مسایل سیاسی روزیادمان

عادل حبه، انترناسیونالیست عراقی و رفیق وفادار حزب تودهٔ ایران، درگذشت!

رفیق عادل حبه، رهبر برجسته و سرشناس حزب کمونیست عراق، پس از دوره‌ای مبارزهٔ سخت با بیماری سرطان، روز ۱۶ مهر امسال در شهر لندن درگذشت. خبر فوت رفیق عادل (ابوسلام) ترقی‌خواهان را سوگوار کرد. این رفیق عراقی ده‌ها سال همراه با حزب تودهٔ ایران از مبارزات زحمتکشان در ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه حمایت کرد و سال‌هایی از عمر خود را در زندان‌های رژیم شاه و رژیم ولایی سپری کرد. رفیق عادل در دوران زندان خود با رفقای رهبری حزب تودهٔ ایران از جمله زنده‌یادان علی خاوری، پرویز حکمت‌جو، رضا شلتوکی، و مهشید کیوان پیوند رفیقانهٔ بسیار نزدیکی ایجاد کرد.  رفقای هیئت سیاسی حزب تودهٔ ایران نیز در سال‌های مهاجرت اخیر همواره با رفیق عادل و خانواده‌اش در تماس نزدیک بودند، به‌ویژه پس از تشخیص ابتلای ایشان به بیماری سرطان و دورهٔ مبارزهٔ وی با این بیماری.

فرزند برومند رفیق عادل، رفیق سلام حبه، در گفت‌وگویی با نمایندهٔ حزب تودهٔ ایران گفت: «پدرم تا آخرین لحظات عمرش جویای اخبار مربوط به جنبش اعتراضی مردم ایران در هفته‌های اخیر بود و از ما می‌خواست که در همان بستر بیماری امکان دنبال کردن تحولات ایران را از کانال‌های خبری گوناگون برای او فراهم کنیم. برای او که عمری را با توده‌ای‌ها گذرانده بود و با غم‌ها و دردهایشان آشنا و در شکست‌ها و پیروزی‌هایشان شریک بود، این جوشش توده‌یی جاری نویدبخش به سر آمدن زمستان سرد و سیاه حکومت دیکتاتوری و شروع تلاش برای ساختن آینده‌ای دموکراتیک، سکولار، و صلح‌آمیز برای خلق‌های ایران بود. او به مردم ایران و حزب تودهٔ ایران عشق می‌ورزید.»

همان طور که اشاره شد، رفیق عادل، در دو مرحله از زندگی سیاسی خود، در ایران اسیر سازمان امنیت و اطلاعات رژیم‌های سلطنتی و ولایی شد.

پس از کودتای فاجعه‌بار ۱۷ بهمن ۱۳۴۲ در عراق، حزب کمونیست عراق تصمیم گرفت رفیق عادل را به ایران بفرستد تا سازمان مخفی حزبی را برای ادارهٔ امور رفقای عراقی که از جوّ جهنمی سرکوب کودتای شوم بهمن در آن کشور جان سالم به در برده بودند، ایجاد و اداره کند. در ژوئن ۱۹۶۴/۱۳۴۳، پس از آنکه تبادل اطلاعات مخفیانهٔ رفقای عراقی ردیابی شد، وی همراه با پنج تن از همرزمانش در حوالی مرز عراق و ایران به دست نیروهای امنیتی ایران دستگیر و در زیرزمین‌های سازمان امنیت ایران زندانی و شکنجه شدند. در دادگاه نظامی رژیم شاه، او به اتهام عضویت در سازمانی که اندیشه‌های سوسیالیستی را ترویج می‌کند، به هفت سال حبس محکوم شد. رفیق عادل در اردیبهشت ۱۳۵۰ دوران محکومیت خود را به پایان رساند و در مرز ایران-عراق به مقام‌های عراقی تحویل داده شد.

در سال‌های دوران زندان رفیق عادل، او با بسیاری از زندانیان سیاسی توده‌ای، از جمله با رفقای زنده‌یاد علی خاوری و پرویز حکمت‌جو و همچنین رفقای افسر که محکومیت‌های طولانی خود را در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد می‌گذراندند، آشنا شد. در این دوره، پیوند دوستی عمیقی میان او و رفقای توده‌ای شکل گرفت. بسیاری از آشنایان رفیق عادل معتقدند که این روابط اثر عمیقی بر زندگی سیاسی رفیق گذاشت. بسیاری از دست‌نوشته‌های رفیق عادل، که برخی از آنها منتشر شده است، به‌خوبی عمق این رابطهٔ رفیقانه را نشان می‌دهد.

در سال‌های اول پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، با توطئهٔ کوزچکین، جاسوس دوجانبهٔ سازمان اطلاعاتی بریتانیا که در سفارت شوروی در تهران کار می‌کرد و نقشی اساسی در تدارک و سازمان‌دهی یورش سال‌های ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲به حزب تودهٔ ایران ایفا کرد، رفیق عادل بار دیگر در ایران دستگیر  شد. او پس از بازداشت سعی کرده بود که از طریق پیک، حزب را در جریان نقش تبهکارانهٔ کوزچکین بگذارد.  پس از مدتی، با پادرمیانی حافظ اسد، رئیس‌جمهور سوریه، رفیق عادل از زندان آزاد شد و پس از انتقال به دمشق، فعالیت سیاسی خود را در حزب کمونیست عراق از سر گرفت. او دربارهٔ نقش کوزچکین در تدارک سرکوب حزب تودهٔ ایران در سال ۱۳۶۱، مقاله‌ای مفصل به دو زبان عربی و فارسی منتشر کرد. پس از این دوره، او در اروپا زندگی و فعالیت می‌کرد و تا آخرین ماه‌های زندگی خود روابط نزدیکی با رفقای رهبری حزب تودهٔ ایران و به‌ویژه زنده‌یاد رفیق علی خاوری در زمان حیاتش داشت.

رفیق جاسم الحلفی، عضو هیئت سیاسی حزب کمونیست عراق، در پیامی به مناسبت درگذشت رفیق عادل که در “طریق الشعب”، نشریهٔ مرکزی حزب کمونیست عراق، منتشر شد، دربارهٔ ارتباط نزدیک رفیق عادل با حزب تودهٔ ایران نوشت: “او تجربهٔ سخت زندان‌های شاه در دههٔ ۱۳۴۰ و همچنین زندان پس از انقلاب ایران را تحمل کرد و توانست با دو حزب و سازمان چپ ایران، حزب تودهٔ ایران و فدائیان خلق ایران، و همچنین با طیف مهمی از روحانیون با گرایش‌های چپ و معتدل، از جمله با مرحوم آیت‌الله منتظری، روابط نزدیکی برقرار کند. رفیق عادل آیت‌الله طالقانی و فرزندان ایشان را می‌شناخت و اطلاعات گسترده‌ای از تاریخ و فعالیت‌های جنبش چپ ایران داشت. او تاریخ پُرافتخاری از ایستادگی در برابر استبداد دارد و میراث فرهنگی و فکری محکمی از خود به جای گذاشت.” رفیق جاسم الحلفی در ادامه می‌نویسد: “همدم و رفیق و همپای ما در راه مبارزه، عادل روشنفکر پیگیرمان را، مرگ از ما ربود. عادل قلبی مهربان داشت و رفیقی مردمی، دوست‌داشتنی، و وفادار به دوستی‌هایش بود. او یکی از برجسته‌ترین رهبران حزب کمونیست عراق بود. او در گروه همکار شهید «سلام عادل» (از رهبران تاریخی حزب کمونیست عراق) فعالیت می‌کرد و در مأموریت‌های رفیق حضور  فعال داشت و همیشه او را همراهی می‌کرد. وی در کنگرهٔ پنجم حزب کمونیست عراق در سال ۱۳۷۲/۱۹۹۳ به‌دلیل اعتقاد به ضرورت حضور نسل جوان مبارزان حزبی، از ترکیب رهبری حزب خارج شد، ولی همچنان به حزب دلبسته ماند و نگران آیندهٔ حزب بود و با تحلیل‌های عمیق خود از رهبری حمایت می‌کرد. گرچه بیماری مانع از حضور وی در مقام نماینده در کنگره‌های نهم، دهم، و یازدهم حزب شد، ولی او تحلیل و بررسی‌های دقیق خود را از سیاست‌های حزب ارائه داد.”

کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست عراق نیز روز بعد از مرگ رفیق عادل بیانیهٔ مفصلی “در سوگ مبارز دلاور، رهبر کهنه‌کار حزب، عادل حبه، که… پس از تحمل رنج و بیماری طولانی” درگذشت، در “طریق الشعب” منتشر کرد.

در بیانیهٔ رهبری حزب کمونیست عراق آمده است: “ابوسلام، این رادمرد میهن‌پرست و اصیل، با برجای گذاشتن تاریخی پرافتخار از رویارویی استوار با ظلم و بی‌عدالتی، و میراث فرهنگی و روشنگرانه و فکری، از دنیا رفت… خداحافظ ای ابوسلام. در دل و خاطرهٔ ما زنده خواهی ماند.”

در ادامهٔ این بیانیه آمده است: “ابوسلام در نیمهٔ اول دههٔ پنجاه [میلادی] به حزب و مبارزهٔ سیاسی پیوست و در بیست سالگی به‌خاطر شرکت در تظاهراتی که در بغداد در پشتیبانی از خلق الجزایر و جبههٔ آزادی‌بخش الجزایر برگزار شده بود، به دست مأموران نظام پادشاهی عراق دستگیر و روانهٔ زندان شد. رفیق در فعالیت‌های مبارزاتی متعدد شرکت داشت و وظایف گوناگونی را که حزب در شرایط مخفی و همچنین علنی تشکیلاتی و سازمانی به او محوّل می‌کرد انجام می‌داد. کار رسانه‌یی و جابه‌جایی اعضا و هواداران حزب در خانه‌های حزبی و زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها در داخل و خارج از عراق را با شجاعت، تدبیر، و استواری انجام می‌داد. او آزارها و شکنجه‌ها و محرومیت‌های زیادی را با فداکاری تحمل کرد. او مبارزه با رژیم‌های ارتجاعی و دیکتاتوری را با سرافرازی و وفاداری به مردم و حزب خود به پیش برد. رفیق عادل در طول مبارزه به کارهای پُرمشقتی دست زد. او چند سمت رهبری را در رده‌های گوناگون حزبی [از جمله در دوره‌ای عضویت در هیئت سیاسی حزب کمونیست عراق] به‌شایستگی به عهده گرفت.”

در تشییع باشکوهی که جمع کثیری از جامعهٔ عراقی ساکن بریتانیا در آن شرکت کردند، پیکر ابوسلام، مبارز بزرگ کمونیست عادل حبه (۸۴ ساله)، پس از عمری طولانی از مبارزه‌ای همه‌جانبه و انباشت سرمایهٔ بزرگ فکری‌ای که در مبارزات طاقت‌فرسا و دوره‌های تحمل زندان و تبعید و رنج و سختی فراوان حاصل شده بود، در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲ (۱۹ مهر ۱۴۰۱) در لندن به خاک سپرده شد.

در مراسم تشییع پیکر و تدفین رفیق عادل، رفیق عراقی سلام علی، از اعضای کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست عراق، شفیع الجیلاوی، نمایندهٔ جریان دموکراتیک عراق، فاضل محمد، نمایندهٔ مرکز اجتماعی- فرهنگی عراق در بریتانیا، سیدهاشم، نمایندهٔ گروه انصار کردستان (پیشمرگه) در بریتانیا، سلمى الصداوی از طرف حزب کمونیست در بریتانیا، و سلام عادل، پسر رفیق عادل حبه، دربارهٔ مبارزهٔ طولانی و زندگی رفیق عادل حبه سخنانی ایراد کردند.

در این سخنان از رفیق عادل به عنوان شخصیتی اجتماعی و مبارزی استوار تجلیل شد. سخنرانان به تلاش ده‌ها ساله و مبارزهٔ خستگی‌ناپذیر رفیق عادل در جبهه‌های گوناگون رسانه‌یی و تشکیلاتی در خدمت به میهن و جنبش اشاره کردند. سخنرانان اتفاق نظر داشتند که زنده‌یاد رفیق عادل حبه الگوی مبارزه و روشنفکری توانمند و محبوب بود. او فرزند صالح مردم و حزب خود بود و در کمک به اطرافیان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. سخنرانان درگذشت او را ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر دانستند.

شایان ذکر است که رفیق عادل نوشته‌های سیاسی و ادبی و ترجمه‌هایی از ادبیات ایران و ترکیه، به‌ویژه از عزیز نسین، برجای گذاشت.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۶۹، ۳۰ آبان ۱۴۰۱

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا