فضای دیجیتال یا فضای مجازی
نگارنده: بهنام سهرابیان
انقلابهای پی در پی علمی و فنی در دنیای معاصر، در چارچوب نظام سرمایهداری حاکم بر جهان، در شیوههای زندگی انسان تحولهایی معین بهوجود آورده است. انقلاب دیجیتال بیشک یکی از مهمترین انقلابهای علمی و فنی است. انقلاب دیجیتال در سیر تکاملیاش به پیدایش اینترنت و پلاتفرمهای شبکههای اجتماعی منجر شده که امروزه بهویژه پس از دوران همهگیری کرونا کار و زندگی و ارتباطات اجتماعی صدها میلیون نفر از مردم جهان را هرچه بیشتر بهخود مرتبط کرده است. برای شناخت جایگاه شبکههای اجتماعی دیجیتال باید با مفهومی بهنام “فضای مجازی” بیشتر آشنا شویم.
سالهاست با پدیدهای روبروییم که به آن بهاشتباه “فضای مجازی” میگوییم. “فضای مجازی” درواقع نامگذاریای غلط ولی مصطلح است که از ترجمهٔ نادرست اصطلاح انگلیسی “ویرچوال اسپیس” (“Virtual Space”) پدیدار شده است. آنچه از فضا میتوان درک کرد مکانیست معین که علاوه بر ویژگیهای مکانیاش، همه ویژگیهای زمانی و غیرمکانی درونیاش را با خود دارد. برای مثال: فضای عمومی شهرها، فضای این روزهای دانشگاه، فضای سیاسی کشور، و جز اینها. فضا با معنای واژهٔ انگلیسی “اسپیس” (Space) تناظر مناسبی دارد، اما در مورد بخش دوم اصطلاح “فضای مجازی”- یعنی واژهٔ “مجازی”- مفهوم “ویرچوال” (Virtual) قلب شده است.
معنی واژهٔ ویرچوال Virtual در فرهنگ واژههای انگلیسی چیز دیگری است. برای نمونه، معنای Virtual در دیکشنری آکسفورد چنین تعریف شده است: “چیزی شبیه و نزدیک به آنچه توصیف شده، به صورتی که تفاوتهای اندکش (با آن پدیده) قابل اغماض است.” همین تعریف در ویکیشنری Wictionary بدین صورت است: “معلولِ یا جوهرِ چیزی، اگرچه نه حقیقت و واقعیت آن؛ تقلید شده، شبیهسازی شده.”
البته در همه فرهنگها بهمعنای امروزین این اصطلاح یعنی “چیزی که بهوجود آمدنش توسط نرمافزار کامپیوتری- برای مثال اینترنت- صورت گرفته باشد” (آکسفورد)، اشاره شده است.
واژهٔ “مجازی” اما معنایی بهکلی متفاوت با این مفهوم برای ما داشته است. برای نمونه، در لغتنامهٔ دهخدا میخوانیم:
“مجازی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مجاز یعنی غیرحقیقی. (غیاث )، (آنندراج ). مأخوذ از تازی، ضد حقیقی (ناظم الأطباء). مقابل حقیقی. آنچ آید از او، ناید از دگر کس / کی کار حقیقت بود مجازی (مسعودسعد).”
اینکه چرا برای مفهومی مانند “شبیه”، “تقلید شده”، “شبیهسازی شده” از واژهٔ “مجازی” استفاده شده که معنای متضاد با “حقیقی” از آن در ذهن مینشیند، سؤالی است که پاسخی روشن برای آن نیافتم. شاید باید میگفتیم: فضای ثانویه (دوم)، فضای مشابه یا فضای دیجیتال.
نامگذاری بهویژه وقتی با پدیدهای تازه روبرو هستیم، امر بسیار حساسی است، زیرا ذهن ما را از همان ابتدای برخورد به یک پدیده میتواند بهطورخاصی جهتدهی کند. وقتی میگوییم فضای مجازی این معنی بهذهن متبادر میشود که با فضایی دروغین و غیرواقعی روبرو هستیم. حال آنکه با مشارکت و کار و زندگی در پلاتفرمهای اجتماعی دیجیتال، در فضایی قرار میگیریم که بخش مهمی از زندگی ما-بهویژه ارتباطات ما- را مشابهسازی میکند و حقیقی یا غیرحقیقی بودنش تا میزان زیادی به واقعیتِ خود ما و ارتباطهای خودِ ما ربط پیدا میکند. بهعبارت دیگر، فضای دیجیتال هم مانند دیگر فضاهای عمومی پر است از روبناهای طبقاتی مختلف که در بازتاب ارزشها و ضد ارزشهایشان به مصافی تاریخی برای تعیین سرنوشت و ترسیم مسیر آینده مشغولاند.
بدبینی نسبت به اینترنت و شبکههای اجتماعی دیجیتال و جنبشهای اجتماعی درهمتنیده با آن، بسیاری از افراد باتجربهٔ سیاسی یا اجتماعی را از اهمیت حضور فعال در این عرصهٔ مبارزه بازداشته است. چشمانداز آینده از بازگشت به دنیای غیردیجیتال نشانی از خود بروز نمیدهد. انقلاب علمی-فنی در گسترش انقلاب دیجیتال هنوز ارمغانهایی تازه برای ارائه از خود دارد و پلاتفرمهای شبکهای مجازی میروند که با گسترش خود به فضاهای چندبُعدیای پیچیدهتر مانند “متاورس” (“Metavers”) و نزدیکتر و مشابهتر با واقعیت زیستی “واقعیت افزوده” (Augmented reality) بخشی بزرگتر از فضای زندگی ما را بهخود اختصاص دهند.
برخی خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در اینترنت بهوسیلهٔ پلاتفرمهای قدرتمند حاضر مانند “چت جی پی تی” (ChatGPT) با سرمایهگذاری شرکت مایکروسافت و هوشمند شدن موتورهای جستجویی که مخاطب مستقیم کاربران قرار میگیرند عرضه میشوند، یا رفتن بهسوی نسل سوم “وب” (Web3)، رویدادهایی مهم و تاثیر گذار هستند که برای سالهای پیشِ روی برنامهریزی شدهاند. بهنظر میرسد نیازمند آن باشیم که حضور همهجانبه در فضاهای دیجیتال را جدیتر بگیریم. کار و زندگی و مبارزهٔ خود را با این واقعیتها تطبیق بیشتری بدهیم و مبارزهٔ طبقاتی تاریخیمان را همپای نیروهای کار، بهویژه نسلهای جوانتر آن، هرچه بیشتر بهاین عرصهها کشانده و گسترش دهیم. روشن است که دشمنان طبقاتی ما در این فضا نیز مانند فضاهای شهری و سپهر عمومی حضوری قدرتمند دارند.
اما همانطور که حضور قدرتمند امنیتی آنها در فضای شهر و محیط کار و زندگی از مبارزهٔ ما نتوانسته مانع شود و نخواهد توانست مانع شود، در این فضا هم باید با فراگیری دانش لازم مبارزه بر مانعهای امنیتی بهوجود آمده از سوی آنها میتوان چیره شد. مردم مبارز و بهویژه دختران و پسران شجاع جوانی که جنبش انقلابی “زن زندگی، آزادی” را بهراه انداخته و بهپیش بردهاند نشان دادهاند که میتوان این سدها را شکست و سرکوبگران حکومتی را شگفتزده کرد. و این تازه آغاز راه است و آینده سرشار از نوآوریهایی بیشتر در عرصهٔ مبارزه خواهد بود چندان که در طی آن نارساییهای موجود رفع شود و دستاوردهای جنبش انقلابی بزرگتر و گستردهتر شوند.
*******
به نقل از «به سوی آینده»، شمارۀ ۲، اسفند ماه ۱۴۰۱