شادباش نوروزی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
هممیهنان گرامی
کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران فرارسیدن نوروز و سال ۱۴۰۲ را به شما تبریک میگوید. فرارسیدن نوروز و بهار، نماد روشن نو شدن طبیعت و چیرگی نور بر تاریکی و خجسته سنت کهن ایرانیان است که دهههاست با دشمنی تاریکاندیشان حاکم روبهرو بوده است. سال ۱۴۰۲ در حالی فرامیرسد که میهن ما سالی پرتنش و تاریخی را در پی دههها پیکار مردمی بر ضد رژیم ولایت فقیه پشت سر میگذارد. مبارزۀ قهرمانانۀ مردم و خصوصاً پیکار دلیرانۀ زنان، جوانان، فرهنگیان، بازنشستگان، کارگران و دانشآموزان کشور بر ضد حکومت ضدمردمی و استبدادی جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱، در تاریخ مبارزات دهههای اخیر کشور ما از نظر گستره و تداوم حضور در صحنههای اعتراضها بیسابقه بوده است و نشانی روشن از عزم معترضان و تزلزل جدی پایههای رژیم است که تنها بر سرکوب خشن و خونین شهروندان همچنان برقرار مانده و به حیات نکبتبارش ادامه میدهد.
سال ۱۴۰۱ سال آغاز جنبش تاریخی “زن، زندگی، آزادی” بود که با قتل مهسا امینی بهدست “گشت ارشاد” رژیم در شهریورماه آن آغاز شد و تا کنون با همه فراز و نشیبهایش و بهرغم همۀ تلاشهای سرکوبگرانهٔ رژیم همچنان ادامه دارد.
سال ۱۴۰۱ سال اعتراضهای گستردۀ کارگران در شهرهای مختلف کشور بر ضد خصوصی سازی، بر ضد ماهها حقوقهای پرداخته نشدهشان، بر ضد دلالان بازار کار، بر ضد قرار دادهای سفید امضا، بر ضد دستمزدهای زیر خط فقر، بر ضد سرکوب حقوق صنفیشان، بر ضد دستبرد به اموال سازمان تأمین اجتماعی، و درمجموع، سال مبارزهٔ آگاهانه برضد سیاستهای ارتجاعی رژیم بهلحاظ صنفی و اجتماعی و طبقاتی و بهلحاظ سیاست های اقتصادی نولیبرالی و خانمانبرانداز رژیم بود، سیاستهایی که میلیون ها تن از زحمتکشان میهنمان را به ورطهٔ زندگیای زیر خط فقر و در محرومیت کامل افکنده است.
سال ۱۴۰۱ سال اعتراضهای دلیرانه و مداوم فرهنگیان و بازنشستگان و دانشجویان کشور بر ضد سیاستهای مخرب رژیم، سال اعتراض به بیاعتنایی به وضعیت دشوار میلیونها تن بازنشسته کشور که بهخاطر سیاستهای تورمزای رژیم هر روز از قدرت خریدشان بیشتر کاسته میشود، سال وعده های توخالی به خواسته های برحق پرستاران کشور، سال اعتراض به وضعیت اسفبار محیطهای آموزشی کشور در اثر سوداندوزی آزمندانه و فرهنگ برباد ده از طریق خصوصیسازی گستردۀ آموزشوپرورش، اعتراض به ادامه سیاستهای زنستیزانه و جداسازی جنسی محیطهای آموزشی و تحمیل عقاید منسوخ، ارتجاعی، و قرونوسطایی بر آموزش و پرورش کشور، سال اعتراض به بسته شدن بسیاری از مدارس کشور و سلب امکانات آموزشی از صدها هزار دانشآموز، و بالاخره سال اعتراض به سرکوب حقوق اولیه، از جمله حقوق صنفی معلمان و بازنشستگان بود.
سال ۱۴۰۱ سال سرکوب خشن و خونین اعتراضهای مردمی، سال کشتار صدها تن انسان بیگناه از جمله شمار زیادی از کودکان، سال دستگیری هزاران تن از مردم، از زنان و جوانان معترض، سال دستگیری معترضان و شکنجههای وحشیانهٔ آنان، سال ادامۀ اعدام دگراندیشان، سال یورش گستردۀ نظامی-امنیتی به خلق های ساکن کُردستان و بلوچستان، سال ۱۴۰۱ سال بهگلوله بستن زنان و جوانانی بود که در اعتراض به زندگی در جهنم جمهوری اسلامی به خیابانها آمده بودند، و سال کارزار جنایتکارانه مزدوران رژیم و حمله شیمیایی و مسموم کردن صدها دانشآموز در شهرهای مختلف میهن ما بود.
سال ۱۴۰۱ سال درهم شکسته شدن افسانۀ شکستناپذیری رژیم ولایت فقیه، سال پیروزی زنان در بسیاری از شهرهای کشور در طرد حجاب اجباری با وجود همه تهدیدها و آزار آنان، و سال دامنهدار شدن بیسابقۀ همبستگی نیروهای مترقی و آزادیخواه، وزرشکاران، هنرمندان، و اصحاب فرهنگ و ادب با مبارزات دلیرانهٔ مردم میهن ما بود.
سال ۱۴۰۱ سال ادامۀ عمیقتر شدن بحرانهای اقتصادی-اجتماعی، سال ورشکستگی بیسابقهٔ اقتصادی، سال گسترش بیکاری و تورم، سال تشدید فقر و محرومیت برای دهها میلیون ایرانی، سال سقوط آزاد ارز کشور، سال عمیقتر شدن فاصلۀ طبقاتی و سال شکستهای سیاستهای ماجراجویانهٔ رژیم در منطقه و سال ادامۀ تحریمهای مخرب کشورهای امپریالیستی بود، تحریمهایی که بیشازپیش برگردۀ زحمتکشان میهنمان فشارها را میافزاید.
سال ۱۴۰۱، سال رونمایی روشن و افشای نیروهای ارتجاعی و وابسته در صفوف اپوزیسیون رژیم بود که می خواستند با سوار شدن بر موج اعتراض های گستردۀ مردمی و با حمایت کشورهای امپریالیستی و ارتجاع منطقه شرایط را برای جابجایی یک حکومت دیکتاتوری با دیکتاتوری دیگری که گوش بفرمان ارتجاع منطقه و امپریالیسم باشد فراهم کنند.
هممیهنان گرامی
سال ۱۴۰۱ در حالی بهپایان می رسد که آتش افروختهٔ جنبش “زن، زندگی، آزادی”، که با نام “مهسا امینی” رقم زده شد، همچنان در میهنمان شعلهور است و نشانی روشن از ورشکستگی نظری و ساختاری نظام سیاسی کشور است، نظامی که بیش از چهار دهه میهن و مردم ما را به سمت ورشکستگی اقتصادی-اجتماعی، فقر و محرومیت، فساد و ناهنجاریهای اجتماعی و زیستی زیر سایهٔ تنها چیزی که میشناسسد و بلد است یعنی سرکوب خشن و خونین آزادیها و حقوق دموکراتیک کشانده است. جنبشی که در شهریورماه ۱۴۰۱ آغاز شد نیازمند سازماندهی، اتحاد عمل، و همبستگی همهٔ آزادی خواهان و معتقدان به برقراری استقلال و عدالت اجتماعی در ایران است. ما اعتقاد عمیق داریم که مبارزهٔ مردم به پیروزی نهایی دست مییابد و حکومت استبدادی حاکم دیر یا زود فرومیپاشد و راه برای استقرار حکومتی ملی و دموکراتیک گشوده خواهد شد. باید همه تلاشها و امکانات را متوجه تسریع این روند کرد.
کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
۲۷ اسفندماه ۱۴۰۱