حفظ حکومت دیکتاتوری با زندان و شکنجه
صدور احکام ظالمانه در بیدادگاههای دربستهٔ رژیم ولایت فقیه، در پناه سرنیزه، در سراسر کشور همچنان ادامه دارد. خبرهای تازهای که دربارۀ زندانیان سیاسی و بهویژه دستگیرشدههای اخیر در زندانها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی ایران به بیرون درز پیدا کردهاند مصیبتبار،هولناک، و تکاندهندهاند.
روز پنجشنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۱، نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر (در ایران)، گزارشی از وضعیت فاجعهبار زندانیان زن در بند عمومی زنانِ زندان اوین در تهران منتشر کرد. خانم نرگس محمدی در حساب کاربری خویش در اینستاگرام در این باره مینویسد: “در بند عمومی زنان زندان اوین، ۶۱ زندانی زن حضور دارند. مجموعِ مدت زمان حبس در سلولِ بندهای امنیت اطلاعات و سپاه پاسداران، در دورهها و بازداشتهای متعدد ۵۷ نفر از ۶۱ زندانی زن، بیش از ۸۳۵۰ روز تخمین زده شده است.”
خانم محمدی در این گزارش از زندانی زنی بهنام مریم حاجحسینی نام برده که مدت “۴۱۲ روز در خانۀ امن و بهشکل کاملاً انفرادی و تنها” محبوس بوده است. مهوش شهریاری و فریبا کمالآبادی، دو شهروند بهایی که بهتازگی دوباره به زندان اوین برده [شده] و هر کدام به ده سال حبس محکوم شدهاند، در دورۀ بازداشت قبلی خود، ۸ ماه از ۳۶ ماه حبس خود را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ گذراندهاند که تحت نظر وزارت اطلاعات است. نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی، فعالان محیطزیست، نیز هر کدام به ترتیب ۹ و ۸ ماه از ۲۴ ماه حبس خود را در سلولهای انفرادی بند امنیت دو الف سپاه گذراندهاند. زهرا تقوی، زهرا زهتابچی، زهرا صفایی، و مریم محمدی از دیگر زندانیانیاند که بهگزارش خانم محمدی، در دورهٔ محبوس بودن، سلول انفرادی را تجربه کردهاند.
نرگس محمدی با اشاره به وضعیت محکومیت این زنان زندانی و چگونگی گذران دورهٔ زندان و همچنین مشکلاتی که زنها برای دسترسی به درمان پزشکی دارند، نوشته است: “این وضعیت بیانگر شدت سرکوب زنانِ زندانی توسط حکومت است… [از میان کل زنان زندانی] ۵۶ زن زندانی اوین، بدون احتساب حبسهای سالهای گذشته بهموجب پروندههای پیشین، فقط در پروندۀ اخیرشان به تحمل بیش از ۳۳۰۰ ماه، معادل ۱۰۰٫۰۰۰روز زندان محکوم شدهاند. … در میان ۵۸ زن زندانی، ۱۰زن در ردیف سنی ۶۰ سال به بالا قرار دارند که به احکام سنگین زندان محکوم شدهاند. ۳نفر از آنها به تحمل ۱۰سال و ۷ نفرشان به تحمل ۵ سال زندان محکوم شدهاند.”
محمد مقیمی، وکیل دادگستری، نیز با انتشار توییتی دربارۀ وضعیت موکلش که در اوایل سال ۱۳۹۸ بازداشت شده و به “تجمع و هماهنگی با هدف اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام” متهم شده است، ابراز نگرانی کرده و نوشته است: “موکلم مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان و معترض به حجاب اجباری که پیشتر به ۲۳ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده بود و بهعلت بیماری آزاد شده بود، با تشکیل پروندۀ جدید به افساد فیالارض متهم شده و در معرض صدور حکم اعدام قرار دارد.”
در ادامۀ صدور احکام جابرانه برای معترضان در بیدادگاههای جمهوری اسلامی، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نیز در اطلاعیهای ضمن محکوم کردن صدور احکام زندان برای فعالان کارگری نوشته است: “تداوم حبس، بازجوییهای طولانی و انفرادی، نمایش شرمآور و سراپا دروغ تلویزیونی، و صدور احکام سنگین مبتنی بر سناریوسازیهای کاملاً نخنما و کاذب، ظلمی آشکار در حق فعالان سندیکایی و خانوادههایشان و جنبش حقطلبانۀ کارگران است که تنها به انزجار هرچه بیشتر کارگران و تشکلهای کارگری خواهد انجامید.” در پایان اطلاعیهٔ سندیکای کارگران شرکت واحد تأکید شده است:”کلیۀ فعالان کارگری، معلمی، دانشجویی، دانشآ موزی، و فعالان جنبش زنان، معترضان بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.”
در همین روندِ سرکوب و حقکشی، محمد حبیبی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، و شعبان محمدی نیز به زندانهای درازمدت محکوم شدهاند. این معلمانِ مبارز، عضو “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” هستند. رسول بداقی پیش از این نیز از شهریورماه ۱۳۸۸ بهمدت ۷ سال بدون یک دقیقه مرخصی در زندان بهسر برده است. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در این باره نوشت: “روشن است که مردم مبارز، نه زندانیان سیاسی در زندانها و نه خانوادههای آنان را در بیرون [از] زندان تنها نمیگذارند.” زندانیان سیاسی در میهن ما مظهر حقطلبی و پیکار در راه آزادی و زندگیِ شایستهاند.
خبرگزاری هرانا، ۳۰ دیماه ۱۴۰۱، گزارش داد: “مأموران امنیتی – بهخصوص در روزهای اخیر – از هرگونه تجمع در نزدیکی مزار مجیدرضا رهنورد در بهشت رضا در مشهد ممانعت بهعمل آوردهاند. … در ۷۲ ساعت گذشته، دستکم ۱۲۰نفر از شهروندان بهظن حضور [در گردهمایی] برای مجیدرضا رهنورد در بهشت رضا در مشهد، از سوی نهادهای مختلف امنیتی اعم از فراجا و اطلاعات سپاه در این آرامستان بازداشت شدند. … پیشتر نیز دستکم ۱۵۰نفر از شهروندانی که قصد شرکت در مراسم سوگواری او [مجیدرضا رهنورد] را داشتند، بازداشت شده بودند.” بعد از پروندهسازی و سپردن وثیقههایی کلان برخی از این بازداشتیها آزاد شدهاند، اما بهمنظور محدودیتهای بیشتر اجتماعی آنان تعهدهایی از آنان گرفته شده است. فشار و تهدیدها نسبت به خانوادهها و ازجمله به خانوادۀ مجیدرضا رهنورد انتقامجویانه است. حزب تودۀ ایران در یک سال گذشته بارها دربارۀ ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و توقف فوری اعدامها و لغو مجازات اعدام از قوانین جزایی، همچون گذشته، بهطور شفاف موضعگیری کرده است. حزب ما همواره از همۀ آزادیخواهان و حزبها و سازمانهای مترقی و آزادیخواه خواسته است که با اقدام متحد و یکپارچۀ خود نگذارند عمر پرثمر فرزندان ارزشمند میهن ما در سیاهچالهای رژیمِ پوسیدهٔ مذهبی تباه شود. باید توطئههای خونین جمهوری اسلامی را خنثی کرد. تفرقه و پراکندگی نیروها در امر مبارزه در راه حقوق و آزادیهای دمکراتیک و در مرکز آن آزادی زندانیان سیاسی، جز بهسود حاکمان واپسگرای جمهوری اسلامی نیست و دست آنان را برای ریختن خونهایی تازه باز میگذارد.
به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ ۱۱۷۴، ۱۰ بهمن ۱۴۰۱