند هفتمین کنگرۀ حزب (کنگره خاوری) همچنان دراهتزاز است. هوشیاری و آگاهی تحسینبرانگیز شما اعضا و هواداران حزب سدّی اساسی و عامل اساسی بهشکست کشاندن برنامههای رژیم اسلامگرای ایران و امپریالیسم برای نابودی حزب تودۀ ایران بوده است و خواهد بود.
در آستانهٔ هشتادویکمین سالگرد بنیادگذاری حزب تودهٔ ایران، ما بار دیگر اعتقاد عمیق و خللناپذیرمان را به رسالت تاریخی حزب برای رهایی ایران از چنگال استبداد و استقرار آزادی، استقلال واقعی، عدالت اجتماعی، و سوسیالیسم اعلام میکنیم. ما بار دیگر با کاروان انبوه جانباختگان حزب و همهٔ جانباختگان راه آزادی و رهایی میهن تجدید عهد میکنیم. ما تردید نداریم که جانبازیها و فداکاریهای سترگ رزمندان راه آزادی نهفقط بیثمر نخواهد ماند بلکه زمینهساز رهایی نهایی میهنمان از چنگال استبداد و ارتجاع خواهد بود.
اعضاء و هواداران حزب تودۀ ایران همراه با مبارزۀ دلیرانه مردم جان به لب رسیده میهن و جنبش ضد دیکتاتوری فرا گیر بر ضد حکومت جمهوری اسلامی، و سیاست های فاجعه بار اقتصادی -اجتماعی آن تا رهایی ایران از چنگال حکومت دیکتاتوری ایستاده اند.
خیزش گسترده و بی سابقه توده ها در سرتاسر میهن رفراندمی است علیه حاکمیتی که مشروعیت خود را نه تنها برای اکثریت قاطع مردم، بلکه برای بسیاری از هواداران خود نیز از دست داده است و مردم با شعارهای روشن خود و ادامۀ مبارزه دلیرانه شان بر ضد خشونت و سرکوب خونین رژیم با قاطعیت آنرا تأکید می کنند.
درود آتشین به خاطرهٔ تابناک همهٔ جانباختگان تودهای و همهٔ جانباختگان راه آزادی!
درود به زندانیان سیاسی و همهٔ خانوادههای جانباختگان و زندانیان سیاسی!
پیروز باد مبارزهٔ مشترک نیروهای میهندوست و آزادیخواه ایران برای گذار از رژیم ولایت فقیه و استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک!
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۴ مهرماه ۱۴۰۱
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۶۵، ۴ مهر ۱۴۰۱