کارگران و زحمتکشان

تأملی بر اهمیت گسترش مبارزه کارگران و زحمتکشان

چرا پیوند دادن خواسته‌های عام دمکراتیک با مطالبه‌های معیشتی- صنفی یک ضرورت است؟

 

طی ماه‌های گذشته جنبش سراسری مردمی میهن ما باوجود سرکوب کردن مداوم آن و توطئه‌های رنگارنگ بر ضد آن از سوی حکومت جمهوری اسلامی نه‌تنها از حرکت بازنایستاده و تداوم یافته است، بلکه با رشد و گسترش خود بر عرصه‌هایی هرچه بیش‌تر از حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی کشور تاثیر گذاشته ‌است.

اعتصاب کارگران و کارکنان رسمی صنعت نفت جلوه‌ای از ادامهٔ مبارزه با دیکتاتوری حاکم بود. این اعتصاب نقش طبقهٔ کارگر در تحول‌ صحنهٔ سیاسی کشور در صورت حضور سازمان‌یافته‌اش در آن و تأثیرش بر آن را بار دیگر اثبات‌کرد. همچنین طی روزهای اخیر اعتصاب زحمتکشان شاغل بخش بهداشت و درمان در برخی از بیمارستان‌های کشور نمونهٔ دیگری از اعتراض های صنفی کارگران و زحمتکشان کشور بر ضد ساست های مخرب و نولیبرالی رژيم ولایت فقیه است.

تداوم خیزش مردمی، توجه و تمرکز بر مسیر مبارزاتی جنبش کارگری و حرکت‌های سندیکایی را پراهمیت‌تر از پیش می‌سازد. در هفته‌های اخیر موضوع چگونگی ارتقای اعتراض‌های کارگری و فرارویی آن به برپایی ‌اعتصاب‌هایی فلج‌کننده از مهم‌ترین مباحث پیرامون حرکت‌های اعتراضی بوده‌ است. حرکت‌های اعتراضی و اعتصاب‌های کارگری برمحور خواسته‌های صنفی – رفاهی در چهارگوشه کشور جریان دارد. وجه صنفی اعتصاب‌ها این بحث را در میان برخی جریان‌ها و نیروهای سیاسی و اجتماعی برانگیخته‌ است که گویا جنبش کارگری هنوز هم‌گام با جنبش اعتراضی حرکتی مؤثر نکرده است. این نگرانی که از سر دلسوزی ابراز می‌شود، جنبش کارگری و سندیکایی با همهٔ کاستی‌ها و کمبودهایش علاوه بر آنکه برای تأمین منافع صنفی و رفاهی‌اش به‌مبارزه‌ای دشوار مشغول است،

در حد امکان‌ها و مقدوراتش در راه تقویت جنبش همگانی ضد دیکتاتوری از هر فرصتی استفاده کرده ‌است. در خصوص وجه غالب صنفی اعتراض‌های کارگری در اوضاع کنونی باید توجه داشت که پیکار برای تأمین مطالبه‌های صنفی به‌این معنا نیست که جنبش کارگری از همگامی با جنبش اعتراضی مردمی عقب ‌مانده یا بازمانده ‌است. اگر چه اقدام‌ها، اعتراض‌ها، و اعتصاب‌‌های کارگری برمحور منافع صنفی و رفاهی را ولی در مجموع بخشی از مبارزۀ مردم ما بر ضد حکومت ضد ملی و دیکتاتوری حاکم است. .

مبارزه صنفی و رفاهی طبقه کارگر و زحمتکشان در اوضاع کنونی با توجه به توان جنبش کارگری، توازن قوا، و آرایش صحنه سیاسی، سرشت و مضمونی سیاسی نیز دارد. این خصیصه را نباید دست‌کم گرفت یا نادیده انگاشت. طبقه کارگر هشیار و مجرب ایران از مبارزه در راه خواست‌های صنفی‌اش به‌منظور ارتقای سطح مبارزاتش بهره می‌گیرد. اتفاقاً رهبری تشکل‌های زرد حکومتی و ارگان‌های امنیتی با درک این مضمون سیاسی نهفته در مبارزات رفاهی کارگران اعمال فشار به ‌فعالان سندیکایی و جنبش کارگری را در دستورکار خود داشته و دارند. حتا در ارزیابی‌ای مختصر از مجموع اعتراض و اعتصاب‌های کارگری چند ماه اخیر، حساسیت طبقهٔ کارگر و زحمتکشان فکری و یدی نسبت به تحول‌های سیاسی را می‌توان دید و تشخیص داد.

