بیانیۀ حزب تودۀ ایران: درود آتشین به کارگران، زحمتکشان، و زنان مبارزه میهن؛ «مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر!»
هممیهنان گرامی
فرا رسیدن روز جهانی کارگر فرصتی بود تا کارگران و زحمتکشان میهنمان در شهرهای مختلف بار دیگر انزجارشان از ادامۀ حکومت فاسد و ضد مردمی جمهوری اسلامی را اعلام کنند. اعتراضهای کارگری در شهرهای مختلف کشور، راهپیمایی اعتراضی بازنشستگان، فرهنگیان، و دانشجویان و شعار های زنان دلاور کشور: “روز جهانی کارگر همسو با جنبش زن، زندگی، آزادی”، بار دیگر بهروشنی نشان داد که جنبش مردمی به رغم همه تلاشهای سرکوبگرانه رژیم همچنان ادامه دارد و هر روز از روزنههایی مختلف سر برون میکند. درحالی که علی خامنهای، دیکتاتور حاکم بر میهنمان، در دیدار با جمعی از کارگران با “اشک تمساح ریختن” بههدف دلجویی از میلیونها خانوادهٔ کارگری که بهخاطر سیاستهای نولیبرالیای دیکته شده از سوی “دفتر رهبر” به زیر خط فقر رانده شدهاند عوام فریبانه همدردیاش را با اعتراضهای کارگری اعلام میکرد. درعینحال نیروهای امنیتیاش فعالان کارگری، بازنشستگان، و فرهنگیان کشور را دستگیر و روانه شکنجهگاه میکردند و نیز برخلاف بیانیهٔ دستگاه امنیتیاش مدارس دخترانه همچنان هدف حملههای شیمیایی گزمگانش قرار داشتند و همزمان با این تحرکات ضد ملی سرمایهداران مورد حمایت و عنایاتش نیز هزاران کارگر در پارس جنوبی را- بنا بهگزارش رسانهها چهار هزار کارگر- بهدلیل اعتصاب و اعتراضشان به وضعیت ناهنجار مزدی، امنیت شغلی، و نحوهٔ گذران زندگی خود و خانوادههایشان با یک دستور اخراج کردند.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران رژیم، ۱۰ اردیبهشتماه، در توجیه حمله و بازداشت شماری از فعالان کارگری و مدنی و با نام بردن از آنیشا اسدالهی و ریحانه انصارینژاد، مدعی شد افراد بازداشت شده در خانه سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان “با هدف طراحی و هماهنگی برای ایجاد تنش در تجمعات کارگری و معلمین و هدایت آنها به سوی اعتصابات سراسری و نیز برجستهسازی مجدد پروژه مسمومیتهای مصنوعی در مدارس گردهم آمده بودند.”
“تشکلهای صنفی و مدنی مستقل ایران”، در قطعنامهای که بهمناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم صادر کردند، از جمله اعلام کردند: “روز معلم و مراسم اول ماه مه امسال را درحالی برگزار میکنیم که کارگران، معلمان، زنان، دادخواهان، ملتهای تحت ستم، دانشجویان، بازنشستگان و عموم تودههای ستمدیدهٔ مردم ایران در مصافی تاریخی و زیر و رو کننده با سیستم ضد انسانی حاکم بر کشور قرار گرفتهاند و به رغم سرکوب خونینی که حکومت طی هشت ماه گذشته انجام داده است جنبش انقلابی مردم ایران همچنان زنده و پویاست و روزی نیست که مردمِ بهجان آمده در هر سو از جغرافیای سیاسی ایران با هر زبانی در خیابان و محل کار و زندگی حکومت را آماج اعتراضات تحولخواهانهٔ خود قرار ندهند.” این قطعنامه در ادامه آورده است: “پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز در ایران بدست زنان، دانشجویان، دانشآموزان، معلمان، کارگران، دادخواهان، هنرمندان، رنگینکمانیها، نویسندگان، و عموم تودههای ستمدیدهٔ مردم ایران بر افراشته شده است اعتراضی است علیه زنستیزی، ناامنی پایانناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار و فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، تبعیض جنسیتی و ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیرمذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته بر ما مردم ایران تحمیل شده است.”
حزب تودۀ ایران، همانطور که در اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب به مناسبت روز جهانی کارگر تأکید کرده است، معتقد است: “حکومت جمهوری اسلامی، حکومت نمایندگان کلانسرمایهداری تجاری و سرمایهداری بوروکراتیک بر میهن ما است. پایگاه نظری این حکومت همان “اسلام سیاسی”ای است با این ابزار اعتقادی که حاکمیت روحانیت فاسد و ظالم کنونی حاکمیتی است مادامالعمر و با خواست یا رأی مردم نمیتوان آن را تغییر داد. تجربهٔ سالهای چهار دههٔ گذشته نشان داده است که نظام سیاسی کنونی سدی اساسی در برابر تحقق خواستهای شما و حرکت کشور به سمت عدالت اجتماعی است. ساختار عمیقاً فاسد و ظالمی که بر میهن ما حکومت میکند اصلاحناپذیر است و بنابراین رفتن بهدنبال راهکارهایی که هدف آنها فقط انجام تغییرهایی سطحی در نظام سیاسی کنونی است نهتنها موفقیتی بههمراه نخواهد داشت، بلکه به ادامه یافتن و طولانیتر شدن عمر استبداد در میهن ما کمک خواهد کرد… بدون پایان دادن به حکومت دیکتاتوری حاکم و گشودن راه به سمت استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک که بهگمان ما نمایندگان راستین طبقهٔ کارگر باید در آن حضوری جدی داشته باشند به تغییری اساسی و پایدار در زمینه تحقق عدالت اجتماعی و برخوردار شدن مردم و طبقهٔ کارگر و زحمتکشان میهن از حقوق و آزادیهای دموکراتیک نمیتوان امیدوار بود.”
حزب تودۀ ایران
۱۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۲