کارگران و زحمتکشان

پویهٔ پیدایش سندیکاهای کارگری در ایران (بخش سوم)

جنبش‌های رهایی‌بخش بین سال‌های ۱۲۹۶ تا ۱۳۰۰، تغییرات مهمی را در عرصهٔ سیاسی و طبقاتی جامعه ایجاد کرد. با رشد صنایع در کشور و افزایش تعداد کارگران در بخش‌های گوناگون تولیدات صنعتی و تشکیل حزب کمونیست در مقام حزب طبقهٔ کارگر جوان و نوپای ایران، تغییراتی کیفی نیز در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور به‌وجود آمدند. دوران پیدایش و رشد جنبش سندیکایی و سپس فعالیت گستردهٔ آن از انقلاب مشروطیت تا مقطع زمانی‌ای که  وحدت سندیکایی در اثر مساعی مبارزان حزب کمونیست ایران و نسل نخست فعالان سندیکالیست، شوراهای مرکزی اتحادیه‌های تهران با حضور سه نماینده از هر اتحادیه تشکیل شد که حاوی درس‌ها و تجربه‌هایی ارزنده‌ است. ما در بخش‌های پیشین این تاریخچه به‌چگونگی پیدایش و رشد جنبش سندیکایی و جنبش اعتصابی کارگران در آن زمان پرداختیم. دورهٔ موردنظر چند ویژگی پراهمیت را داراست که باید بدان توجه کرد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایش شکل‌گیری اتحادیه‌های کارگری با حضور کارگران و خصلت روشن طبقاتی‌‌اش است. جنبش سندیکایی میهن ما در دورهٔ نخست پیدایش و رشد خود نه‌تنها به کمیت یعنی سازمان‌دهی و پوشش هرچه بیشتر کارگران زیر چتر سازمان‌های سندیکایی توجه داشت، بلکه بر کیفیت مبارزه و طرح شعارهایی مبتنی بر اوضاع روز تأکید ویژه داشت. این بدان معناست که از همان نخستین سال‌های پیدایش سندیکاهای کارگری در کشور به‌دلایل عینی و ذهنی‌ای معین اتحادیه‌های کارگری هم‌زمان با طرح مطالبه‌های صنفی و رفاهی در عرصهٔ سیاسی نیز جانبداری طبقاتی‌شان را نشان می‌دادند. ویژگی‌ای دیگر که بسیار پراهمیت می‌نماید، به‌کارگیری سلاح اعتصاب و برپایی جنبش اعتصابی با توجه به امکانات موجود در آن مرحله معین تاریخی ‌است. سندیکاهای کارگری ایران ازهمان آغاز سازمان‌دهی جنبش اعتصابی برای دستیابی به حقوق کارگران را در دستورکار قرار دادند. اما ویژگی دیگری هم در این دوره حائز اهمیت است که باید بدان توجهی جدی و دقیق داشت. این ویژگی عبارت است از: شکل‌گیری “اتحادیه”‌ها به‌معنای علمی و صحیح آن در ارتباط با توده‌های کارگر در سراسر کشور. درنظر بیا‌وریم که سطح آگاهی کارگران ایران درآن مقطع زمانی می‌توانست چه محدودیت‌هایی را بر سر راه شکل‌گیری سندیکاها و رابطهٔ فعالانش با توده‌های کارگر ایجاد کند. با وجود این دشواری‌های بزرگ، حزب کمونیست ایران- سلف حزب تودهٔ ایران- با مبارزه‌ای پیگیر و خستگی‌ناپذیر جنبش سندیکایی را تقویت می‌کرد و بذر آگاهی طبقاتی را در میان کارگران و پیشه‌وران می‌افشاند. این ویژگی یعنی ارتباط مستمر و زنده با توده‌های کارگر جزو دلایل کامیابی مبارزات کارگری با وجود اختناق و سرکوب بود.

با آنچه مورد اشاره قرار گرفت می‌توان تأکید کرد جنبش کارگری و سندیکایی به‌اقدام‌هایی مؤثر دست زد. ارقام متفاوت داده شده در مورد این دوره، در مجموع خود، حاکی  است که در دی ماه ۱۳۰۰ در تهران ( با متجاوز از ۲۰۰ هزار سکنه) ۱۰ اتحادیه با حدود ۱۰ هزار نفر عضو فعالیت می‌کرده‌اند. در تبریز ( با حدود ۲۰۰ هزار جمعیت) اتحادیه‌های کارگری و صنفی حدود ۳ هزار نفر عضو داشتند. در رشت( حدود ۴۵ هزار سکنه) اتحادیه‌ها حدود ۳ هزار نفر عضو داشتند. در انزلی و حومه تنها اتحادیهٔ کارگران ماهیگیری ( جمعاً ۹ هزار نفر) ۳ هزار نفر عضو داشت. درعین‌حال کارگران بندر انزلی نیز با حدود ۲۰۰ نفر عضو، اتحادیه خود را داشتند. طبقهٔ کارگر ایران برای نخستین بار سالروز اول ماه مه سال ۱۳۰۱ را همراه با تظاهرات خیابانی‌ای با شکوه برگزار کردند. سه روز پس از آن، روزنامهٔ “حقیقت ” در سر مقاله‌اش با عنوان: “اول ماه مه”، ضمن تشریح اهمیت سیاسی و اجتماعی این روز، تاریخچهٔ پیدایش آن را توضیح داد و خواستار شد تا روز اول ماه مه روز تعطیل عمومی اعلام شود و در همین مورد نوشت: “این تعطیل، هرج‌ومرج نیست. این تعطیل، انقلاب هم نیست. این تعطیل است که باید ملت از حکومت با زور حق خود را مسترد دارد.”

پایان بخش سوم – ادامه دارد.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم» شمارۀ ۶۹، ۸ اسفند ۱۴۰۱

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا