مسایل سیاسی روز

گرانی نان: از ادعای حفظ جان و نان مردم گرفته تا سرکوب و کشتار نان‌آور خانواده

موج جدید گرانی نان، برخلاف وعده‌ها، مانورها و انکارها، اکنون دیگر به واقعیت ملموس و دردناک زندگی زحمتکشان و تهی‌دستان جامعه تبدیل شده است. بی‌شک گروه‌های باز هم بیشتری از محرومان جامعه به گرسنگی بیشتر محکوم خواهند شد. بر اساس آمارهای منتشر شده، قیمت نان در بیش از ده استان کشور در حدود ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است. بر اساس آمار ارائه شده از سوی محمد برزعلی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی گلستان، “از این پس قیمت نان سنگک با وزن ۶۰۰ گرم هر عدد ۹ هزار تومان، بربری با وزن ۵۰۰ گرم هر عدد ۷ هزار و ۵۰۰ تومان و تافتون با وزن ۲۰۰ گرم هر عدد ۴ هزار تومان خواهد بود” [خبرگزاری ایلنا، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲]. قرار بود افزایش قیمت‌ها تا آخر ماه شهریور همه استان‌های کشور را دربر گیرد. افزایش قیمت نان در شرایطی اتفاق می‌افتد که کالاها و نیازهای اساسی مردم از قبیل گوشت، تخم مرغ، لبنیات، میوه، دارو، و مسکن، همچنان رو به‌افزایش است و پیش‌بینی می‌شود که افزایش قیمت آرد و نان باعث افزایش باز هم بیشتر بسیاری از کالاهای دیگر شود. همچنین باید اضافه کرد که پیش از موج جدید گرانی نان، بنابه گفتهٔ کارشناسان اقتصادی، بیش از ۵۰ درصد مردم در زیر خط فقر به‌سر می‌بردند. اگر ملاک را زندگی واقعی  زحمتکشان قرار بدهیم و نه ادعاهای کارگزاران و اقتصادانان حامی رژیم، آنگاه باید بپذیریم که طرح هایی نظیر کالابرگ حتی قبل از گرانی اخیر نان، و در سایه تورم افسارگسیخته و هرج و مرج حاکم بر بازار، دردی از تهی‌دستان جامعه را دوا نکرده است. آنچه اتفاق می‌افتد، افزایش سریع تعداد انسان‌های محروم، به‌ویژه کودکانی است که درحسرت یک وعده غذای سیر، گرسنه سر بر بالین می‌گذارند.

جهرمی، سخنگوی دولت رئیسی، ضمن انکار کردن گرانی نان، اصطلاح “متوازن سازی” را به‌جای افزایش قیمت‌ها به‌کار می‌برد و هدف از آن را یکسان سازی قیمت نان به‌منظور جلوگیری از قاچاق نان و کم‌فروشی در استان‌های مجاور اعلام کرده است. حال این سؤال پیش می‌آید که چرا این “متوازن سازی” در خدمت گرانی و نه ارزان سازی مورد استفاده قرار می‌گیرد و اینکه چرا “متوازن سازی” دستمزدهایی که هم‌اکنون یک‌سوم خط فقر هستند را شامل نمی شود؟ البته دیرزمانی است که توجیه‌ها و فریب‌کارهای امثال جهرمی دیگر حتی از نظر نمایندگان مجلس گوش به‌فرمان هم که به لطایف‌الحیل به بزک کردن سیاست‌های رژیم و از زیر ضربه خارج کردن ولی فقیه مشغول هستند، قابل دفاع نبوده و این خود به بحران سیاسی رژیم دامن زده و می‌زند.

روی دیگر سکهٔ گرانی نان، سرکوب زحمتکشان، به‌ویژه تهی‌دستانی است که در نتیجه سیاست‌های اقتصادی حکومت و زیر فشار طاقت‌فرسای فقر، بیکاری، و گرسنگی به کول‌بری وسوخت‌بری و دیگر شغل‌های کاذب روی آورده و با تحمل رنج‌هایی جانکاه و پذیرش خطرهای جانی‌ای آشکار، نان خود و خانواده‌شان را درمی‌آورند. بنا به اخبار منتشر شده تعداد دیگری از کول‌بران را مأموران مسلح رژیم در هفته‌های اخیر کشته و زخمی کرده‌اند. این مزدوران حتی به حیوانات هم رحم نکرده و اسب‌های کول‌بران را هم با بیرحمی می کشند. علاوه بر این درنده خویی‌ها، اموالی که کولبران حمل می‌کنند را هم به‌غارت می‌برند. سرکوب خشن و خونین اعتراض‌های کارگران اخراجی معدن طلای روستای آقدره واقع در تکاب آذربایجان غربی و مردم این روستا که خواهان کار در این معدن هستند از طرف نیروهای یگان ویژه و به‌درخواست مالکان معدن که از اعضای سپاه پاسداران و دیگر عوامل وابسته به رژیم هستند، از اقدام‌هایی دیگر هستند که ماهیت ضد مردمی رژیم ولی فقیه را به‌عیان نشان می‌دهد. کارگزاران حکومت در این منطقه به مردم و جوانان این روستا- آقدره – که امکان کار و فعالیت کشاورزی به‌خاطر تأسیس معدن از آنان گرفته شده ‌است وعدهٔ کار و استخدام در این معدن را داده بودند، وعده‌هایی که هرگز عملی نشده‌اند. مالکان معدن با حمایت ارگان‌های حکومتی کارگران بیکارشده و خانواده‌های آنان که سال‌هاست از آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از فعالیت‌های این معدن در رنج هستند، به‌خاطر ادامه کار و حیات خود لب به‌اعتراض می‌گشایند چون دشمنان بیگانه با آنان برخورد کرده و به این روستا حمله می‌کنند و با اقدام به تیراندازی، ضرب و شتم، و خرابکاری، بیش از سی تن از مردم این روستا را دستگیر می‌کنند. آری، رئیسی و دیگر کارگزاران حکومتی این‌گونه “هم جان مردم و هم نان مردم را حفظ می‌کنند.”

موج جدید گرانی نان که سراسر کشور را دربر گرفته نتیجهٔ سیاست‌های فاجعه‌بار اقتصادی‌ای است که در طول بیش ازسه دهه گذشته با زور و سرکوب به لایه‌های تهی‌دست جامعه تحمیل شده‌اند. آزادسازی اقتصادی و انداختن بار بحران‌های اقتصادی به دوش کارگران و زحمتکشان از عناصر اصلی تشکیل‌دهنده این سیاست نولیبرالی بوده ‌است. بعد از گران شدن دوبارهٔ نان، هم‌اکنون نیز مانورها و ابرازنظرهای برخی کارگزاران حکومتی را شاهد هستیم که نشان از آن دارد که آزادسازی قیمت بنزین و گران کردن مجدد آن در دستور کار سران رژیم قرار گرفته است.

تورم، گرانی نان و دیگر کالاهای اساسی، لایحهٔ “عفاف و حجاب”، تشدید اقدام‌های سرکوبگرانهٔ افسارگسیخته و زدوبندهای پشت پرده با آمریکا، همه و همه، حلقه‌هایی به‌هم پیوسته از زنجبرهٔ سیاستی واحد هستند که از یک سو بحران‌های عمق یابندهٔ اقتصادی و اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیک رژیم و از سوی دیگر دست‌وپا زدن‌های سران رژیم را برای حفظ حکومتی فاسد و ضد انسانی به‌نمایش می‌گذارد.

با حکومتی که نان، این خوراک اصلی زحمتکشان را نیز به سفره آنان روا نمی‌دارد و با قساوت تمام تهی‌دست‌ترین لایه‌های جامعه را به “جرم” تلاش برای زنده ماندن به خاک و خون می‌کشد، جز با زبان مبارزهٔ متحد و متشکل همه زحمتکشان و لایه‌های میانی جامعه، و به‌دور از دسیسه‌های تفرقه‌افکنانه رژیم نمی‌توان مقابله کرد!

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۸۹، ۶ شهریور  ۱۴۰۲

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا