بحران آب، نمادی روشن از سیاستهای ضد مردمی جمهوری اسلامی
یکی از معضلهای حیاتی ایران در سالهای اخیر گسترش و عمق هرچه بیشتر فاجعۀ کمآبی، چه آب آشامیدنی سالم و چه آب کشاورزی، است. روزی نیست که کارشناسان و محققان دراینباره هشدار ندهند یا فعالان محیط زیست خطر را بهطور جدی یادآور نشوند. بهرغم سانسور خشن موجود، خبر و گزارش و تحلیل در بارهٔ مسئلۀ کمآبی، خشکسالی، و تخریب زیستمحیطی صفحههای اکثر روزنامهها و سایتها و خبرگزاریهای مجاز کشور را پُر کرده است.
بهگزارش تجارتنیوز، ۱۴ دیماه ۱۴۰۱ “بحران آب هر روز جدیتر میشود و شهرهای بیشتری با هشدار کمبود آب آشامیدنی مواجه میشوند، از تهران گرفته تا اهواز و اصفهان. مخازن برخی از سدهای کشور هم کاهش چشمگیری داشتند.”
آخرین دادههای رسمی شرکت مدیریت منابع آب نشان میدهد که میزان پُرشدگی سدهای کشور ۴۰ درصد است. برخی از شهرها وضعیت بحرانیتری دارند. تهران و دیگر شهرهای بزرگ با جمعیتی رو بهافزایش، نیاز به منابع آبی بیشتری دارند. با توجه به کمآبی و میزان ناکافی بارندگیها در سالهای اخیر، وضعیتی وخیم در مورد منابع آب در کشور انتظار میرود. بحران آب، آیندۀ کشور را تهدید میکند. آمارهای منابع خبری حکایت از خالی بودن سدهای تهران دارد. پنج سد تهران در مجموع فقط ۱۴ درصد پرشدگی دارند. میزان ذخایر سدهای پایتخت نسبت به سال گذشته ۲۲ درصد کاهش داشته است. اخیراً فیلمی از سد لتیان در شبکههای اجتماعی منتشر شد که خالیبودن این سد را نشان میداد. افت سطح آب در این سد به اندازهای است که بخشی از کف آن به وضوح دیده میشود. لتیان یکی از سدهای مهم تهران است که بخشی از آب آشامیدنی مردم پایتخت از آن تأمین میشود.
بهگزارش بهارنیوز، ۱۵ دیماه ۱۴۰۱، احد وظیفه، رییس مرکز اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در دولت سیزدهم، دربارۀ وضعیت بحران آب در تهران میگوید: “میزان کاهش ذخایر سدها نسبت به سال گذشته بدتر است. در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از آب شرب تهران از چاهها تأمین میشود. اگر آب چاهها قطع شود، آب رودخانه برای تامین آب شرب این شهر کافی نیست. با توجه به میزان بارندگی کشور، این چاهها مانند گذشته تغذیه نمیشوند. آبهای زیرزمینی اگر تغذیه نشوند برای طولانیمدت جوابگو و پایدار نیستند.”
برپایۀ گزارش دفتر اطلاعات و دادههای آب، بسیاری از سدهای تأمین آب آشامیدنی و بندهای ذخیره آب کشاورزی در ایران بحرانزدهاند. بر اساس همین گزارش وضعیت برخی از سدهای مهم پرداخته و نوشته است: “سد تهم زنجان در مقایسه با زمان مشابه در سال آبی پارسال ۵۶ درصد کاهش میزان آب را نشان میدهد. میزان پرشدگی این سد هم ۱۶ درصد است. سد رجایی مازندران از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، ۳۲ میلیون مترمکعب موجودی آب دارد که در مقایسه با مدت مشابه پارسال ۵۵ درصد کاهش دارد که تنها ۲۰ درصد پرشدگی آب دارد. چاهنیمههای سیستان و بلوچستان از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، ۱۳۸ میلیون مترمکعب موجودی آب دارند که در مقایسه با مدت مشابه پارسال ۵۵ درصد کاهش دارد. میزان پرشدگی این چاهنیمهها به ۹ درصد رسید. سد شهر بیجار گیلان نیز از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، ۴۵ میلیون مترمکعب آب دارد که نسبت به مدت مشابه پارسال ۵۲ درصد کاهش یافته که درصد پرشدگی این سد هم ۴۳ درصد است. سد ایلام از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، ۱۸ میلیون مترمکعب آب دارد که در مقایسه با مدت مشابه پارسال با کاهش ۴۷ درصدی همراه شده و میزان پرشدگی فعلی آن نیز ۲۹ درصد است. موجودی آب در سد کرخه از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، ۶۴۱ میلیون مترمکعب است که در مقایسه با مدت مشابه پارسال ۴۴ درصد کاهش را نشان میدهد. سد کرخه اکنون ۱۲ درصد پرشدگی دارد. سد پانزده خرداد در حوضۀ آبریز قمرود هم از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، تنها ۵۰ میلیون مترمکعب موجودی آب دارد که نسبت به مدت مشابه پارسال ۴۰ درصد کاهش یافته است. میزان پرشدگی فعلی این سد نیز ۲۶ درصد است. موجودی آب در سد سفیدرود گیلان از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، به رقم ۱۴۳ میلیون مترمکعب رسیده که در مقایسه با مدت مشابه پارسال ۳۸ درصد کاهش داشته و میزان پرشدگی در حال حاضر این سد هم ۱۴ درصد است. سد دوستی خراسان رضوی هم از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۰ دیماه، ۱۹۵ میلیون مترمکعب آب دارد که نسبت به مدت مشابه پارسال ۳۵ درصد کاهش دارد و درصد پرشدگی آن ۱۶ درصد است.”
این نمونههای تخریب و سوءِمدیریت که حاصل آن چیزی جز کاهش آبهای زیرزمینی نیست، منبع ارزشمند آب و منشأ زیست انسانها را رو بهنابودی برده است. رفع این معضل مستلزم فعالیت و مبارزۀ هرچه بیشتر برای حفاظت از محیط زیست و بهویژه آبهای زیرزمینی است. در کشور ما، بهعلت نبود حداقل شرایط مناسب و آزادی برای فعالان مستقل محیط زیست، و از طرف دیگر بیمسؤولیتیِ جمهوری اسلامی ایران در حوزهٔ توسعهٔ طبیعی و حفاظت از محیط زیست، در بسیاری مواقع پیامدهای منفی این وضعیت بهخصوص در مصرف بیرویه و آلودگی آبهای زیرزمینی پوشیده میماند. با ادامۀ حاکمیت ولایت فقیه نهتنها امیدی به بهبود مدیریت و حفاظت از منابع زیرزمینی آب در کشور ما نیست، بلکه این فجایع زیستمحیطی و پیامدهای مخرب آن با شتاب بیشتری گستردهتر و زندگی میلیونها ایرانی دشوارتر خواهد شد. جمهوری اسلامی در ۴۴ سال گذشته نشان داده است که توان و خواست بهبود زندگی مردم از راه توسعهٔ علمی را ندارد. زمان آن است که بساط این حکومت ضد ملی برچیده شود.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۷۳، ۲۶ دی ۱۴۰۱