سازماندهی جنبش اعتصابی زحمتکشان: زمینهها و اولویتها
گسترش بحران همهجانبه و ناتوانی حکومت جمهوری اسلامی برای برونرفت از این بحران به وخیمتر شدن معیشت طبقه کارگر و زحمتکشان دامن میزند. از سویی ژرفش شکاف مزد و هزینه سفرهٔ خانوارهای کارگری را کوچک و کوچکتر میکند و از دیگرسو مخالفت با ترمیم مزد همزمان با ارایهٔ طرح اصلاح قانون کار در بطن برنامهٔ جراحی اقتصادی دورنمایی تیرهوتار در برابر زحمتکشان کشور ترسیم میکند. مجموعهٔ اعتراض و اعتصابهای کارگری بهویژه در صنایع نفت، گاز، و پتروشیمی، اعتراضهای بازنشستگان، تجمعهای اعتراضی فرهنگیان، گردهمایی پرستاران و نظایر آن، از ژرفای نارضایتیهای زحمتکشان بهروشنی حکایت میکند. در این اوضاع، شکلگیری حرکتهای اعتراضی بهویژه بهکار گرفتن سلاح اعتصاب را از ویژگیهای جنبش کارگری و سندیکایی در این مقطع زمانی میتوان بهشمار آورد.
این ویژگی درعینحال با کاستیای جدی همراه است: ضعف در سازماندهی و در سطح همبستگی. تجربهٔ اعتصاب کارگران پروژهای و قرارداد موقت صنعت پتروشیمی که در آستانهٔ روز جهانی کارگر حکومت جمهوری اسلامی را به چالش طلبید، نشان میدهد مبارزان جنبش کارگری و سندیکالیستها میباید ارتباط با تودههای کارگر را گستردهتر کنند و از این راه سطح سازماندهی و همبستگی در جنبش اعتراضی و اعتصابهای کارگری را تقویت کرده و ارتقا دهند. محدوده و حوزههای مبارزه و حضور در میان تودههای کارگر را باید گسترش داد، بر رشتههای صنعتی- خدماتی که در اقتصاد ملی نقشی محوری دارند نیز باید متمرکز شد. این تمرکز زمینه سازماندهی جنبش اعتصابیای مؤثر، بادوام، و اثرگذار را امکانپذیر میکند.
همچنین این نکتهٔ کلیدی در مبارزه جنبش سندیکایی را میباید همواره آویزهٔ گوش قرارداد که عبارتاست از: اتحادعمل فراگیر! همچنان که میدانیم جنبش سندیکایی تنوع و گستردگی خاص خودش را دارد. وحدت سندیکایی بر پایه این تنوع، جزو خصیصههای جنبش سندیکایی است که زمینهٔ گستردهترین اتحادها را ممکن میسازد. اعتصاب اخیر کارگران پروژهای صنعت نفت درسی بسیار با ارزش در خود دارد. این اعتصاب باردیگر ثابت کرد که “ذهنیگرایی” و “ارادهگرایی” چگونه به پراکندگی میدان میدهد و سرانجامشان جز تفرقه نیست. درعینحال، تجربهای دیگر پیشِ روی ماست. مبارزات فرهنگیان و بازنشستگان حاوی درسهایی باارزشاند. تجربهٔ موفق اعتراضهای فرهنگیان و بازنشستگان شایستهٔ توجهی جدی است. سطح همبستگی و اتحادعمل در این دو حرکت ضامن تداوم آنها بوده است آنچنانکه سیاست سرکوب و فرسایشیساختن این دو حرکت مبارزاتی فرهنگیان و بازنشستگان که از سوی ارگانهای امنیتی پیگیری میشود، نتوانسته این زحمتکشان را خسته کند و از پای درآورد. دوری از پراکندگی، حضور گسترده بازنشستگان و معلمان در صحنه، و داشتن حدی معین و پذیرفتنی از اتحادعمل، در این موفقیت نقش داشتهاند.
با درنظر گرفتن فضای عمومی کشور، حدت و شدت بحران در آن، و اصرار حکومت جمهوری اسلامی به اجرای برنامهٔ ویرانگر تعدیل ساختاری، میتوان تأکید ورزید که زمینههای عینی نیرومند شکلگیری جنبش اعتصابی زحمتکشان فراهماند. سازماندهی جنبش اعتصابی را با حد اعلای احساس مسئولیت انقلابی و واقعبینی وظیفهای درنگناپذیر باید بهشمار آورد. در انجام این وظیفه مهمترین موضوع اتحادعمل فراگیر است. اتحادعمل فراگیر از چنان اهمیتی برخوردار است که آن را بر طرحهایی چون “راهاندازی صندوق اعتصاب” و از این قبیل پیشنهادها- که البته در زمانی مناسب بسیار مهم نیز هستند- باید مقدم دانست. حکومت جمهوری اسلامی و ارگانهای امنیتیاش از رشد و دامنهدار شدن اعتصابهای کارگران و زحمتکشان فکری و یدی بهشدت نگران هستند.
در اوضاع کنونی جنبش اعتراضی و اعتصابهای کارگری میتوانند نقش عاملی تقویت کننده در مبارزات جنبش مردمی داشته باشند. پیکار کارگران و زحمتکشان با ظرفیتهای بالفعل و بالقوهاش بهطوری فزاینده در جنبش همگانی ضد دیکتاتوری و خیزش زن، زندگی آزادی نقشی پررنگ و برجستهتر پیدا میکند. باید هشیارانه و ضمن دوری از هرنوع تفرقه، وزن و جایگاه جنبش کارگری در مبارزه برضد دیکتاتوری حاکم و مداخلههای امپریالیسم را بالا برد و قدرت مانور جنبش مردمی را با طرح خواستهایی عدالتجویانه و دموکراتیک افزایش داد. سازماندهی جنبش اعتصابی بر شالودهٔ چهارگانهٔ تشدید مبارزه، اتحادعمل فراگیر، تلفیق مبارزه صنفی- سیاسی، و استقلال عمل طبقاتی وظیفهٔ مبرم در این مرحله است.
به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۷۲، ۱ خرداد ۱۴۰۲