کارگران و زحمتکشان

تنها ۳ ساعت از یک روزِ کاری ۸ ساعته برای تأمین دستمزد کافی است

تولید اضافه‌ارزش یا افزون‌نگری، قانون مطلق این شیوهٔ تولید [تولید سرمایه‌داری] است۱. -کارل مارکس.

یک پژوهش انجام‌شده از سوی بنیاد “سول” فاش می‌کند که به‌طور متوسط طبقۀ کارگر شیلی در یک روزِ کاری ۸ ساعته، تنها با ۳ ساعت کار از ۸ ساعت کار دستمزد خود را ایجاد می‌کند و ۵ ساعت دیگر برای ایجاد سودی است که به‌طور کامل از سوی کارفرمایان تصاحب می‌شود. اگر گردش سرمایه در نظر گرفته شود، کار انجام‌شده برای دستمزد به یک ساعت و برای سود به هفت ساعت می‌رسد. این پژوهش با عنوان “زمان دزدیده شده: فقر زمان، بهره‌وری و انباشت سرمایه” که از سوی بنیاد سول انجام شد یک‌سری از ساختارها را نشان می‌دهد که طبقۀ کارگر شیلی را مشخص می‌کنند. به‌طورعمده این پژوهش به‌این موضوع می‌پردازد که چگونه الگوی شیلیایی برای کارگران وقتی برای انجام انواع دیگر فعالیت‌های بیگانه با کار ازجمله استراحت باقی نمی‌گذارد و وضعیتی نه‌فقط به‌لحاظ فقر اقتصادی، بلکه از نظر “فقر زمانی” را بر بخش زیادی از مردم تحمیل می‌کند. بااین‌حال، کار امکان دانستن نکته‌هایی دیگر را فراهم می‌کند و چگونگی ارتباط سرمایه و کار را به‌شیوه‌ای از عدم تقارن عظیم قدرت و احتمالاً مذاکره بر روی میز نشان می‌دهد و تضاد بین طبقات اجتماعی را تشدید می‌کند. یکی از این نکته‌های جالب نشان می‌دهد که در یک روز کاری ۸ ساعته، تنها ۳ ساعت کار برای تولید ارزش معادل دستمزد و ۵ ساعت برای سود سرمایه تعیین شده است. اگر گردش سرمایه در نظر گرفته شود، این ارقام برای کارفرما هفت ساعت و برای کارگر فقط یک ساعت است. به‌عبارت دیگر، بخش زیادی از سودهای کلان کارفرمایان ناشی از آن چیزی است که به کارگران پرداخت نمی‌شود.

این پژوهش نشان می‌دهد که “این رابطۀ نابرابر در شیلی مشهود است، جایی که اقتصاد ملی رشد کرده است که با دلیل‌هایی متعدد مانند ادغام فناوری در فرایندهای کاری، افزایش ابزار تولید و مهار ساختاری دستمزدها توضیح داده می‌شود. طبقۀ کارگر معمار افزایش بهره‌وری کشور بوده است؛ کارگران در ازای کار خود دستمزدی دریافت می‌کنند که تنها بخشی از آن چیزی است که تولید می‌شود، زیرا بقیه به همان شرکت‌هایی بازگردانده می‌شود که سود تولید می‌کنند.”

طبق آخرین نظرسنجی درآمد تکمیلی INE (۲۰۲۱/ ۱۴۰۰)، نیمی از کارگران درآمد نقدی‌ای معادل ۴۵۸ هزار دلار یا کم‌تر دریافت می‌کنند که به‌هیچ‌وجه با ثروتی که آنان تولید می‌کنند مطابقت ندارد و بدون آن طبقۀ سرمایه‌دار نمی‌تواند وجود داشته باشد. بنیاد سول توضیح می‌دهد که “دستمزدهای پایین در چارچوب شیوۀ تولید سرمایه‌داری و به‌ویژه در جایی که سندیکاهای قوی وجود ندارند که با قدرت کارفرمایان مقابله کنند قابل انتظار است.” و اضافه می‌کند که “این دقیقاً آن روند اساسی‌ای است که در شیلی در دهه‌های اخیر وجود داشته است، کشوری که تنها  ۱۰ درصد از حقوق‌بگیران در مورد توافق‌نامه‌ای به‌طور جمعی مذاکره می‌کنند. این حداقل درصد، از طریق سیستم روابط کار تحمیل‌شده در دوران دیکتاتوری و حداقل اصلاحات در ۴۰ سال گذشته به‌دست می‌آید که یکی از ضعیف‌ترین شکل‌های مذاکره را در سطح مقایسه‌ای تداوم بخشیده است: مذاکرۀ جمعی کاملاً غیرمتمرکز بر اساس هزاران توافق بین سندیکاهای کوچک که با هم رقابت می‌کنند. ائتلاف‌های مختلف دولتی در گذشته مدام از مذاکرۀ جمعی بر اساس بخش یا شاخه‌های فعالیت اقتصادی‌ابزاری‌ای اساسی که طبقۀ کارگر جهانی برای توزیع درآمد دارد طفره رفته‌اند.”

بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که با سطح فعلی دستمزدها و استثمار نیروی کار، کاهش روز کاری که در حال حاضر بدون تغییر دستمزدهای پایین مطرح است، احتمالاً به‌معنای افزایش “شغل دوم” غیررسمی به‌منظور جبران تفاوت در درآمد است تا بتوان شرایط اولیۀ زندگی را به شیوه‌ای مطمئن‌تر فراهم کرد، حتی اگر این امر به‌قیمت زمان استراحت یا گذراندن وقت با عزیزان یا با تمام آنچه با سلامت طبقۀ کارگر ارتباط دارد انجام گیرد.

[منبع: هفته‌نامۀ اِل سیگلو، وابسته به حزب کمونیست شیلی – ۱۴ آذرماه ۱۴۰۱].

En una jornada laboral de 8 horas, sólo 3 son para generar salario

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۶۷، ۱۲ دی ۱۴۰۱

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا