اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران بهمناسبت سیوپنجمین سالگرد فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی ایران: جنایتکاری سران حکومت جمهوری اسلامی همچنان بیوقفه ادامه دارد!
هممیهنان شریف و آگاه!
با فرا رسیدن ماههای مرداد و شهریور ۱۴۰۲، سیوپنج سال از جنایت هولناک کشتار هزاران زندانی سیاسی، انسانهای مبارزی که بهخاطر عشق به میهن و مردمشان در چنگال دژخیمان رژیم خمینی اسیر بودند، میگذرد.
سیوپنج سال پس از این فاجعهٔ ملی و درحالی که به سالگرد خیزش مردمی و جنبش “زن، زندگی، آزادی” نزدیک میشویم چوبههای اعدام همچنان فرزندان برومند میهن ما را به خاک می کشند، هزاران مبارز راه آزادی در دست گزمگان ارتجاع اسیرند و جنایتکاری سران حکومت جمهوری اسلامی همچنان بیوقفه ادامه دارد.
سیوپنجمین سالگرد فاجعهٔ ملی درحالی فرا میرسد که موجی سنگین از سرکوب و تعرض به آزادیها و همچنین ارعاب و آزار و اذیت خانوادههای زندانیان سیاسی، دادخواهان، و قربانیان فاجعهٔ ملی و کشتارهایی دیگر در سالهای اخیر در گسترهٔ میهنمان برخاسته است و رژیم هراسان از برپایی با شکوه سالگرد جنبش “زن، زندگی، آزادی” همهٔ امکانهای سرکوبگریاش را بهکار انداخته است.
با گذشت بیش از سیوپنج سال از این کشتار سیاسی بزرگ، و بهرغم همه تلاشهای سران حکومت بهمنظور پردهپوشی این جنایت هولناک در برابر افکارعمومی، بسیاری از گوشههای تاریک این فاجعه، و سیمای امر دهندگان، سازماندهندگان، و اجرا کنندگان آن از پرده برون افتاده و آشکار شده است. و امروز حتی شماری از شکنجهگران و زندانبانان این قهرمانان خاموش خلق با گستاخی از آن دوران تکان دهندۀ زندان و شکنجهگریهای وحشیانهٔ مزدوران “نظام نمونه” جهان داد سخن میدهند تا شاید “آب زمزم”ی برای ”تطهیر“ شان در فردای پاسخگویی پس از سقوط حکومت جهل و جنایت ولایت فقیه باشد.
پرده پوشی این جنایت از سوی سران رژیم و سکوت مماشاتگرانه و گاه تأییدآمیز کسانی که از “مردم سالاری”، “جامعهٔ مدنی”، و “آزادی” دم میزنند در قبال این بیقانونی و پاکسازی خونین به آمران و مجریان این کشتار اجازه میدهد تا با تصاحب پستهای حکومتیای کلیدی مانند ریاست جمهوری، پاداش جنایتهایشان را از حکومت جمهوری اسلامی دریافت کنند.
در تمامی این سالها و از بین کسانی که در برپایی و حیات حکومت جمهوری اسلامی نقشی اساسی داشتند و دارند تنها زندهیاد آقای منتظری بود که در برابر این کشتار بیسابقه در تاریخ معاصر میهنمان بهاعتراض برخاست. نوار صوتی گفتوگوی آقای منتظری در جلسهٔ ۲۴ مردادماه ۱۳۶۷ در دیدار او با “گروه مرگ” اعزامی رهبر رژیم به زندانها (که عبارت بودند از: حسینعلی نیری، در مقام حاکم شرع وقت؛ مرتضی اشراقی، دادستان وقت؛ مصطفی پورمحمدی، در مقام نمایندهٔ وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین؛ و ابراهیم رئیسی، معاون وقت دادستان کشور و رئیسجمهور برگماردهٔ کنونی رژیم)، در این زمینه گواهی بسیار گویاست. آقای منتظری اعدامهای صورت گرفته را بزرگترین جنایتی نام میدهد که در جمهوریاسلامی از اول انقلاب تا آن زمان انجام شده است. او خطاب به حاضران جلسه ۲۴ مردادماه ۱۳۶۷ میگوید: “میخواهم ۵۰ سال دیگر برای آقای خمینی قضاوت نکنند و بگویند آقای خمینی یک چهرهٔ خونریز، سفاک و فتاک [گستاخ] بود و بهنظر من این بزرگترین جنایتی که از اول انقلاب تا حالا در جمهوریاسلامی شده است و در تاریخ ما را محکوم میکنند… و شما را در آینده جزءِ جنایتکاران تاریخ مینویسند.”
کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷- زندانیانی که در بیدادگاههای قوهٔ قضائیه محاکمه و به زندان محکوم شده بودند- جز پاکسازی خونین بهمنظور محو فیزیکی مخالفان سیاسی و یاری رساندن به دوام حکومت جمهوری اسلامی با ایجاد رعب و وحشت هدفی نداشته است.
در فاجعهٔ کشتار زندانیان سیاسی، برخلاف ادعاهای دروغین سران رژیم، فقط اعضا و هواداران زندانی سازمان مجاهدین خلق- که بیشترین شمار کشتهشدگان از آنان بود- بهقتل نرسیدند. در این کشتار، نیروهای چپ و دگراندیش ازجمله صدها تن از رهبران، کادرهای برجسته، اعضا و هواداران حزب تودهٔ ایران بهشکلی بسیار برنامهریزی شده از سوی مجریان این جنایت هولناک اعدام شدند. در زمرهٔ این قربانیان برجستهترین مبارزان دوران ستمشاهی یعنی افسران قهرمان تودهای که بیش از ۲۵ سال از عمرشان را در حصار زندانهای شاه بودند، فعالان برجستهٔ سندیکایی در جنبش کارگری ایران، متفکران، نویسندگان، و مترجمان نامدار، افسران دلیر ارتش، کادرهای حزبی جوان، فرهیخته، و پرتلاش قرار داشتند که مجموعاً در خلال سالها و دههها فعالیت پربار سیاسی و اجتماعی و فرهنگیشان در بردن آگاهیهای سیاسی و مبارزاتی به درون جامعه ما نقشی اثرگذار داشتند در زمرهٔ کشته شدگان عضو و هوادار حزب تودهٔ ایران در این تهاجم بربرمنشانه ارتجاع بودند.
فاجعهٔ ملی کشتار هزاران زندانی سیاسی و دگراندیش و عملکرد بیش از چهار دهۀ رژیم ولایت فقیه درعینحال نشانگر ماهیت عمیقاً ضد انسانی و جنایتکار حکومتی را برملا میکند که شالودهٔ نظریاش “اسلام سیاسی” است. حکومتی که نه اصلاحپذیر است و نه در آن هیچ قانونی (حتی قانون اساسی موردقبول خودِ حکومت)، هیچ دستگاهی اجرایی، هیچ قانونگذار و حقوقدانی، و هیچگونه خواست و ارادۀ مردم در زمینههای مختلف زندگیشان در مقابل نظرات و فرمانهای ولی فقیه، دیکتاتور حاکم، پشیزی ارزش ندارد.
هممیهنان آگاه و مبارز!
کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ همراه با دیگر سرکوبهای خونین سالهای دههٔ ۱۳۶۰، و سرکوبهای انجام شده در سالهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و در تمامی طول دو سال اخیر تجربۀ تاریخیای مهم برای همهٔ نیروهای مترقی و آزادیخواه کشور است. حکومتی که بهگفتهٔ بنیانگذارش خمینی “حفظ نظام اوجب واجبات” است، و بهخاطر همین حفظ ”نظام“ و ”اسلام سیاسی“ جنایتی چنین هولناک را سازماندهی میکند، ادعای امکان تغییر ماهیت آن از طریق مذاکره و نصیحت، خاک پاشیدن در چشم تودهها و یاری رساندن به دوام حاکمیت خونبار استبداد در کشور ماست. نکتۀ دیگر آنکه، فرمان خمینی به کشتار زندانیان سیاسی، و بهقول آقای منتظری با زیر پا گذاشتن حتی قوانین جمهوریاسلامی، نشاندهندۀ این واقعیت است که حکومت کنونی ایران فقط در نام “جمهوری” است و در ساختار و عملکرد حکومتی خودکامه، عمیقاً استبدادی، و ضد مردمی است که بدون تغییر بنیانی ساختار آن- و حرکت به سمت استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک- نمیتوان به آیندهٔ کشور و امکان بهوجود آمدن تحولی در راه استقرار آزادی و حاکمیت ارادهٔ مردم بر سرنوشتشان امیدوار بود.
افشای جنایت های رژیم سرکوبگر و فاسد، و زنده نگاه داشتن یاد تمامی جانباختگان، و خانواده های زجر کشیده آنان مخصوصا مادران خاوران که در شرایط خفقان حاکم بر جامعه با همه فشارهایی که متحمل شدند، گامی به پس نگذاشتند و به افشاگریهای خود ادامه دادند، سدی خواهد بود در مقابل تکرار چنین جنایت های شومی در آینده.
حزب تودهٔ ایران، ضمن تلاشهای گسترده و جهانیاش بهمنظور افشا و روشن شدن تمام زوایای تاریک جنایتهای رژیم، همراه با خانوادههای این جانباختگان و پشتیانی از مبارزهٔ بهحق آنان برای روشن شدن واقعیتها در واپسین روزهای زندگی عزیزانشان، به تلاشهایش همچنان ادامه خواهد داد.
* گستردهتر باد تلاشها در راه برپایی کمیتهٔ حقیقتیاب.
* گرامی باد خاطرهٔ همهٔ مبارزان راه آزادی و فرزندان دلاور خلق که در کشتار فاجعهٔ ملی سال ۱۳۶۷ و در تمامی سرکوبهای سالهای اخیر جان باختند!
* درود بیکران به مادران، پدران، همسران، فرزندان، و وابستگان جانباختگان فاجعۀ ملی که استوار و خستگیناپذیر از حقانیت مبارزهٔ فرزندان سربلند خلق در برابر رژیم ولایت فقیه دفاع کرده و میکنند!
* ننگ و نفرت بر سران رژیم ولایت فقیه – آمران و عاملان جنایت دهشتناک فاجعهٔ ملی!
کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
۶ شهریورماه ۱۴۰۲
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۸۹، ۶ شهریور ۱۴۰۲