چین در راه ساختن تمدنی واقعاً زیستمحیطی
نویسند: كارلوس مارتينز
مترجم: مهرداد آرام
درحالی که حرکت لاکپشتی دولتهای سرمایهداری در پذیرش مسئولیت تخریب محیطزیست در سدههای گذشته و اقدام برای جبران آن پیشبینیهایی هراسآور برای آیندهٔ حیات روی کرهٔ زمین را سبب شده است، دولت چین با اجرای مداوم پروژههای مبتکرانه در زمینهٔ بهرهگیری از انرژی باد و خورشید، زیرساختهای سبز، خودروهای برقی در مقیاس وسیع، و احیای جنگلها، گامهایی بلند در راه کاهش انتشار گازهای کربنی برداشته است.
بیستوهفتمین همایش دگرگونیهای آبوهوایی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۲ / ۱۴۰۱بهنام “کاپ۲۷” چندی پیش در شرمالشیخ در مصر بهپایان رسید. یکی از موضوعهای مهم همایش امسال تقاضای مصرّانهٔ رهبران کشورهای “جنوب جهان”، ازجمله خانم مایا موتلی، نخستوزیر باربادوس، برای تحقق عدالت اقلیمی بود. این کشورها از دولتهای ثروتمند میخواهند که برای افزایش حمایت مالی و فناورانه از کشورهای کمدرآمدتر، کمک به کاهش پیامدهای زیانبار دگرگونیهای آبوهوایی، و شتاب بخشیدن به بهرهگیری از انرژیهای سبز اقدام واقعی کنند.
عدالت اقلیمی مفهوم مهمی است. اصل “مسئولیتهای مشترک اما متمایز” در بطن حقوق بینالمللی نوشته شده و نشاندهندهٔ این واقعیت است که در ۲۰۰ سال گذشته، اروپا، آمریکای شمالی، و ژاپن مقدار هنگفتی از سوختهای فسیلی در راه توسعه و نوسازی جامعهٔ خود سوزاندهاند که بهبحران زیستمحیطی دامن زده است. ماکس اجل، جامعهشناس کشاورزی، میگوید: “سرمایهداری در کشورهای شمالی اقیانوس اطلس از سالها پیش فضای دور کرهٔ خاکی را زبالهدان پسماندهای خود کرده است.”
بدون عدالت
جهان امروزی چندان از عدالت اقلیمی مورد نظر برخوردار نشده است. در همایش دگرگونیهای اقلیمی سازمان ملل متحد در کپنهاگ در سال ۲۰۰۹/ ۱۳۸۸، کشورهای ثروتمند متعهد شدند سالانه ۱۰۰میلیارد دلار به کشورهای کمتر توسعهیافته برای مهار چالشهای زیستمحیطی کمک کنند. اگرچه این تعهد در مقایسه با مقدار واقعی سرمایهگذاری مورد نیاز بسیار اندک بود، همان هم هنوز تأمین نشده است.
آمریکا سالانه بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار برای ارتش و نهادها و طرحهای نظامی خود هزینه میکند، اما گویا نمیتواند از پس هزینهٔ حل مشکلات زیستمحیطی برآید، مشکلاتی که خود آمریکا در پیدایش آنها نقشی بزرگ داشته است- به یاد داشته باشیم که آمریکا با داشتن ۴ درصد از جمعیت جهان، مسئول نشر ۲۵ درصد از گاز دیاکسید کربن در جهان است که در تاریخ بیسابقه است.
چین اگرچه هنوز کشوری درحال توسعه بهشمار میرود، واقعیت این است که برخلاف کشورهای پیشرفتهٔ غربی، در حل مسئلههای زیستمحیطی یکی از پیشتازان اصلی است. چین درحالحاضر با شمار زیادی از کشورهای آفریقا، آسیا، و آمریکای لاتین مانند زامبیا، آفریقای جنوبی، کنیا، آرژانتین، و کوبا در اجرای طرحهای توسعهٔ سبز همکاری میکند.
اوتیاتو اوپالی، روزنامهنگار اهل نیجریه، مینویسد: “چین در حمایت از تلاشهای قارهٔ آفریقا برای رویارویی با دگرگونیهای آبوهوایی تا کنون صدها طرح انرژی پاک را در این قاره اجرا کرده است. از آن جملهاند احداث نیروگاه برق ساکای در جمهوری آفریقای مرکزی، نیروگاه خورشیدی گاریسا در کنیا، طرح تولید برق بادی آیشا در اتیوپی، و نیروگاه آبی درهٔ کافوئه در زامبیا.”
توسعهٔ سبز
دولت چین بیش از یک دهه است که با تمام نیرو برای کربنزدایی در درون کشور میکوشد. شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۰ / ۱۳۹۹ از دو هدف عمدهٔ دولت چین نام برد: ادامهٔ انتشار گاز دیاکسید کربن تا اوج خود تا سال ۲۰۳۰/ ۱۴۰۹ و دستیابی به انتشار کربنی خالص صفر تا سال ۲۰۶۰ / ۱۴۳۹ (تولید خنثی، یا برابر بودن میزان انتشار کربن در محیط و میزان جذب آن از محیط).
دولت چین بارها هدفهای خود را در رسیدن به حداکثر انتشار گازهای کربنی و سپس انتشار خالص صفر اعلام کرده و برای تحقق این هدفها برنامههای اجرایی مفصلی تدوین کرده و این هدفها را در قانون کشور نیز گنجانده است. در مجمع جهانی اقتصاد در ژانویه ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱، شی جینپینگ گفت تحقق نشر خالص صفر “ضرورتی جداییناپذیر در توسعهٔ کیفی چین و تعهد و پیمانی صمیمانه و صادقانه با جامعهٔ بینالمللی است.”
این هدفهای چین اهمیتی تاریخی دارد. آدام توز، استاد دانشگاه کلمبیا، مشتاقانه گفت که سخنان رهبر چین در سال ۲۰۲۲ “ممکن است چشمانداز آیندهٔ بشر را دوباره تعریف کرده باشد.” چندی بعد از این گفتههای وی، فعالان محیطزیست پس از بررسیهایی جدید بهاین نتیجه رسیدند که اگر برنامهٔ چین بهطورکامل اجرا شود و ادامه یابد، این تعهد بهتنهایی میتواند دمای پیشبینی شدهٔ جوّ کرهٔ زمین را ۲ تا ۳ درجهٔ سانتیگراد کاهش دهد. این یافتهٔ فعالان محیطزیست بهترین نمونه از چشماندازی است که تا کنون ارائه شده است.
سهم زغالسنگ در کل تولید انرژی در چین در بازهٔ زمانی ۱۵ سال، یعنی از ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۲ (از ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۱) از ۸۱ درصد به ۵۶ درصد رسیده است. از این لحاظ، چین همتراز با استرالیا، کشوری ثروتمند و پیشرفته، میشود که میتوانست و میبایست از چند دهه پیش گذار به کاهش گاز کربن را آغاز کند.
چین همزمان با کاهش مصرف زغالسنگ، بهسرعت به نخستین ابرقدرت در تولید سوختهای تجدیدپذیر تبدیل میشود. چین در سال ۲۰۲۱ / ۱۴۰۰ توانسته است ظرفیت جدید تولید انرژی خورشیدی و بادی خود را به ۴۶ درصد از کل انرژی تولید شده برساند. در ارتباط با مصرف سوختهای تجدیدپذیر، تیم باکلی، تحلیلگر انرژی بینالمللی، پس از بررسیهای خود اعلام کرد: “چین در تأسیسات انرژی بادی و خورشیدی، ساختوساز تولید وسایل متکی بر مصرف انرژی بادی و خورشیدی، تولید خودروهای برقی، ساخت باتری، تولید انرژی از آب، انرژی هستهای (از جمله همجوشی)، پمپهای زمینگرمایی، انتقال و توزیع شبکهٔ برق، و مصرف هیدروژن همراه با سوختهای تجدیدپذیر، در جهان پیشتاز است… آنها [چینیها] بهمعنای واقعی کلمه در هر فناوری بدون آلایندگی در جهان امروز پیشگاماند.”
چین همچنین مصرف انرژی بادی در کشور را افزایش داده است. دادهها نشان میدهد که “چین اکنون کموبیش نیمی از دستگاههای انرژی بادی نصبشدهٔ دریایی جهان را در اختیار دارد که ۲۶ گیگاوات از مجموع ۵۴ گیگاوات برق حاصله از انرژی بادی در سراسر جهان را تولید میکنند.” الیزابت ساوین، مدیر اندیشکدهٔ آبوهوایی آمریکا بهنام Climate Interactive، پس از مشاهدهٔ این آمار گفت: “چین در مسیر بازسازی انرژی تجدیدپذیر بهپیش میرود، درحالی که آمریکا هنوز نتوانسته است به همفکری برای بازسازی برسد.”
افزون بر این، چین به پیشرفتهایی مهم در زمینهٔ کربنزدایی از وسایل حملونقل دست یافته است. چین بیشترین خطوط راهآهن پُرسرعت در جهان را ساخته است. اکنون ۵۹ درصد از خودروهای بزرگ برای جابهجایی مسافران شهری و بینشهری، در مقایسه با ۱۶درصد در سال ۲۰۱۶/ ۱۳۹۵، برقیاند. در حدود ۹۸ درصد از اتوبوسهای برقی جهان در چین هستند.
در همین حال، چین در حال اجرای بزرگترین طرح بازسازی جنگلها در جهان است. این کشور در یک سال جنگلهایی به اندازهٔ کشور ایرلند پدید آورده و پوشش جنگلی خود را از ۱۲درصد در سال ۱۹۸۰/۱۳۵۹ به ۲۳درصد در سال ۲۰۲۰/ ۱۳۹۹، یعنی به دو برابر رسانده است. بقیه جهان متأسفانه در جهت عکس سیر میکند.
سوسیالیسم راهگشا
“جان بلامی فاستر“، استاد دانشگاه اورگان و از سردبیران نشریهٔ “مانتلی ریویو” در عرصهٔ محیطزیست، مینویسد: “در حالی که در هیچ کجای جهان هنوز مفهوم پیمان جدید سبز شکلی منسجم نیافته است، چین برای کاربست مفهوم دگرگونساز خود از تمدن زیستمحیطی که در برنامهریزی و قوانین و مقررات دولتی گنجانده شده است، گام برداشته است.”
دانشمندان چندی است که مسئلهٔ تغییرات زیانبار آبوهوایی را بهخوبی دریافتهاند. مجمع سازمان ملل متحد در مورد دگرگونی آبوهوا در سال ۱۹۹۲/ ۱۳۷۱ “تثبیت غلظت گازهای گلخانهای در جوّ کرهٔ زمین در میزانی که چرخهٔ محیط زیست در برابر فروپاشیهای انسانساخته مصون بماند” را به عنوان هدف خود پذیرفت و ۱۵۴ کشور به آن رأی مثبت دادند. با این حال، پیشرفت اندکی در سطح جهان در این راه حاصل شده است. جامعهٔ بشری در رودررویی با چنین بحرانی که جهان را تهدید میکند کاری چشمگیر نکرده است. دلیل آن هم چیزی جز تسلط نظام اقتصادی سرمایهداری در جهان نیست.
هنگامی که نظام اقتصادیاجتماعی بهجای پرداختن به نیازهای فوری و درازمدت انسان، بیش و پیش از هر چیزی به فکر کسب سود باشد، نجات حیات روی کرهٔ زمین هرگز اولویت نخست نخواهد شد.
ولی توسعهٔ اقتصادی چین بر اساس برنامههای دولتی- نه بر اساس هرجومرج بازار- پیش میرود. کسب سود پیرو نیازهای جامعه است. سرمایهگذاریهای عظیم چین در تولید سوختهای تجدیدپذیر، بهرهوری انرژی، وسایل نقلیهٔ برقی، بازسازی جنگلها، و مدیریت پسماندهای بازیافتنی، بیشتر از راه بانکهای دولتی صورت میگیرد.
اجرای طرحهای کشور در این حوزه نیز به عهدهٔ شرکتهای دولتی بر پایهٔ رهنمودهای راهبردی دولت است. اثرگذاری یک الگوی مفید آنهایی که در کشورهای بزرگ سرمایهداری هستند باید از رویکرد چین به بحران زیستبومی الهام بگیرند و سپس آن را با خواستهای جنبش تودهایای نیرومند درآمیزند تا در تحقق دگرگونیهای بنیادینی که بشر بهآن نیاز مبرم دارد موفق شوند.
همانگونه که پیشرفت در عرصهٔ رفاه اجتماعی در کشورهای سوسیالیستی سابق در اروپا در قرن بیستم فشار عظیمی به طبقهٔ سرمایهدار حاکم در کشورهای دیگر آورد که امتیازهایی به طبقهٔ کارگر و زحمتکشان (در آموزش همگانی، مسکن برای همگان، و مراقبتهای بهداشتی و درمانی) بدهد و داد، راهبرد زیستمحیطی چین در سدهٔ بیستویکم نیز میتواند چنین فشاری را بر طبقهٔ حاکم سرمایهدار بیاورد تا از ویران کردن کرهٔ خاکی دست بردارند و به تحقق عدالت اقلیمی تن دردهند. در مبارزه با فروپاشی محیط زیست، چین اکنون نقش اثرگذار و پیشتاز دارد. رهاورد این پیشتازی در جهان بازتاب فراگیری داشته است. این رهاورد برای کرهٔ زمین و گونههای زیستی آن بسیار ارزشمند است.
به نقل از «به سوی آینده» دورۀ دوم، شمارۀ ۱، دی ماه ۱۴۰۱