مسایل بین‌المللی

مبارزه ضد امپریالیستی با پیکار در راه صلح پیوندی تنگاتنگ دارد

خورخه مازاروویچ، دبیر امور بین‌الملل حزب کمونیست اروگوئه: “بشریت خطرناک‌ترین لحظه را سپری می‌کند”

در مصاحبهٔ ویکتوریا آلفارو از سایت “اِل پوپولار” با خورخه مازاروویچ، دبیر امور بین‌الملل حزب کمونیست اروگوئه، مبارزه برای صلح، جنگ روسیه و اوکراین، بیش از صد درگیری شدید در کرۀ زمین، پیشروی راست افراطی و فاشیسم در جهان، و تحول‌های اخیر در امریکای لاتین، از موضوع‌های مورد بحث بود.

 

پرسش: چهار موضوع مهم در سیاست بین‌الملل امروز چیست و چگونه بر جامعۀ ما تأثیر می‌گذارد؟

پاسخ: ما باید کاملاً آگاه باشیم که متأسفانه اظهاراتی که مدت‌ها پیش بیان کردیم مبنی بر اینکه بشریت خطرناک‌ترین لحظه را در رابطه با صلح و موجودیت خود از زمان پایان جنگ جهانی دوم تجربه می‌کند همچنان تأیید می‌شود. این ادعایی سطحی نیست، بلکه از تحلیل وضعیت جهان و سیاست تجاوزکارانه و وحشیانۀ امپریالیسم یانکی و نوکرانش در ناتو و سایر کشورها ناشی می‌شود. اگر از این مبنا شروع کنیم که این خطرناک‌ترین لحظه است، بحث بر سر مطرح کردن آن فقط نمی‌تواند باشد، بلکه بحث بر سر آن است که نیروهایی که به صلح و دموکراسی علاقه‌مندند و علیه مسئولان این وضع صحبت می‌کنند، چگونه با آن مقابله خواهند کرد، مسئولانی که رأس آن امپریالیسم امریکای شمالی قرار دارد و در ناتو و سایر گروه‌های مشابه گرد می‌آیند.

 

پرسش: اقتصاد جهانی بر این سناریوی جهانی تأثیر می‌گذارد و بحران پساکووید چیست؟

پاسخ: البته، وضعیت اقتصادی اساس هر تحلیلی است و در مورد ریسک و خطری که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، به‌طور مستقیم به این واقعیت مربوط می‌شود که امپریالیسم می‌خواهد پیشروی کند و در دنیایی که تولید با توجه به فناوری اطلاعات، با مزایای بسیار زیاد و خطرهای عظیم آن مانند تمرکز روزافزون اطلاعات و ارتباطات و ثروتی که همۀ این‌ها ایجاد می‌کند، تغییر کرده است، شرکت‌های چند ملیتی به‌طور فزاینده‌ای کل بخش‌ها را دراختیار می‌گیرند و تحلیل وضعیت اقتصادی کلیدی است. این دنیایی کاملاً نابرابر را نشان می‌دهد که در آن میلیاردرها با تمرکزی زیاد از ثروت که با فقر بیشتری پرداخت می‌شود، چند برابر می‌شوند. ما در مورد جهانی صحبت می‌کنیم که در آن میلیون‌ها انسان هر روز بر اثر بیماری‌های قابل ‌درمان، گرسنگی یا جنگ‌هایی که در حال وقوع است، می‌میرند.

 

پرسش: با صحبت از درگیری‌های کنونی، قطعنامه‌های کنگرۀ سی‌ودوم حزب کمونیست اروگوئه از بیش از صد جنگ صحبت می‌کنند که هنوز فعال هستند.

پاسخ: دقیقاً، بیش‌ترین تبلیغ، پیرامون جنگ بین اوکراین و روسیه است. ناتو به‌رهبری ایالات متحد در حال جنگ با روسیه از جانب اوکراین است. در این مرحله، جدی‌ترین تخمین‌ها، به‌اصطلاح کمک‌هایی است که به اوکراین می‌رسد که میلیاردها دلار را نشان می‌دهد. اما آنچه این اطلاعات پنهان می‌کند این است که تقریباً تمام کمک‌ها سلاح است، جایی که دولت‌های کشورهای مختلف به سازندگان سلاح پرداخت می‌کنند، آن‌ها می‌خواهند جنگ سال‌ها طول بکشد، اما در جنگ مردم می‌میرند، ملیت، رنگ و سن آنان هرچه می‌خواهد باشد. در وهلۀ اول، آنانی که می‌میرند کارگران هستند، مردم هستند، آنانی که هیچ ندارند، دیگران در امان هستند و نتیجۀ این درگیری (نمی‌توان آینده‌شناسی کرد) مطلقاً نامشخص است، اما هدف‌های امپریالیسم مشخص است، جدا از این واقعیت که ما این جنگ را رد کرده‌ایم. در میان همۀ این‌ها جنگی بین باکو و ایروان و همچنین حمله‌های متمرکز به حاکمیت چین وجود دارد، از سوی دیگر به نظر می‌رسد کشتار فلسطینیان امری طبیعی شده است: دیروز ۹ نفر و امروز هشت نفر کشته شدند، تعداد زیادی از کودکان مردند، و با این حال در برخی از نقاط جهان ظرفیت واکنش بسیار کمی وجود دارد و ما بخشی از این جهان هستیم. افزون بر این، ما دولت اسپانیا را داریم که با دولت وحشی مراکش بر سر اهالی صحرای غربی و جبهۀ پولیساریو توافق می‌کند. جنگ‌های وحشتناکی که در افریقا، در مالی و یمن، در بخش‌های مختلف قاره‌ای دوباره فراموش‌شده رخ می‌دهند. در اینجا امکان فراموش کردن چیزی وجود ندارد، زیرا جهان یکی است و به این دلیل که ما دنیایی متفاوت را تصور می‌کنیم و برای آن مبارزه می‌کنیم هیچ‌یک از مبارزاتی را که برای شکست دادن سیستم سرمایه‌داری و مرحلۀ عالی آن که امپریالیسم است صورت می‌گیرند و به‌طور مستقیم مسئول این وضعیت هستند، نمی‌توانیم فراموش کنیم.

 

پرسش: در رابطه با این موضوع، پیشروی راست افراطی و فاشیسم در جهان چگونه تحلیل می‌شود؟

پاسخ: این یک واقعیت است، بدترین کاری که ما انقلابی‌ها می‌توانیم انجام دهیم این است که توجه نکنیم در این لحظه چه چیزی باعث درد ما می‌شود یا در مرکز نگرانی ما نیست. ما باید رودررو به واقعیت نگاه کنیم و پیشروی جناح راست افراطی فوق‌العاده خطرناک است و در حال وقوع است. دونالد ترامپ ایالات متحد را اداره کرد، اکنون به‌نظر می‌رسد که جو بایدن آن را اداره می‌کند و چه تغییرهایی در آن وجود دارد؟ و خًب، چیزهای زیادی وجود ندارد که بتوانیم بگوییم، اما این قلب امپریالیسم امریکای شمالی است. در همان زمان، ما تا چند روز پیش، ژایر بولوسانارو، یک فاشیست تمام‌عیار را در برزیل نزدیک خود داشتیم. ما انقلابی‌های چپ هستیم و همه‌چیز را باید آن‌طور که هست توصیف کنیم، بله، همیشه پس از مطالعۀ خوب. پیشروی راست افراطی چند نمونۀ بسیار واضح دارد، نخست‌وزیر ایتالیا (جورجیا ملونی) به‌طور عمومی به‌عنوان یک فاشیست طرفدار موسولینی شناخته می‌شود. ما همچنین پیشروی حزب مردم اسپانیا (PP) و حزب VOX، راست فرانکیست و فاشیست را در اسپانیا می‌توانیم ببینیم. سوئد و فنلاند (که همیشه بی‌طرف بودند) مایل به میزبانی تسلیحات هسته‌ای برای پشتیبانی از اوکراین هستند و این‌گونه برای ایالات متحد، آلمان، و ژاپن سخن می‌گویند. این پیروزی راست افراطی فاشیست است، حالا می‌توان گفت که این چشم‌اندازی متروک است، اما این‌طور نیست. این‌گونه نیست، زیرا آگاهی در حال افزایش است و مبارزات کارگران و مردم در اروپا نیز با قدرت بیشتری توسعه می‌یابد. دلیل‌های پیشروی راست افراطی را ارزیابی کرده‌ایم. بخشی از آن را در کنگرۀ حزب که چند ماه پیش به پایان رسید بررسی کرده‌ایم و از دیدگاه ما این پدیده تغییر چندانی نکرده است.

 

پرسش: آیا در امریکای لاتین وضعیت سیاسی متفاوت است؟

پاسخ: در قارۀ ما تفاوت‌های بسیار زیادی وجود دارد، یادآوری پیروزی‌های لولا دا سیلوا (برزیل)، گوستاوو پترو (کلمبیا) و گابریل بوریک (شیلی) ازجمله ضروری است. می‌توان گفت که آنان پیروزی‌های انتخاباتی هستند، بله، برخی دیگر وجود دارند که پیشروی راست افراطی در آنان دیده می‌شود. اگرچه در اینجا از سوی توده‌های بزرگ حمایت می‌شوند، بدون اینکه از این فراتر بروند. دیروز انتخابات منطقه‌ای در اکوادور برگزار شد و چپ (Revolución Ciudadana) [انقلاب شهروندی] در مناطق اصلی کشور ازجمله پایتخت کشور پیروز شد. پیروزی پترو در کلمبیا، در کشوری با چندین دهه قتل‌عام بسیار مهم است، جایی که امپریالیسم هشت پایگاه برپا کرده است که برخی از آن‌ها مهم‌ترین در جهان هستند. از آنجا امپریالیسم در تمام این مدت برای حمله به جنبش‌ها در کلمبیا و در سراسر قاره عمل کرد. ما پیروزی لوئیس آرسه (Luis Arce) در بولیوی را داریم، دولتی که اهمیت بسیار زیادی دارد. در این سناریو یکی از مهم‌ترین مواردی که باید مورد تحلیل و توجه قرار گیرد اظهارات صریح و غیرعادی فرماندهی جنوبی ایالات متحد، سرلشکر لورا ریچاردسون، یکی از مهم‌ترین مقام‌ها در پنتاگون ایالات متحد است.

 

پرسش: فرماندهی جنوبی به چه معناست و دامنۀ آن چیست؟

پاسخ: خُب، در شرایط بحرانی، فرماندهی جنوب تحت فرمان مستقیم رئیس‌جمهور ایالات متحد است، اگرچه همیشه به رئیس پنتاگون گزارش می‌دهد و شعاع عمل آن در سراسر قاره‌ای است که ما با افتخار به آن تعلق داریم. ریچاردسون در توضیح اینکه چرا ایالات متحد نگرانی خاصی دارد، بسیار صادقانه عمل می‌کند و این همه پول و منابع را برای تأمین آموزش، حمله‌ها، تحریکات و کودتاها اختصاص می‌دهد. فرماندهی جنوب نیز با سیا و سایر بخش‌ها عمل می‌کند، همان‌طور که پشت طرح کندور بود که از سوی خودشان تأیید شد. این فرمانده نظامی می‌گوید که باید روی امریکای لاتین تمرکز کرد، زیرا این قاره منابع طبیعی غنی و عناصر کمیاب خاکی (با ثروت فراوان) دارد و تأکید می‌کند که ۶۰ درصد لیتیوم (مثلاً برای فناوری تلفن همراه ضروری است) در جهان، در مثلث لیتیوم قرار دارد یعنی در آرژانتین، بولیوی، و شیلی. سپس به‌یاد می‌آورد که بزرگ‌ترین ذخایر نفت جهان ازجمله ذخایر نفت خام سبک و شیرین در این قاره است، همچنین از منابع ونزوئلا با نفت، مس، و طلا صحبت می‌کند و با تأکید بر اهمیت آمازون ریه‌های جهان را نیز فراموش نمی‌کند. افزون بر این، او در مورد آب صحبت می‌کند و می‌گوید ٬ما (ببینید آنان چطور به خود نسبت می‌دهند) ۳۱ درصد آب شیرین جهان را در این منطقه داریم٬، سپس نتیجه می‌گیرد که ایالات متحد کارهای زیادی برای انجام دادن دارد و این منطقه مهم است و سپس شلاق همیشگی را که امپریالیسم با آن بزرگ‌ترین جنایت‌های خود را مرتکب می‌شود، اضافه می‌کند و می‌گوید ٬این موضوع ارتباط زیادی با امنیت ملی دارد و ما باید بازی خود را شروع کنیم.٬ یکی که این گفته‌ها را بخواند تعجب می‌کند که چطور آنان هنوز بازی خود را شروع نکرده‌اند. اما آنان میلیون‌ها نفر از امریکای لاتین را که به‌دلیل جنایت جنگیدن برای حاکمیت کشورهای‌مان، برای آزادی خلق‌های‌مان و برای دموکراسی‌ای که دشمن رودرروی امپریالیسم است، در مقابل خود دارند. دموکراسی واقعی دشمن رودرروی امپریالیسم است، به همین دلیل است که هر وقت می‌توانند آن را جارو می‌کنند و موقعیت‌ها را تحمیل می‌کنند و نه به راه علاقه‌ای دارند نه به جان‌باختگان و نه به زیان‌ها.

 

پرسش: آنچه اکنون در پرو می‌گذرد چیست.

پاسخ: دقیقاً، باید بدانیم که در پرو یک خلق کامل در خیابان‌ها درحال مبارزه است و این موضوعی است که ما را از وضعیت قاره‌های دیگر متمایز می‌کند و باعث می‌شود نه تنها اطلاعات بیشتری در مورد پرو داشته باشیم، بلکه ما باید کشتاری را که از مردم پرو می‌شود محکوم کنیم. اما ما باید کارهای ملموس‌تری برای همبستگی در کشورمان انجام دهیم و من از خودمان شروع می‌کنم. با جنبش سندیکایی، دانشجویی، با دانشگاه، با اعضای جبهه وسیع و با همۀ نیروهای دموکراتیک این کشور به‌طور مشترک عمل کنیم. چه کسی می‌تواند قبول کند که بسیج‌های مسالمت‌آمیز در خیابان‌ها، بدون حتی یک سلاح، با چنین وحشیگری سرکوب شوند؟ در حال حاضر بیش از ۶۰ کشته شناسایی شده‌اند. هر روز راهپیمایی‌های اعتراضی برگزار می‌شود که مردم با کودکانی بر دوش خود به پایتخت می‌روند و به آنان حمله می‌شود و در هفت منطقۀ پرو نیز وضعیت فوق‌العاده اعلام شده است. این امر فرض را بر این می‌گذارد که ارتش و پلیس قدرت واقعی در آن مکان‌ها هستند و ما می‌دانیم که آنان چگونه عمل می‌کنند. به همین دلیل است که همبستگی با پرو مهم است، کشوری بزرگ، فوق‌العاده غنی، با مواد معدنی بسیار غنی، در برخی موارد اولین تولیدکننده در قاره و در برخی دیگر دومین تولیدکننده در جهان. افزون بر این، در قلب قاره واقع شده است، با اکوادور، کلمبیا، بولیوی، برزیل، و شیلی مرز دارد. همۀ ما باید آنچه را که در خطر است در نظر بگیریم. ما اوروگوئه‌ای‌ها باید ببینیم که چگونه همبستگی ضد امپریالیستی را همچون موضوعی اصلی و دائمی مطرح می‌کنیم.

[به‌نقل از: هفته‌نامۀ ال سیگلو، وابسته به حزب کمونیست شیلی، ۵  اسفندماه ۱۴۰۱].

——————————

۱.‌  “اِل پوپولار” (El Popular)، رسانه‌ای است که با ال سیگلو (نشریه حزب کمونیست شیلی) همکاری می‌کند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ  ۱۱۸۳، ۱۵ خرداد ۱۴۰۲

 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا