پویهٔ پیدایش سندیکاهای کارگری در ایران (بخش پنجم)- نگاهی به تاریخچه بزرگداشت روز جهانی کارگر در ایران:
اول ماه مه باید تعطیل رسمی همراه با حقوق کامل باشد!
پاینده و پیروز باد اول ماه مه، روز همبستگی پرولتاریا برای ایجاد جهانی دیگر
حدود یکصد سال پیش در روز ۱۱ اردیبهشتماه سال ۱۳۰۱ اولین تظاهرات روز کارگر بهصورت مستقل و سازماندهی شده از سوی تشکلهای کارگری برگزار شد. در این تظاهرات که از طرف کارگران چاپخانه تدارک و سازماندهی شده بود سخنرانان از اهمیت “روز اول ماه مه” و وحدت کارگران جهان در مبارزه علیه سرمایهداری سخن گفتند. کارگران مطابع (چاپخانهها) نیز این روز را تعطیل اعلام کردند و نشریات منتشر نشدند. روزنامه حقیقت سه روز پس از برگزاری اول ماه مه در سرمقالهاش ضمن توضیح تاریخچه پیدایش اول ماه مه و اهمیت سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی آن، مینویسد: “اول ماه مه باید تعطیل بشود، این تعطیل هرج و مرج نیست، این تعطیل انقلاب هم نیست، این تعطیل است که باید ملت از حکومت با زور حق خود را مسترد دارد” [مجله دنیا، نشریه سیاسی و تئوریک کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، شماره ۳، سال ۱۳۵۹، صفحه ۵۴].
در این روز در نقاط مختلف کشور مراسم و سخنرانیهایی از طرف کارگران صورت گرفت. در تیرماه سال ۱۳۰۱، روزنامه حقیقت که بهواقع بیانکننده تحلیلها و اخبار مربوط به کارگران و زحمتکشان بود، از طرف حکومت تعطیل شد، اما گزارشهای مربوط به جشن اول ماه مه ۱۳۰۲ بهوسیله روزنامه “کار”، دیگر نشریهای که از سوی حزب کمونیست ایران – سلف حزب تودهٔ ایران- منتشر شده بود پیگیری شده و انتشار یافتند. کارگران در این روز و در نقاط مختلف بهرغم اعلام حکومت نظامی جشن روز اول ماه مه را برگزار کردند. بنابه گزارش روزنامه “کار”، کارگران مطابع (چاپخانهها) تهران بهمناسبت اول ماه مه اعتصاب کردند و دو نفر از کارگزاران مراسم نیز در میدان توپخانه سخنرانی کردند. نماینگان کارگران از دولت خواستار لغو حکومت نظامی و صدور اجازه برای برگزاری مراسم کردند که این درخواست نهتنها با مخالفت دولت روبرو شد، بلکه در روند انجام تظاهرات اول ماه مه کارشکنی کرده و آن را بهتعویق انداختند.
در سال ۱۳۰۳ روز اول ماه مه بار دیگر از سوی کارگران چاپخانهها و با اعلام یک روز اعتصاب برگزار شد و در رشت و انزلی نیز کارگران اتحادیههای کلاهدوزان، کرجی بانان، و حلبیسازان به آن پیوستند.
از سال ۱۳۰۴ و با آغاز حکومت رضا شاه بیش از پیش فشارها به کارگران و اتحادیهها افزایش یافت و فعالیتهای صنفی- سندیکایی کارگران بهمثابه جرم و جنایت بهشمار میآمد. با این وجود در سال ۱۳۰۵ اتحادیههای کارگری تهران جشن با شکوهی را در تهران برگزار کردند.
در سال ۱۳۰۶ برای جلوگیری از برگزاری مراسم اول ماه مه مأموران شهربانی با هجوم به چاپخانهها اعلامیههای مربوط به اول ماه مه را ضبط کردند و روز بعد از آن نیز شماری از کارگران را دستگیر کردند که برخی از آنان نزدیک به سه سال را در زندان سپری کردند.
در سال ۱۳۰۷ در شرایط شدیداً پلیسی رژیم رضا شاه روز اول ماه مه در شرایطی نیمه مخفی و با حضور صدها کارگر در باغی بیرون از تهران برگزار شد. در این روز بیانیه اول ماه مه که از سوی حزب کمونیست چاپ و منتشر شد با ارزیابی نقش ارتجاعی حکومت “رضا شاه” و وابستگیاش به امپریالیسم، کارگران را به مبارزه مشترک علیه رژیم دعوت کرد. اعلامیهای که ضرورت فرارویی مبارزه اقتصادی به مبارزه سیاسی را بهخوبی نشان میدهد. در بخشی از این بیانیه آمده است: “رفقای کارگر و زحمتکشان! امروز اول ماه مه، جشن تمام کارگران جهان است، در این روز کارگرها با نیروی متشکل، با اراده قوی، حقوق و منافع طبقاتی خود را منعکس می کنند. … سرودهای بینالمللی کارگری دنیای سرمایهداری را بهلرزه درمیآورند. کارگر ایرانی! تو هم یکی از هنگهای نیرومند ارتش کارگری جهان هستی، تو هم با سایر کارگرهای تمام جهان بایستی علیه زورگویی امپریالیستها، دیکتاتوری رژیم حاضر، علیه جنگهای خونین سرمایهداری، علیه ستم و زورگویی صاحبان کارخانهها، قیام نمایی تا ۸ ساعت کار در روز ، قانون کار را بهدست آوری. … رفقا، برادران!.. شما امروز محکوم به بدبختی هستید و امید و اعتمادی به فردا ندارید. هر دقیقه بیکاری و گرسنگی شما را تهدید می کند. … این دولت نماینده و حافظ اشراف، مالکین و سرمایهداران بزرگ و دست نشانده امپریالیسم خارجی است. عناصر ملی و آزادیخواه امروز علیه این رژیم دیکتاتوری برای بهدست آوردن آزادی تلاش میکنند. … شما بایستی تکیه گاه و اساس این گروه انقلابی ، پیشرو نهضت آزادیبخش و انقلاب باشید.
کارگران و دهقانان ایران هیچ حامی و مدافعی بهجز حزب کمونیست ایران که حزب طبقه کارگر است، ندارند. رفقای کارگر! قیام کنید، چرا که وحدت و قیام تمام کارگران جهان مربوط به آزادی انسان است. قیام کنید چراکه خیانت، ستم و استبداد دولت اشرافی ایران از حد گذشته است. برای واژگونی این مرکز ستم و دیکتاتوری، اتحاد و قیام کنید. محو باد دولت دیکتاتوری و اشرافی، زنده باد “جمهوری ملی انقلابی”، زنده باد اتحاد و همکاری کارگران جهان، زنده باد ستاد بینالمللی سوم، زنده باد حزب کمونیست ایران، زنده باد اول ماه مه” [صفحاتی چند از جنبش کارگری و کمونیستی ایران در دوران اول سلطنت رضاشاه، اردشیر آوانسیان، انتشارات حزب تودهٔ ایران، سال ۱۳۵۸، صفحات ۱۸ و ۱۹].
در سال ۱۳۱۰ اتحادیه کارگران در شرایط مخفی بیانیهای را بهمناسبت اول ماه مه انتشار داد و در تبریز و اصفهان نیز مراسمهایی بهصورت محدود و نیمه مخفی برگزار شدند.
در سال ۱۳۱۵ بیانیهٔ اول ماه مه از سوی دکتر تقی ارانی نگارش و انتشار یافت. این بیانیه یکی از اسناد مورد استفاده پلیس رضاخان در بیدادگاه آن علیه دکتر تقی ارانی و گروه ۵۳ نفر بود. در بخشی از این بیانیه آمدهاست: “رفقا، سرمایه مالی و فاشیسم که مهلکترین اسلحه این سرمایه است، در تهیه جنگ بینالمللی جدیدی است. این جنگ جهانگیر خونین… بین سرمایهداران برای تقسیم و چپاول رنجبران دنیا… خواهد بود. بزرگترین خیانتی که حکومت فعلی [دیکتاتوری رضاخان] بهنام حفظ منافع طبقاتی مرتکب میشود جلوگیری شدید از هرنوع اجتماع و عمل اجتماعی و تجهیز قوای توده است. نظمیه (شهربانی) با تمام قوا و بودجه سنگینی مأمور لگدمال کردن قوای توده است. … رنجبران دنیا متحد شوید. زنده باد انقلاب رنجبری دنیا” [مجله دنیا، ویژه صدمین سالگرد تولد دکتر تقی ارانی، شماره ۶، تابستان ۱۳۸۲، صفحههای ۱۰۹، ۱۱۱، و ۱۱۲].
پس از سقوط دیکتاتوری “رضا شاه” در سال ۱۳۲۱، مراسم اول ماه مه بهصورت تظاهرات خیابانی و گردهماییهای کارگران برگزار شد. پس از آن ، راه پیماییهای خیابانی و گردهماییهای اول ماه مه از سوی حزب توده ایران و ” شورای متحدهٔ مرکزی سندیکاهای کارگری برگزار میشدند. یکی از بزرگترین این تظاهرات در سال ۱۳۲۵ روی داد که در آن بیش از هشتاد هزار کارگر با تأکید بر خواستهای اقتصادی خود به خیابانها آمدند. تأمین مسکن، تعیین حداقل دستمزد، بهرسمیت شناختن اتحادیهها و تصویب قانون کار، ازجمله خواستهای کارگران در این روز بود. در روز اول ماه مه ۱۳۲۳ خورشیدی شورای مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران از تجمع ۴ مرکز سندیکایی تشکیل شد و پس از چندی سندیکای کارگران نفت خوزستان بهشورای متحده مرکزی کارگران میپیوندد و بهاین ترتیب بیش از ۳۰۰ هزار کارگر ایرانی زیر پرچم مرکز واحد سندیکایی خود یعنی شورای متحده مرکزی گرد میآید.
پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، زیر سلطهٔ رژیم برآمده از کودتا تمامی تشکلهای کارگری و حزب تودهٔ ایران بهعنوان تنها مدافع واقعی کارگران سرکوب شدند و قانون کاری که پس از تظاهرات اول ماه مه ۱۳۲۵ بهتصویب رسیده بود ملغی شد. در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد اول ماه مه در جمعها و محافل کارگری و فعالان سندیکایی برگزار میشد. در سالهای دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی دیکتاتوری محمدرضا پهلوی این نوکر گوش بهفرمان امپریالیسم، ساواک مراسم رسمی و پوشالیای را با شرکت حزبهای فرمایشی ایران نوین، مردم، و سپس رستاخیز برگزار میکرد که ازسوی کارگران هرگز مورد استقبال قرار نگرفت. مشابه آنچه درسالیان اخیر خانه کارگر با رونوشت از ساواک مراسمهای فرمایشی برای اول ماه مه برگزار میکند.
درنتیجه این یورش و سرکوب، وقفهای ۲۵ ساله در برگزاری اول ماه مه از سوی کارگران کشور بهصورت مستقل بهوجود آمد. هرچند که فعالان کارگری بسیاری به مبارزه برای بهدست آوردن حقوق کارگران تلاش کردند، ولی رژیم شاه با خشونت کامل آنان را سرکوب کرده و عدهٔ بسیاریشان را به زندان انداخت که تنی چند از آنان در شکنجهگاههای رژیم بهقتل رسیدند.
با پیروزی انقلاب بهمن، در شرایطی که جمهوری اسلامی نتوانسته بود هنوز حاکمیت و محدودیتهای سیاسی و اجتماعی خود را علیه مردم اعمال کند، کارگران توانستند با شکوهترین راه پیماییها و تظاهرات خود را برگزار کنند. تظاهرات باشکوه اول ماه مه درسال ۱۳۵۸ با حضور سندیکاها و شوراهای کارگری سازماندهی شد و راهپیماییای متحد و باشکوه انجام گرفت که از میدان توپخانه آغاز شد و بهسوی مرکز شهر ختم گردید. درسالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ نیز سندیکاها و شوراهای کارگری مراسمهای بزرگداشت روز جهانی کارگر را بهصورت مستقل علیرغم خرابکاری و اعمال فشار حزب جمهوری اسلامی و روحانیت مرتجع برگزار کردند. درهمین سالها بهطورمثال بهابتکار انجمن همبستگی شوراها و سندیکاهای کارگری تهران و حومه مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر در محل ساختمان این مرکز سندیکایی واقع در پیچ شمیران تهران برگزار شد که در آن سندیکاها و شوراهای کارگریای مانند سندیکای کارگران بافندهسوزنی، شورای کارگران برق تهران، سندیکای کارگران خیاط، سندیکای کارگران خطوط لوله نفت ری، سندیکای کارگران چاپخانههای تهران، سندیکای هنرمندان، سندیکای کارگران ساختمانی و سنگبری و چند سندیکای دیگر حضور داشتند. این مراسم در پایان مورد یورش چماقداران و حزبالله قرار گرفت. جمهوری اسلامی ازهمان آغاز بهدشمنی با سندیکاها و مراسم واقعی اول ماه مه برخاست. به رغم اعتراضها و فشارهای نیروهای مترقی و مردمی حکومت نوپای جمهوری اسلامی حاضر نشد تشکلهای صنفی مستقل یعنی سندیکاها را برای کارگران و زحمتکشان بهرسمیت بشناسد و بهجای آنها، انجمن های اسلامی کارگران را بهعنوان تشکلهای کارگری به کارگران تحمیل کرد. تشکلهایی که در راستای دفاع از منافع جمهوری اسلامی و علیه کارگران بهوجود آمدند. خانه کارگر بهاشغال چماقداران بهسرکردگی علی ربیعی و محجوب درآمد و فعالیت مستقل سندیکایی جرم محسوب شد. در نتیجه این سیاستها و با بسته شدن سندیکاهای کارگری مستقل در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ خورشیدی، بسیاری از رهبران سندیکایی دستگیر شدند و از آن پس برگزاری مراسم اول ماه مه به صورت محفلی و محدود برگزار میشد که در بسیاری از موارد با یورش گزمگان رژیم بسیاری از شرکت کنندگان در این مراسمها بازداشت شدند.
برگزاری و بزرگداشت اول ماه مه را همچنان کارگران آگاه و حرکتهای سندیکایی مستقل از مراسم فرمایشی رژیم برگزار میکنند.
روز اول ماه مه روزی است که کارگران سراسر جهان در میعادی دوباره دست در دست هم مینهند تا برای دستیابی به خواستهای مشترکشان علیه سیستم سرمایهداری و در راستای ایجاد جهانی دیگر، صلح، سوسیالیسم، و محو حکومتهای دیکتاتوری در صفی متحد مبارزه کنند.
پایان بخش پنجم – ادامه دارد
به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم» شمارۀ ۷۱، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