نکته پراهمیت دیگر در اعتراض‌های کارگری چند ماه اخیر بهبود کیفیت این اعتراض‌هاست. اعتصاب و اعتراض‌ها به‌لحاظ کیفی رشد داشته‌اند و در قیاس با گذشته تهاجمی‌تر و منسجم‌تر شده‌اند. ضروری است که خواست‌های دمکراتیک عام کارگران با مطالبه‌های رفاهی و معیشتی‌ و خواست‌شان برای اجرای عدالت اجتماعی پیوند بخورند و نقش طبقهٔ کارگر و سیاست کارگری در مبارزه با دیکتاتوری حاکم تقویت شود. برخی مطالبه‌های صنفی زحمتکشان جنبهٔ عام دارند و منافع دیگر لایه‌های اجتماعی را نیز دربر می‌گیرد و بیان می‌دارد.

سیر رخدادها و رشد و گسترش جنبش سراسری مردمی می‌طلبد که مطالبه‌های رفاهی – معیشتی یا خواست عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه درآمد ملی به‌سود زحمتکشان و تهی‌دستان جامعه درپیوند تنگاتنگ با مطالبه‌های دمکراتیک به‌ویژه تأمین حقوق و آزادی‌های دمکراتیک فردی و اجتماعی قرار گرفته و مطرح شود.

از دیگر مباحث مهم هفته‌های گذشته باز هم طرح مسئله صندوق اعتصاب و چگونگی معیشت کارگران و زحمتکشان در صورت اعتصاب‌های دامنه‌دار و گسترده است. ما بارها تأکید کرده‌ایم صندوق اعتصاب نه به‌صورت مصنوعی، اراده‌گرایانه، و ذهنی یا تحمیلی از خارج از کشور، بلکه از دل مبارزات جاری گردان‌های جنبش مردمی، سندیکاها، و سازمان‌های واقعی کارگری با ابتکارات خلاقانه در درون کشور شکل خواهد گرفت. وظیفهٔ همهٔ نیروهای راستین مترقی و میهن‌پرست تسهیل این مسیر در داخل و خارج است.

کوتاه سخن: اتصال و تلفیق مطالبه‌های عام دمکراتیک با خواسته‌های معیشتی و عدالت‌جویانه به تقویت جنبش مردمی و اثرگذاری زحمتکشان در تحول‌های صحنه سیاسی به‌ویژه در پیکار با دیکتاتوری حاکم منجر می‌شود. اهمیت این اتصال و تلفیق در نتایج حاصل از آن در این سه محور عمده است که عبارتند از: الف – تسریع پویه بازسازی بنیه جنبش کارگری و سندیکایی؛ ب – تقویت جایگاه جنبش کارگری در مبارزه بر ضد دیکتاتوری حاکم و تحکیم موقعیت جنبش مردمی در راستای حرکت به‌سمت امکان تغییر توازن قوا به‌زیان ارتجاع و امپریالیسم؛ ج – اثرگذاری کیفی جنبش کارگری در مرحله ملی – دمکراتیک و گذار از دیکتاتوری به امکان برپایی جمهوری ملی و دمکراتیک به‌عنوان هدفی راهبردی.

خیزش مردمی و اعتراض‌های سراسری کنونی با حضور سازمان‌یافتهٔ طبقه کارگر می‌تواند دیکتاتوری حاکم را درهم‌کوبیده و سد راه مداخله‌های امپریالیسم در میهن ما باشد.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۶۷، ۱۲ دی ۱۴۰۱

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا