مسایل زنان

مبارزهٔ قهرمانانهٔ زنان برضد ارتجاع و تاریک‌اندیشی

مقاومت و پیکار دلیرانه زنان علیه حجاب اجباری ریشه در فرهنگ ملی داشته، در این مقطع زمانی این مبارزهٔ ستایش‌برانگیز تداوم پیکار مردمی برضد دیکتاتوری حاکم است. خواست لغو حجاب اجباری یکی از مطالبه‌های اصلی جنبش مردمی برای نیل به استقلال ملی، تامین آزادی و حقوق دموکراتیک فردی و اجتماعی و برقراری عدالت اجتماعی به‌شمار می‌آید.

سخنان ولی‌ فقیه مبنی بر “حرام شرعی” و “حرام سیاسی‌بودن” مخالفت با حجاب اجباری و پیش از آن رخداد شاندیز مشهد، اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش، تهدید دختران و زنان شجاع  از سوی مدیر حوزه علمیه تهران وشماری از امامان جمعه شهرهای مختلف، صدور اطلاعیه از سوی وزارت کشور، بیانیهٔ وزارت علوم و تأکید بر اِعمال فشار به‌منظور حفظ حجاب اجباری، رجزخوانی روزنامه کیهان حسین شریعتمداری، تحرک‌های نیروهای بسیج زیر ‌نام حفاظت از عفاف و حجاب، و پلمب کردن بیش از صد واحد صنفی در سراسر کشور به‌دلیل ارایه خدمات به ‌زنان مبارز و شجاعی که حجاب اجباری را به‌چالش کشیده‌اند همگی در خلال روزهای آغازین سال نو ۱۴۰۲خورشیدی در صدر خبرها و گزارش‌های رسانه‌ها بودند. چه اتفاقی افتاده ‌است؟ چرا سران و گزمگان رژیم ولایت ‌فقیه این‌چنین به تکاپو افتاده‌اند؟ واپس‌گرایان ناتوان از پاسخ به‌ نیازهای امروزین جامعهٔ ایران به‌ویژه مطالبهٔ جوانان به تهدید و وارد آوردن فشار دست زده‌اند.

شرکت فعال و تأثیرگذار زنان میهن ما در مبارزه با رژیم‌های استبدادی سلطنت پهلوی و ولایت فقیه در این یک‌صد سال اخیر از ارادهٔ خلل ناپذیر آنان به انجام دگرگونی‌هایی بنیادین و دمکراتیک و برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ما نشان دارد. خواست زنان از انقلاب شکوهمند ملی و مردمی بهمن‌ماه ۱۳۵۷ رفع هر گونه ستم جنسی و طبقاتی بود که با خیانت رهبران مذهبی به بیراهه رفت و از مسیر هدف‌های اصلی‌اش منحرف گردید و سپس به ورطهٔ واپس‌گرایی سقوط کرد. با سرکوب و تحمیل حجاب اجباری به زنان، به خانه راندن آنان، دستبرد به دستاوردهای حاصل از  مبارزه‌های‌شان، و پاکسازی به‌سَبکِ قرون‌وسطای هزاران تن از زنان شاغل به بهانه‌هایی گوناگون ازجمله دگراندیشی یا بی‌حجاب بودن، خیانت به انقلاب آغاز شد.

باهمهٔ فشارهای وارد آمده و تصویب کردن قانون‌هایی ارتجاعی باوجود این زنان برخلاف خواست و ارادهٔ رژیم قرون وسطایی، در همهٔ عرصه‌های علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، و ورزشی تلاش‌هایی درخورد تحسین و چشمگیر و حضوری درخشان در همهٔ عرصه‌های اشاره شده از خویش نشان دادند. زنان با مبارزهٔ خود به رژیم واپس‌مانده و زن‌ستیز ولایت فقیه فهمانده‌اند که با تمام سخت‌گیری‌ها، سرکوبگری‌ها، اعمال خشونت‌ها، و تبعیض‌هایی که در معرض آن‌ها قرار دارند و آسیب‌هایی فاجعه‌بار دیده‌اند و همچنان نسبت به آنان روا داشته می‌شود، توان رسیدن به چکادهای بلند مبارزه برای کار، دانش، و دفاع از حقوق خود را داشته و نیازی به ولی یا قیم ندارند.

در پاسخ به اعتراض‌ها و مطالبات جنبش “زن زندگی آزادی”، در واکنش به مبارزه تحسین برانگیز زنان برای عهده‌دار شدن مسئولیت‌های مهم در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومت جمهوری اسلامی اما همچنان مشغول طراحی‌های گوناگون به‌منظور سرکوب و افزودن بر موانع و محدودیت‌ها برای زنان میهن‌مان است.

یکی از برنامه‌های طراحی شدهٔ اخیر رونمایی از نمای زشت و عوام‌فریبانهٔ ارتجاعی به‌نام “عفاف و حجاب” است. حسین جلالی، حجت‌الاسلام و نمایندهٔ مجلس، همراه با اظهاراتی محتوای این طرح را چنین توصیف کرده ‌است:  “به خدمت رهبری، قوه قضائیه، فرهنگ عمومی و … رسیده است، [این طرح] مواجههٔ کاملاً هوشمند است و هیچ تقابل فیزیکی وجود ندارد و جرایم مالی آن از ۵۰۰ هزار تومان تا ۳ میلیارد تومان است. ابطال گواهینامهٔ رانندگی، ابطال پاسپورت، در سلبریتی‌ها و کسانی که کانال و وبگاه و عضو بالا دارند ممنوعیت استفاده از اینترنت دیده شده است، دولت باید یکی دو هفتهٔ آینده لایحه بیاورد و تصویب و ابلاغ شود و ضمانت اجرایی آن را بالا بردیم و ان‌شاءالله اجرا می‌شود.” علاوه بر این، همچنین احتمال لغو اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی [از همسر خارجی] ازجمله فشارها و ستم‌هایی مضاعف‌اند که در ادامه سرکوب بی‌رحمانه جنبش “زن زندگی و آزادی” از سوی رژیم بر ضد زنان طراحی و اجرا خواهد شد.

این طرح‌ها درحالی تهیه و اجرا می‌شوند که علاوه بر آن‌ها زنان میهن‌مان به‌ویژه زنان شاغل از تبعیض جنسیتی- طبقاتی در بازار کار به‌سختی همیشه در معرض آسیب بوده‌اند. تبعیض و نابرابری در میزان دستمزدها در بخش‌های خصوصی و دولتی، و بی‌حقوقی‌ها و ظلم‌های درآمیخته با جریان کار و زندگی زنان کارگر، تبعیض در پرداخت حق‌ عائله‌مندی درحق زنان کارمند شاغل در بخش‌های دولتی و خصوصی، نمونه‌هایی دیگر از سیاست‌های ضد مردمی و زن‌سیتز رژیم ولایت ‌فقیه هستند. فراموش نکنیم که وعدهٔ پرداخت حق عائله‌مندی زنان کارمند تا کنون عملی نشده‌ است.

موجودیت و ادامه حکومت زن‌ستیز ولایت فقیه با اجرای برنامه‌های اقتصادی نولیبرالی گره‌ خورده ‌است و ازاین‌روی برنامه‌های اقتصادی رژیم با خواست‌های به‌حق زنان زحمتکش و دیگر زحمتکشان یدی و فکری کشور که حل معضل فقر، شکاف طبقاتی، بیکاری، و رفع ستم جنسیتی و طبقاتی را خواهان‌اند در تضادی کاملاً آشکار قرار دارند. رژیم ولایت فقیه برای از میان بردن چالش‌هایی که به‌دست خودش در راه پیشرفت زنان میهن ما آفریده است توان و ارادهٔ لازم را ندارد.

باید با اتحاد و سازماندهی به مبارزه برای از میان برداشتن سد پیشرفت و تکامل که همان رژیم ارتجاعی و استبدادی ولایت فقیه است تا رسیدن به آزادی و برقراری جمهوری ملی و دموکراتیک ادامه داد.

مقاومت و پیکار دلیرانه زنان علیه حجاب اجباری ریشه در فرهنگ ملی داشته، در این مقطع زمانی این مبارزهٔ ستایش‌برانگیز تداوم پیکار مردمی برضد دیکتاتوری حاکم است. خواست لغو حجاب اجباری یکی از مطالبه‌های اصلی جنبش مردمی برای نیل به استقلال ملی، تامین آزادی و حقوق دموکراتیک فردی و اجتماعی و برقراری عدالت اجتماعی به‌شمار می‌آید.

سخنان ولی‌ فقیه مبنی بر “حرام شرعی” و “حرام سیاسی‌بودن” مخالفت با حجاب اجباری و پیش از آن رخداد شاندیز مشهد، اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش، تهدید دختران و زنان شجاع  از سوی مدیر حوزه علمیه تهران وشماری از امامان جمعه شهرهای مختلف، صدور اطلاعیه از سوی وزارت کشور، بیانیهٔ وزارت علوم و تأکید بر اِعمال فشار به‌منظور حفظ حجاب اجباری، رجزخوانی روزنامه کیهان حسین شریعتمداری، تحرک‌های نیروهای بسیج زیر ‌نام حفاظت از عفاف و حجاب، و پلمب کردن بیش از صد واحد صنفی در سراسر کشور به‌دلیل ارایه خدمات به ‌زنان مبارز و شجاعی که حجاب اجباری را به‌چالش کشیده‌اند همگی در خلال روزهای آغازین سال نو ۱۴۰۲خورشیدی در صدر خبرها و گزارش‌های رسانه‌ها بودند. چه اتفاقی افتاده ‌است؟ چرا سران و گزمگان رژیم ولایت ‌فقیه این‌چنین به تکاپو افتاده‌اند؟ واپس‌گرایان ناتوان از پاسخ به‌ نیازهای امروزین جامعهٔ ایران به‌ویژه مطالبهٔ جوانان به تهدید و وارد آوردن فشار دست زده‌اند.

شرکت فعال و تأثیرگذار زنان میهن ما در مبارزه با رژیم‌های استبدادی سلطنت پهلوی و ولایت فقیه در این یک‌صد سال اخیر از ارادهٔ خلل ناپذیر آنان به انجام دگرگونی‌هایی بنیادین و دمکراتیک و برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ما نشان دارد. خواست زنان از انقلاب شکوهمند ملی و مردمی بهمن‌ماه ۱۳۵۷ رفع هر گونه ستم جنسی و طبقاتی بود که با خیانت رهبران مذهبی به بیراهه رفت و از مسیر هدف‌های اصلی‌اش منحرف گردید و سپس به ورطهٔ واپس‌گرایی سقوط کرد. با سرکوب و تحمیل حجاب اجباری به زنان، به خانه راندن آنان، دستبرد به دستاوردهای حاصل از  مبارزه‌های‌شان، و پاکسازی به‌سَبکِ قرون‌وسطای هزاران تن از زنان شاغل به بهانه‌هایی گوناگون ازجمله دگراندیشی یا بی‌حجاب بودن، خیانت به انقلاب آغاز شد.

باهمهٔ فشارهای وارد آمده و تصویب کردن قانون‌هایی ارتجاعی باوجود این زنان برخلاف خواست و ارادهٔ رژیم قرون وسطایی، در همهٔ عرصه‌های علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، و ورزشی تلاش‌هایی درخورد تحسین و چشمگیر و حضوری درخشان در همهٔ عرصه‌های اشاره شده از خویش نشان دادند. زنان با مبارزهٔ خود به رژیم واپس‌مانده و زن‌ستیز ولایت فقیه فهمانده‌اند که با تمام سخت‌گیری‌ها، سرکوبگری‌ها، اعمال خشونت‌ها، و تبعیض‌هایی که در معرض آن‌ها قرار دارند و آسیب‌هایی فاجعه‌بار دیده‌اند و همچنان نسبت به آنان روا داشته می‌شود، توان رسیدن به چکادهای بلند مبارزه برای کار، دانش، و دفاع از حقوق خود را داشته و نیازی به ولی یا قیم ندارند.

در پاسخ به اعتراض‌ها و مطالبات جنبش “زن زندگی آزادی”، در واکنش به مبارزه تحسین برانگیز زنان برای عهده‌دار شدن مسئولیت‌های مهم در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومت جمهوری اسلامی اما همچنان مشغول طراحی‌های گوناگون به‌منظور سرکوب و افزودن بر موانع و محدودیت‌ها برای زنان میهن‌مان است.

یکی از برنامه‌های طراحی شدهٔ اخیر رونمایی از نمای زشت و عوام‌فریبانهٔ ارتجاعی به‌نام “عفاف و حجاب” است. حسین جلالی، حجت‌الاسلام و نمایندهٔ مجلس، همراه با اظهاراتی محتوای این طرح را چنین توصیف کرده ‌است:  “به خدمت رهبری، قوه قضائیه، فرهنگ عمومی و … رسیده است، [این طرح] مواجههٔ کاملاً هوشمند است و هیچ تقابل فیزیکی وجود ندارد و جرایم مالی آن از ۵۰۰ هزار تومان تا ۳ میلیارد تومان است. ابطال گواهینامهٔ رانندگی، ابطال پاسپورت، در سلبریتی‌ها و کسانی که کانال و وبگاه و عضو بالا دارند ممنوعیت استفاده از اینترنت دیده شده است، دولت باید یکی دو هفتهٔ آینده لایحه بیاورد و تصویب و ابلاغ شود و ضمانت اجرایی آن را بالا بردیم و ان‌شاءالله اجرا می‌شود.” علاوه بر این، همچنین احتمال لغو اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی [از همسر خارجی] ازجمله فشارها و ستم‌هایی مضاعف‌اند که در ادامه سرکوب بی‌رحمانه جنبش “زن زندگی و آزادی” از سوی رژیم بر ضد زنان طراحی و اجرا خواهد شد.

این طرح‌ها درحالی تهیه و اجرا می‌شوند که علاوه بر آن‌ها زنان میهن‌مان به‌ویژه زنان شاغل از تبعیض جنسیتی- طبقاتی در بازار کار به‌سختی همیشه در معرض آسیب بوده‌اند. تبعیض و نابرابری در میزان دستمزدها در بخش‌های خصوصی و دولتی، و بی‌حقوقی‌ها و ظلم‌های درآمیخته با جریان کار و زندگی زنان کارگر، تبعیض در پرداخت حق‌ عائله‌مندی درحق زنان کارمند شاغل در بخش‌های دولتی و خصوصی، نمونه‌هایی دیگر از سیاست‌های ضد مردمی و زن‌سیتز رژیم ولایت ‌فقیه هستند. فراموش نکنیم که وعدهٔ پرداخت حق عائله‌مندی زنان کارمند تا کنون عملی نشده‌ است.

موجودیت و ادامه حکومت زن‌ستیز ولایت فقیه با اجرای برنامه‌های اقتصادی نولیبرالی گره‌ خورده ‌است و ازاین‌روی برنامه‌های اقتصادی رژیم با خواست‌های به‌حق زنان زحمتکش و دیگر زحمتکشان یدی و فکری کشور که حل معضل فقر، شکاف طبقاتی، بیکاری، و رفع ستم جنسیتی و طبقاتی را خواهان‌اند در تضادی کاملاً آشکار قرار دارند. رژیم ولایت فقیه برای از میان بردن چالش‌هایی که به‌دست خودش در راه پیشرفت زنان میهن ما آفریده است توان و ارادهٔ لازم را ندارد.

باید با اتحاد و سازماندهی به مبارزه برای از میان برداشتن سد پیشرفت و تکامل که همان رژیم ارتجاعی و استبدادی ولایت فقیه است تا رسیدن به آزادی و برقراری جمهوری ملی و دموکراتیک ادامه داد.

به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ  ۱۱۷۹، ۲۱ فروردین ۱۴۰۲

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا