مسایل بین‌المللی

کارگران قدرت مختل‌سازی دارند- بیایید آن را به‌کار گیریم

نویسنده آمریکایی، رابرت اوتز، می‌گوید که هدف تنها این نیست که کارگران را در حوزه محل کارشان وارد  اتحادیه کارگری‌ای کنیم، بلکه باید اطمینان حاصل کنیم که ما کارگران در واحدهایی جداگانه  در چانه‌زنی با کارفرمایان قرار نگیریم و آگاه باشیم که کدام گروه از کارگران در بخش‌های تولیدی و خدماتی “گلوگاه” سرمایه‌داری را در چنگ خود دارند.

کارگران مهم‌ترین چیزی که در اختیار دارند قدرت است. این قدرت از دست‌یابی به توافق‌نامه چانه‌زنی‌ای دسته‌جمعی ناشی نمی‌شود، بلکه از سازمان‌دهی‌ای نیرومند و منسجم به‌دست می‌آید که توانایی به‌هم زدن روال کار روزمره را داشته باشد.

قدرت می‌تواند در نوع‌هایی گوناگون وجود داشته باشد که همه یکسان یا کارایی یکسانی ندارند. دانستن اینکه کدام یک را داریم، کلید دست‌یابی به آن چیزی است که در پی آن هستیم.

بسیاری از اتحادیه‌های کارگری بیش از اندازه به قدرتی دور از محدودهٔ محل کارشان متکی هستند. آن‌ها فعالیت مطالباتی‌شان را به رفتن به خیابان‌ها یا گردآمدن در مکان‌هایی دولتی برای گرفتن پشتیبانی محدود می‌کنند. تلاش برای گرفتن این نوع پشتیبانی به دور از محل کار اهمیت دارد، اما به‌خودی خود ناکافی است.

اقدام رییس‌جمهور جو بایدن و کنگره برای فرونشاندن اعتصاب کارگران راه آهن، محدودیت‌های تکیه کردن تنها بر این گونه قدرت را نشان می‌دهد.

به‌جای آن، ما باید تمرکز را روی کارآمدترین قدرت خود یعنی در محل کار و دوروبر کار تغییر دهیم.

سازمان‌دهندگان و پژوهش‌گران کارگری سه گونه قدرت کارگری را از هم تمیز می‌دهند: به‌هم‌پیوستگی، موقعیت یا مرتبه شغلی، و مختل‌سازی یا برهم‌زنندگی. دو گونه نخست در سال ۱۳۶۳ از سوی جامعه‌شناس ایتالیایی لوکا پرونه برساخته شد که در جوانی پیش از انتشار نوشته تأثیرگذارش به‌زبان انگلیسی به‌طرزی غم‌انگیز درگذشت.

قدرت به‌هم‌پیوستگی هنگامی است که کارگران به‌خوبی سازمان‌دهی شده باشند و از پشتیبانی عمومی‌ای گسترده‌ برای سازمان‌دهی برخوردار باشند. قدرت رتبه یا موقعیت شغلی در اختیار کارگران است که در واحدهای تولید‌ی یا خدماتی‌ای که در روند اقتصاد ملی نقش دارند به‌کار اشتغال دارند.

کارگران برای به‌راه‌ انداختن اعتصابی جدی و اثرگذار که در آخرین کتابم به‌نام “پژوهش کارگری و مبارزه طبقاتی جهانی” درباره‌اش نوشتم، آگاهی کارگران از هر دو گونه قدرت باید در سطح بالا باشد.

سازمان‌دهی همه کارگران، یک کارگاه، شرکت یا صنعت چه عضو اتحادیه‌ای باشند یا نه مسیر دست‌یابی به قدرت به‌هم‌پیوستگی است.

جایی که سازمان‌دهی شده‌ایم یا جایی که از قدرت موقعیت شغلی برخورداریم نیز بسیار مهم است. کارگران شاغل در واحد اقتصادی‌ای که نقشی تعیین کننده‌ در اقتصاد ملی یا جهانی داشته باشد قدرتی بیشتر د‌ارند.

به‌گفتهٔ پرونه، هرچه قدرت به‌هم‌پیوستگی و موقعیت شغلی بیشتری داشته باشیم، تهدید به اعتصاب ما کارگران در متقاعد کردن کارفرما برای راه‌گشایی و جلوگیری از اعتصاب یا پایان دادن آن کارایی بیشتری دارد.

در اقتصاد سرمایه‌داری جهانی که کم‌وبیش هر نوع کاری را می‌توان خودکار کرد یا به‌جای دیگری انتقال داد، داشتن آگاهی سطح بالا از قدرت به‌هم‌پیوستگی و موقعیت شغلی دیگر به‌تنهایی کافی نیست.

به‌همین جهت کارگران نیز باید از قدرت مختل‌سازی یا به‌هم‌زنی برخوردار باشند. در سال ۲۰۱۸/ ۱۳۹۷ جیک آلیماهومد-ویلسون و ایمانوئل نس در کتاب تأثیرگذارشان به‌نام “گلوگاه‌ها: کارگران آماد که زنجیره تأمین جهانی را بهم می‌زنند”، به دو مفهوم برساخته قدرت پرونه قدرت مختل‌سازی را نیز افزودند.

قدرت مختل‌سازی زمانی به‌نمایش درمی‌آید که کارگران در گلوگاه‌های کلیدی بتوانند با اعتصاب، فعالیت‌های کارفرما و اقتصاد را به‌هم بزنند. حتا یک اتحادیهٔ کارگری کوچک که در یکی از گلوگاه‌های کلیدی فعالیت می‌کند می‌تواند از قدرت مختل‌کنندهٔ بیشتری از سایر اتحادیه‌های کارگری‌ای که بیشترین کارگران سازمان‌یافته در هر محل کاری که کارفرما در اختیار دارد اما از قدرت موقعیت شغلی اندک برخوردار و گلوگاه‌های کلیدی را هدف قرار نداده‌اند داشته باشد.

اگرچه ما اقدام‌های بایدن و نمایندگان دموکرات‌ در کنگره و حتا “دسته”‌ای که خود را سوسیالیست نشان می‌دهد به‌سبب کارشکنی در حق اعتصاب کارگران راه‌آهن را سرزنش می‌کنیم، اما باید درک کنیم که چرا تلاش کردند حق اعتصاب را از بین ببرند. این کارگران چند دهه گذشته را صرف سازمان‌دهی در اتحادیه‌های کارگری مربوط به صنف خود کرده‌اند تا سازمان‌دهی خود را با کارگران متحد راه‌آهن هماهنگ کنند. آنان از سطح بالای قدرت به‌هم‌پیوستگی و موقعیت شغلی برخوردار هستند.

از آنجایی که راه‌آهن‌ها گلوگاه‌های حیاتی در اقتصاد ایالات متحده و جهان هستند، دست زدن به اعتصاب کارگران راه‌آهن حتا از سوی شمار اندکی از کارگران می‌توانست قدرت سترگی به آنان بدهد که از آن قدرت برای تغییر شرایط کاری در صنعت سودآور راه‌آهن بهره‌مند شوند.

اگرچه قدرت مختل‌سازی همیشه یکی از عنصرهای کلیدی تأثیرگذار در سازمان‌دهی کارگران بوده است، اما بیشتر کارگران از قدرت مختل‌سازی آگاهی ندارند. می‌توانید مطمئن باشید که کارفرما از قدرت مختل‌سازی آگاه است و همواره در غیر متحد نگه داشتن کارگران تلاش می‌ورزد تا اگر اعتصابی رخ دهد کارآیی آن کم‌رنگ شده و اعتصاب با شکست روبرو شود.

شمار این ترفندها بسیار است مانند فراهم کردن زمینه رویارویی کارگران در برابر یکدیگر بر اساس جنسیت، نژاد، جنس، دستمزد، رتبه‌های شغلی، پرداخت حقوق شایستگی، مزایا، و روش‌های دیگر. داشتن چندین اتحادیه‌ کارگری با قراردادهای متفاوت در یک محل کار یا رسته تولیدی، شیوه‌ای مؤثر برای تفرقه‌اندازی و تسلط بر کارگران است.

نخستین بار که من به اتحادیه کارگری پیوستم هنگامی بود که من در آموزشگاهی که تحصیل می‌کردم در بخش خدمات غذایی دانش‌آموزان که کارفرمای آن فروشگاه‌های تهیه مواد غذایی کروگر، یکی از بزرگ‌ترین کارفرمایان در ایالات متحده، کار می‌کردم. این اَبَرشرکت ۳۱۰ قرارداد متفاوت با کارگران عضو اتحادیه کارگری کارکنانش بسته است. در دانشگاهی که به‌کار مشغول بودم هفت اتحادیه کارگری و قرارداد را تجربه کرده‌ایم. دانشگاه برکلی در ایالت کالیفرنیا ۱۶ قرارداد مختلف با اتحادیه کارگری‌ کارکنان این دانشگاه در بخش خدمات غذایی در سراسر منطقه شهر سانفرانسیسکو دارد.

گذاشتن برخی کارگران در واحدهای مختلف چانه‌زنی اهمیت کاربردی دارد. در این رابطه کارفرما می‌داند که اتحادیه‌ای یکدست که همه کارگران را دربر می‌گیرد زمانی که ‌بخواهد دست به اعتصاب بزند بیشترین قدرت مختل‌سازی را خواهد داشت.

برای همین است که بسیاری از کانون‌های تولیدی و خدماتی چندین اتحادیه‌ کارگری دارند که هرکدام‌شان قراردادهایی متفاوت با طول مدت متفاوت و مهلت پایان متفاوت دارند. این سیاست تفرقه و تسلط کارفرما را مطمئن می‌کند که اگر یکی از اتحادیه‌ها دست به اعتصاب بزند اتحادیه دیگر اگر در قرارداد دسته‌جمعی خود حق اعتصاب نداشته باشد نمی‌تواند در این اعتصاب شرکت کند.

این از توانایی ما برای مبارزه مشترک با کارفرمایان متحد می‌کاهد. هنگامی که کارگران چند پاره باشند، مختل‌سازی به حداقل می‌رسد و تهدید به اعتصاب بی‌اثر می‌گردد.

کارگران راه‌آهن تنها گروهی نیستند که از سطح بالای قدرت مختل‌سازی برخوردارند که در صورت به‌کار گرفتن این قدرت می‌تواند در هر بخش دیگری که به صنعت متصل است گسترش یابد.

۴۸ هزار دانشجوی دانش‌آموخته دانشگاه کالیفرنیا، پژهش‌گران و اعضای اتحادیه کارگران خودروسازی متحد (UAW) که از اواخر آبان‌ماه دست به اعتصاب زده‌اند نیز می‌دانند که از این قدرت برخوردارند (برای شفاف‌سازی نوشته‌هایم باید بگویم دخترم دانشجوی این دانشگاه است).

هر سه شعبهٔ محلی اتحادیه کارگران خودروسازی متحد یک ماه است که در سراسر ایالت در اعتصاب به‌سر می‌برند. از آنجایی که اعتصاب آنان باعث شده است که نمره‌های درسی دانشجویان ثبت نشود، پس می‌توان گفت که قدرت مختل‌سازی این کارکنان از سطح بالایی برخوردار است. دانشجویان کارشناسی از اعتصاب کارگران و کارکنان این صنف پشتیبانی کرده و تدریس‌کنندگان و استادان به نشانه همبستگی با اعتصاب، کلاس‌ها، آزمون‌ها و تکلیف‌های درسی را لغو کرده‌اند.

رانندگان اتوبوس و حمل‌ونقل از اعتصاب حمایت کرده و در همبستگی و به‌هم‌پیوستگی با آنان باعث به‌هم‌ریختن سایر فعالیت‌های دانشگاه شده است. هر محل کار و هر فعالیت تولیدی و خدماتی، حتا بخش دولتی چندین گلوگاه دارند. دیر یا زود کارگران دیگر هم این گلوگاه‌های حیاتی را یافته و پیرامون آنها به سازمان‌دهی خواهند پرداخت.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۷۲، ۱۲ دی ۱۴۰۱

 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا