بهانگیزۀ سالروز قتل «رُزا لوکزامبورگ» و «کارل لیبکنشت» دو تن از رهبران برجسته جنبش کارگری آلمان
۱۵ ژانویه/ ۲۴ دیماه سالروز قتل ددمنشانهٔ رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت از رهبران برجسته جنبش کارگری آلمان است.
جنبش کارگری آلمان در کلیت خود و در گذشت زمان، از کورهراهها و گردنههایی سخت و خونین گذر کرده است. پیکاری پرهزینه و پرخطر که بهگفتۀ فردوسیِ بزرگ، این خود “یکی داستان است پر آبِ چشم” که از برگ برگِ صفحههای تاریخ آن درد، رنج، و حرمان آشکار است و بیگمان نقطۀ اوجِ تراژیکِ آن، قتل بزدلانه و دزدانه رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت بههمراه دهها تن دیگر از فعالان جنبش کارگری بهوسیلهٔ جنگطلبانِ افراطیِ راستگرا در زمستان سال ۱۹۱۹/ ۱۲۹۷است.
از آن زمان تا بهامروز، هر سال در روز ۱۵ ژانویه/ ۲۴ دیماه در آلمان بهمناسبت سالروز قتل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت راهپیمایی و مراسمی ویژه برگزار میشود.
زیستنامهٔ کوتاه رُزا لوکزامبورگ
رزا لوکزامبورگ (Rosa Luxemburg)در تاریخ ۵ مارس ۱۸۷۱ میلادی (۱۴ اسفدماه ۱۲۴۹) در شهر ساموش در پادشاهی لهستان آن روز که از سوی روسیه اداره میشد بهدنیا آمد و در ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ (۲۴ دیماه ۱۲۹۷) در ۴۸ سالگی به همراه کارل لیبکنشت بهشکلی وحشیانه بهوسیلهٔ نیروهای گارد- نیرویی که پس از پایان جنگ نخست جهانی در آلمان تشکیل شده بود- در شهر برلین بهقتل رسید. پدر و مادر او یهودی و مرفه بودند و در خانه آنان به هر دو زبان لهستانی و آلمانی صحبت میشد. رزا لوکزامبورگ علاوه بر آن، زبانهای روسی، لاتین، یونانی قدیم، فرانسه، انگلیسی، و ایتالیایی را هم میدانست. دانستن زبانهای گوناگون به او کمک کرده بود تا بتواند اثرهای مهم ادبی اروپا را بخواند و بشناسد. رزا لوکزامبورگ شعر دکلمه میکرد، نگاره میکشید، و به باغبانی و زمینشناسی هم علاقه داشت و افزون بر آنها عاشق موسیقی بود. پزشکان در سال ۱۸۷۴/ ۱۲۵۳ در شهر ورشو بهاشتباه مشکلی را که رزای خردسال در باسن خود احساس میکرد بیماری سل تشخیص دادند و بر اساس همین تشخیصِ اشتباه نیز به مداوای کودک پرداختند که این به تغییرِ شکل باسن رزای خردسال منجر شد. این تشخیص و درمانِ اشتباه باعث شد که او تمام عمر یک پای خود را بر روی زمین بکشد.
او در سال ۱۸۸۸ / ۱۲۶۷ توانست با بهترین نمره از دبیرستان فارغالتحصیل شود و دیپلم بگیرد. با آن که او باید از سوی دبیرستان مدال طلا را دریافت کند، اما مدیر مدرسه از دادن این مدال به رزا سرباز زد. مدیر علت این کار را روحیۀ معترض رزا لوکزامبورگ نسبت به مقامهای دولتی عنوان کرد.
رزا لوکزامبورگ کمونیستی پرآوازه، مبارزی پرشور علیه نظامیگری، و شخصیتی برجسته در جنبش کارگری آلمان، اروپا و همچنین جهان بود. او با توجه به اینکه لهستانی تبار بود، ابتدا در ۱۷ سالگی فعالیت سیاسی خود را در صفهای جنبش سوسیال دمکراسی لهستان و دیرتر در جنبش سوسیال دمکراسی آلمان آغاز کرد.
رزا در سال ۱۸۸۹ / ۱۲۶۸برای ادامه تحصیل به زوریخ، شهر بزرگ سویس، رفت چون در کشورهای آلمانیزبان آن روز تنها دردانشگاه زوریخ بود که زنان میتوانستند برابر و همپای با مردان تحصیل کنند. او در رشتههای مختلف و پیشِ استادان گوناگون بهویژه یولیوس ولف (Julius Wolf) که اقتصاددان بود درس خواند و در این رشته دکترا گرفت.
رزا بلافاصله پس از آغاز جنگ جهانی اول “گروه انترناسیونال” را تشکیل داد. از دلِ این گروه، کمی دیرتر “گروه اسپارتاکوس” شکل گرفت. او این گروه را همراه با کارل لیبکنشت رهبری میکرد و با تحلیلهایی که از درون زندان نیز مینوشت، سیاست “آرامش داخلی” را که از سوی رهبری حزب سوسیالدمکرات آلمان به پیش برده میشد، مورد انتقاد قرار میداد و علیه آن مبارزه میکرد. او تلاش میکرد تا بتواند بهعنوان سردبیرِ روزنامه “پرچم سرخ” (Die Rote Fahne) که در برلین منتشر میشد، در انقلاب نوامبر ۱۹۱۸/ ۱۹۱۹ (۱۲۹۷/ ۱۲۹۸) تأثیر بگذارد. او در این زمان خواستار برپایی “جمهوری شورایی” در آلمان شد و در آغاز سال ۱۹۱۹/ ۱۲۹۸ همراه با کمونیستهای دیگر، حزب کمونیست آلمان را بنیاد گذارد.
پس از سرکوبِ گروه اسپارتاکوس، تهدیدها و همچنین اعلان علنی سوءِ قصد نسبت به رهبران آن، یعنی رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت، از سوی نیروهای دستراستی و جنگطلب هر چه بیشتر بالا گرفت. از آن جا که تهدید و خطر هر روز چهرهای جدیتر و آشکارتر بهخود میگرفت و جان رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت در خطر بود، هر دوی آنان ناچار شدند به زندگی مخفی روی بیاورند. اما سرانجام در عصر روز ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹/ ۲۴ دیماه ۱۲۹۸ رزا لوکزامبورگ به همراه کارل لیبکنشت بهوسیلهٔ پنج نفر از یک واحدِ گاردِ تازه تاسیس که از نظامیان بازگشته از جنگ و شبهنظامیان راستِافراطی تشکیل شده بود از مخفیگاهش در خانۀ یکی از دوستان او در ویلمرزدورف، ناحیهای از شهر برلین، دزدیده شد و پس از بازجویی و شکنجه بهقتل رسید. سوءِقصدکنندگان ابتدا با ضربههای قنداق تفنگ به سر رزا او را بیهوش و پس از آن با شلیک گلولهای از نزدیک و از اسلحهای که به صدا خفهکن مجهز بود او را بهقتل رساندند و سپس پیکرش را در کانال بزرگ آب در شهر برلین انداختند.
از آن جایی که پیکر رزا لوکزامبورگ هنوز تا روز ۲۵ ژانویه ۱۹۱۹/ ۵ بهمنماه ۱۲۹۸، روز مراسم خاکسپاری کارل لیبکنشت به همراه ۳۱ نفر دیگر از کشته شدگان قیام ژانویه ۱۹۱۹، پیدا نشده بود، تابوت خالی رزا لوکزامبورگ را به صورت نمادین در کنار تابوت کارل لیبکنشت نهادند. در مراسم خاکسپاری حدود سد(صد) هزار نفر شرکت کردند. قتل رهبران گروه اسپارتاکوس تمام کشور آلمان را تا آغاز ماه جولای ۱۹۱۹/ ۱۲۹۸در وضعیتی مانند شرایط جنگی فرو برد. اعتراضها سرانجام از سوی نیروهای نظامی و شبهنظامی سرکوب شدند. سرکوبِ اعتراضها و اعمال زور از سوی قوای نظامی به کشته شدن چندین هزار تن از معترضان انجامید. پس از آن در اثر فشار حزب کمونیست آلمان که محل اختفای چند تن از عاملان قتل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت را کشف کرده بود، دادگاهی نمایشی برای محاکمه چند نفر از عاملان قتل تشکیل شد که اغلب آنان را نیز دادگاه بیگناه شناخت و از زندان آزاد کرد. تنها دو نفر از متهمان به زندانهایی کوتاه مدت و جزای نقدی محکوم شدند.
پیکر رزا لوکزامبورگ در روز ۳۱ ماه مه ۱۹۱۹ / ۹ خردادماه ۱۲۹۸ در یکی از کانالهای فرعی آب پیدا شد و در روز ۱۳ ژوئن، پس از انجام تحقیقهای پزشکی و کالبد شکافی به برلین منتقل و در کنار کارل لیبکنشت بهخاک سپرده شد. در مراسم خاکسپاری او دهها هزار نفر شرکت کردند.
زیستنامهٔ کوتاه کارل لیبکنشت
کارل لیبکنشت (Karl Liebknecht) در تاریخ ۱۳ اوت ۱۸۷۱/ ۲۲ مردادماه ۱۲۵۰ در شهر لایپزیگ آلمان بهدنیا آمد و در ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ در ۴۸ سالگی به شکلی ددمنشانه و تبهکارانه از سوی نیروهای گارد که پس از پایان جنگ تشکیل شده بود به قتل رسید.
او دومین پسر از پنج فرزند ویلهلم لیبکنشت از رهبران معنوی حزب سوسیالدمکرات آلمان بود. کارل لیبکنشت در دانشگاه لایپزیگ در رشته حقوق دکترا گرفت. او مارکسیست و مبارزی برجسته علیه نظامیگری بود. او به جناح چپ حزب سوسیالدمکرات آلمان تعلق داشت و بهعلت انتقادهایش نسبت به سیاستهای این حزب بهویژه پس از آغاز جنگ جهانی اول، از این حزب اخراج شد. او پس از مدتی کوتاه نیز بهجرم “خیانت جنگی” به چهار سال زندان محکوم شد که پس از گذراندن دو سال از آن و با پایان جنگ جهانی اول از زندان آزاد شد. او همراهِ رزا لوکزامبورگ و دیگرکمونیستها “گروه انترناسیونال” و “گروه اسپارتاکوس” را بنیاد گذارد و در آغاز سال ۱۹۱۸/۱۹۱۹ نیز یکی از بنیادگذاران حزب کمونیست آلمان بود. او نیز همراه با رزا لوکزامبورگ از سوی یک واحدِ گاردِ تازه تاسیس از نظامیانِ بازگشته از جنگ و شبهنظامیان از مخفیگاهش ربوده شد و مانند رزا پس از بازجویی و شکنجه از فاصله نزدیک با شلیک گلوله بهقتل رسید.
[برگرفته از: کتاب “نان و گلهای سرخ“، نگارنده و برگرداننده: میم. الف. کاوهمهر، ص۷۰ و صفحههای ۸۷ تا۹۰].به نقل از «به سوی آینده» دورۀ دوم، شمارۀ ۱، دی ماه ۱۴۰۱