مسایل بین‌المللیمسایل زنان

کار و استثمار فوق‌العادهٔ زنان

پروفسور مری دیویس با طردِ شعار امسال نهاد‌های سرمایه‌داری برای روز جهانی زنان که عبارت است از:”برابری را در آغوش بگیر”، پیشنهاد می‌کند مسائل واقعی زنان کارگر را مطرح و برجسته کنیم.

 

شعار حزب‌های کمونیست در کشورهای سرمایه‌داری برای روز جهانی زنان، “کار زنان: استثمار فوق‌العاده زنان- دستمزد، بها، و سود” است. این عنوان را با نام‌گذاری “رسمی” سال ۲۰۲۳ / ۱۴۰۱ از سوی سرمایه‌داری بزرگ که خود را در امور ما تام‌الاختیار می‌داند، قیاس کنید. این نهاد ناشناس که تنها متشکل از یک سایت اینترنتی است، هر سال (و امسال با همکاری شرکت ماشین‌آلات و خدمات کشاورزی “جان دیر”) شعار جدیدی را ابداع می‌کند که بیشتر مناسب سودآوری تجاری است. موضوع امسال، شعار فریبنده‌ و بی‌ضرر “برابری را در آغوش بگیر” است که منعکس‌کننده منافع شرکت‌های سرمایه‌داری انحصاری است که نام آن‌ها در لیست حامیان مالی مراسم روز جهانی زنان آمده است. هیچ چیز نمی‌تواند از هدف واقعی و خاستگاه سوسیالیستی روز جهانی زنان فراتر باشد.

واژهٔ “برابری” (در معنای معادل انگلیسی آن یعنی Equity) واژه‌ای فانتزیک است که سوداگران سرمایه‌داری اخیراً آن را با واژهٔ “equality” به‌معنای “تساوی حقوق” جایگزین کرده‌اند. با توجه به اصل تنوع که مورد قبول سرمایه‌داری بزرگ است، این دو واژه با یکدیگر بسیار متفاوت و حتی ناسازگارند. دنیای امروز تجارت ظاهر‌سازی‌ای مهربانانه‌تر و فردگرایانه‌تر را جایگزین رعایت برابری حقوق و فرصت‌های جمعی کرده است.

اخیراً دو مقولهٔ عدالت (انصاف) و پذیرفتن (شمول) نیز به اصل آموزشی پارادایم تنوع اضافه شده است. مدیران و به‌ویژه کارفرمایان رند و دغلکاری چون مدیریت شرکت خصوصی “پُست بریتانیا” این قالب آموزشی جدید را با اشتیاق پذیرا هستند. اعضای اتحادیهٔ کارکنان ادارات پستی (CWU) هنگامی که در رسانه‌ها می‌خوانند کارفرمای‌شان که قصد اخراج ده هزار کارمند و کارگر را دارد اعلام کرده است سیاست تنوع را درپیش گرفته که “استراتژی‌ای برای ترویج ارزش‌ها، رفتارها و شیوه‌های کاری و همچنین شناسایی و ارزش‌گذاری به تفاوت بین افراد، آزادسازی پتانسیل کار و بهبودی عملکرد آنان در ارائه خدمات بهتر به مشتریان است” مشتاقانه دست به‌اعتصاب می‌زنند.

دست کارفرمایان هنگامی رو می‌شود که اعلام می‌دارند: “تنوع با ‘فرصت‌های برابر’ یکی نیستند … تنوع بر درک و تأثیرگذاری بر نگرش‌ها و فرهنگ محل کار متمرکز است و به شناسایی و توسعه مهارت‌ها، مشارکت‌ها و پتانسیل‌های فردی مربوط است… پیاده کردن “صحیح” تنوع، به ارائهٔ فرصت‌های بزرگ تجاری منجر می‌‌شود”. بنابراین، بیایید تا شعار “برابری را در آغوش بگیر” برای روز جهانی زنان را طرد کرده و مسائل واقعی زنان کارگر را برجسته کنیم. کارگران زن در سراسر جهان، نه برابری را و نه تساوی حقوق را تجربه کرده‌اند. واقعیت برای کارگران زن در هر کشور سرمایه‌داری این است که استثمار فوق‌العادهٔ آنان جزئی جدانشدنی از حفظ نظام سرمایه‌داری است.

زنان در مقام کارگر استثمار می‌شوند ولی به‌دلیل ستمی که در جامعهٔ طبقاتی بر آنان می‌شود، استثمار مضاعف می‌شوند. نقش زنان در تولید اجتماعی با نقش آنان در تولید مثل، ترکیب شده است. این دو موضوع به هم مرتبط  و درنتیجه علت اصلی نابرابری زنان هستند که بر تضادهای ماهوی بین تولید اجتماعی و تولید مثل در زندگی خصوصی استوار است، تضادهایی که از وظایف کار دستمزدی و مسئولیت های خانوادگی ناشی هستند (که هنوز، چه در عمل یا در تئوری، کارکرد اصلی زنان با هر وضعیت تاهل، شمرده می شوند).

تشکیل خانواده و نقش زنان، تأثیر بسزایی بر نوع و ماهیت اشتغال زنان دارد. نبودِ امکانات اجتماعی نه‌تنها از داشتن حق انتخاب جلوگیری می‌کند، بلکه تداوم تبعیض شغلی همراه با محدودیت‌های احتمالی برای ارتقای مقام و دستمزد زنان را تضمین می‌کند. زنان ۶۰ درصد بیشتر از مردان به کار بدون دستمزد (کار خانگی) می‌پردازند که به‌طورمتوسط، ۲۶ ساعت در هفته را شامل می‌شود (برگرفته از: آمار نیروی کار سال ۲۰۱۶/ ۱۳۹۵).

تبعیض شغلی یکی از دلیل‌های اصلی تفاوت در دستمزدها است. در هر گروه شغلی گزارش شده در آمارگیری درآمدهای جدید، درآمد متوسط زنان کم‌تر از درآمد متوسط مردان بوده است در جایی که حتی بیش از نیمی از نیروی کار را تشکیل می دادند. پیامد اجتناب‌ناپذیر تضاد میان دو نقش زنان برای آنان به داشتن شغل‌هایی با دستمزد کم، متزلزل یا پاره‌وقت، در طیفی محدود از “شغل های زنانه” منجر می‌شود که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها کارهای دفتری، فروشندگی در مغازه، خیاطی و نساجی، مراقبت از بیماران و کهنسالان، نظافت و آشپزی است. به‌عبارت دیگر، اگرچه زنان تعداد ۵۰ درصد یا بیشتر از نیروی کار در بیشتر کشورهای سرمایه‌داری ازجمله بریتانیا را تشکیل می‌دهند، کار درآمدزای آنان نقشی فرعی در کنار کار اصلی‌شان در خانواده است و روز کاری آنان باید با مسئولیت‌های خانگی‌شان همخوانی داشته باشد.

اهمیت جهانی این موضوع بر گذشتهٔ امپریالیستی و سیاست نو استعماری کنونی بریتانیا متکی است. تبعیض شغلی در تمامی بخش‌های تولیدی و زنجیره‌های توزیع جهانی به‌نحوی به‌چشم می‌خورد که زنان بیشترین تعداد کارگران نیمه‌ماهر را در این شغل‌ها تشکیل می‌دهند و فرصت‌های شغلی‌ای کم‌تر دارند تا شغل‌هایی پردرآمد داشته باشند. از زنجیره توزیع جهانی منسوجات و پوشاک به‌عنوان مثال می‌توانیم نام ببریم. بیش از سه‌چهارم کارگران شاغل در بخش نساجی و پوشاک را زنان تشکیل می‌دهند. در کشورهای مستعمره سابق این میزان از زنان شاغل در این بخش بیشتر است

سازمان بین‌المللی کار که با سازمان ملل متحد مرتبط است این امر را تأیید می‌کند و بار مضاعف زنان را به‌رسمیت می‌شناسد و می‌گوید: “در این بخش، زنان کم‌تر از مردان دستمزد می‌گیرند، فرصت‌های شغلی‌ای کم‌تر برای پیشرفت دارند، در محل کار در معرض خشونت، آزار، و تبعیض هستند  و همچنین سخنگو و نفوذی در سطح تصمیم‌گیری‌ها ندارند. زنان بار مراقبت‌های مختلف بدون مزد را در خانه نیز به‌دوش می‌کشند که بر فرصت‌های کاری آنان تأثیر می‌گذارد.”

تأمل‌برانگیز اینکه روز جهانی زنان را به‌عنوان روزی برای جشن گرفتن پیروزی‌های زنان تعیین کنیم. این یک اشتباه خواهد بود، زیرا زنان طبقه کارگر چندان پیروز نبوده‌اند. برخی استدلال کرده‌اند که زنان در قرن بیست و یکم پیشرفت زیادی کرده‌اند و ازاین‌روی می‌پرسند که آیا ادامه دادن به بحث دربارهٔ نابرابری زنان امری ضروری است یا خیر. در قیاس با قرن‌های گذشته که زنان جزئی از دارایی مردان به‌شمار می‌آمدند و هیچ‌گونه حقوقی نداشتند، واضح است که وضعیت زنان در بسیاری از کشورها از نظر حقوقی بهبود یافته است. با این‌حال، جدای از حق رأی و مالکیت، برابری زنان به‌شکلی که درحال‌حاضر وجود دارد، بر اساس فرایند ذهنی‌ای شراکتی، بر موفقیت‌های تعدادی اندک استوار است. وضعیت زنان طبقه کارگر نیز تغییری چندان نکرده است.

به‌رغم این واقعیت که زنان در‌حال‌حاضر بیش از نیمی از نیروی کار را تشکیل می‌دهند، تبعیض و اطمینان شغلی و اختلاف سطح دستمزدها به‌دلیل جنسیت همچنان پابرجا و با افسانهٔ “درآمد کل خانواده” و نبودِ تسهیلات مقرون به‌صرفهٔ مراقبت از کودکان تشدید می‌شود. سیاست ریاضتی‌ای که خدمات عمومی را تضعیف کرده است به زنانه شدن فقر منجر شده است. هر سال یک زن از هر ۱۰ زن خانه‌دار در معرض خشونت خانگی قرار می‌گیرد. از هر چهار زن یک زن در دوره‌ای از زندگی‌اش در معرض این نوع خشونت قرار می‌گیرد و در هر ۶ تا ۲۰ ثانیه یک خشونت خانگی [نسبت به زن] در بریتانیا رخ می‌دهد.

ما روز جهانی زنان را تنها به‌این دلیل جشن می‌گیریم که از وجود و ظهور هر مبارزه به‌هدف پایان دادن به سیستم پوسیده‌ای که ما زنان را استثمار و سرکوب می‌کند خوشحال می‌شویم. بگذارید تا این روز فراخوانی برای افشای شواهد استثمار فوق‌العادهٔ زنان در سراسر جهان و فرهنگ سرکوبگر زیربنایی آن باشد. مبارزه برای سوسیالیسم و آزادی زنان هم‌زمان و یگانه است. این است آن پیام واقعی روز جهانی زنان!

به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ  ۱۱۷۸، ۷ فروردین ۱۴۰۲

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا