مسایل سیاسی روز

بدرود رفیق کمال

با خبر شدیم که متأسفانه رفیق توده‌ای ما کمال گیلانی روز ۱۵ مردادماه ۱۴۰۲ در سن هفتادوچهار سالگی، در شهر تورنتو در کانادا، فوت شده است. رفیق کمال، به‌گواه همهٔ دوستان و رفقایش، انسانی زحمتکش، پرکار، شریف، متعهد، کمک‌کار، و والا به‌تمام معنی بود. او کمونیستی کوشا و پویندهٔ صادق راه آرمان‌های سوسیالیستی و به‌راستی متعهد به انترناسیونالیسم زحمتکشان بود.

رفیق کمال دانش‌آموختهٔ دانشکدهٔ علوم انسانی در دانشگاه شیراز در سال‌های دههٔ ۱۳۴۰ بود. او پس از انقلاب بهمن به حزب تودهٔ ایران پیوست و از همان آغاز، کار حزبی و توده‌‌ای در میان زحمتکشان را آغاز کرد. در آغاز دههٔ ۱۳۶۰ و در پی یورش نیروهای سرکوبگر امنیتی به حزب ما، رفیق کمال مجبور به ترک میهن شد.

او با دشواری خودش را به پاکستان رساند و در آنجا، همراه با دیگر رفقای توده‌ای، به کار در دفترهای امور پناهندگی سازمان ملل متحد مشغول شد تا بتواند به پناهندگان، از هر ملیّتی، کمک کند. درنهایت، رفیق کمال خودش نیز از طریق سازمان ملل متحد به‌عنوان پناهنده در کانادا پذیرفته شد و در اواخر دههٔ ۱۳۶۰ وارد کانادا شد. در تورنتو، پس از مدت کوتاهی تدریس زبان انگلیسی و نرم‌افزارهای کاربردی کامپیوتری را در مدرسه‌های بزرگ‌سالان و مهاجران آغاز کرد. چندی نگذشت که با توجه به سابقهٔ تحصیل و فعالیتش در پاکستان، در انجمن ایرانیان اونتاریو (در شهر تورنتو) با سمت مددکار اجتماعی برای یاری‌رسانی به تازه‌واردان چه پناهنده و چه مهاجر استخدام شد. در اواخر دههٔ ۱۳۷۰ به‌اتکای دانشی که در عرصهٔ علوم کامپیوتری تحصیل کرده بود، در یکی از خبرگزاری‌های کانادا با سمت کارشناس آی‌تی برای نگهداری سیستم‌های کامپیوتری استخدام شد و در نهایت نیز، پس از حدود بیست سال کار در آن‌ مؤسسه، بازنشسته شد.

رفیق کمال در سال‌های مهاجرت بخش بزرگی از زندگی‌اش را وقف فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی کرد. او در عرصه‌های گوناگون فعالیت‌های حزبی، فعالیت‌های توده‌‌ای و اجتماعی، دفاع از حقوق زنان و دگرباشان جنسی، همبستگی با مردم و انقلاب کوبا، تبلیغ و ترویج جنبش صلح، و سازمان‌دهی اتحادیه‌ا‌ی تلاش‌هایی پرثمر داشت و به‌همین دلیل از احترام رفقای توده‌ای و رفقای کانادایی و دیگر ملیّت‌های ساکن کانادا برخوردار بود. او چه در مقام عضو در حزب تودهٔ ایران و چه در تشکیلات کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران “کودیر” در کانادا، علاوه بر مشارکت فعال در تصمیم‌گیری‌ها، به هر وظیفه‌ای  که به او محوّل می‌شد تمام و کمال و مشتاقانه عمل می‌کرد، از توزیع نشریه و تهیه پوستر و پلاکارد گرفته تا تهیه و ترجمهٔ مطالب انگلیسی برای حزب و همکاری در تهیهٔ “توده نیوز” و کمک‌های فنی کامپیوتری به رفقا و تدارک و تبلیغ مراسم و تظاهرات گوناگون و شرکت در آن‌ها. او از نخستین رابط‌های تشکیلات حزبی ما در کانادا با رفقای چپ و کمونیست ملیّت‌های دیگر و از نخستین سازمان‌دهندگان مراسم یادبود قربانیان فاجعهٔ ملی به ابتکار تشکیلات حزبی در تورنتو بود.

رفیق کمال در کار و زندگی فردی و اجتماعی الگوی رفاقت و یکرنگی و صمیمیت و از خودگذشتگی بود. همیشه در کوله‌پشتی‌اش مقاله‌، نوار، روزنامه، کتاب،‌ سی‌دی، پوستر، یا دست‌کم هدیه‌ای برای دوستان و رفقا داشت. مرگ نابهنگام این رفیق شفیق برای همهٔ رفقا بسیار تأثرانگیز بوده است. رفیق کمال تا پایان عمر به حزبش وفادار بود و از تلاش در راه تحقق آرمان‌های سوسیالیستی و عمل کردن به تعهدهای انترناسیونالیستی‌اش بازنایستاد. او در سال‌های پس از بازنشستگی در کلاس‌های آنلاین به افغان‌ها و به‌ویژه دختران افغان به‌رایگان زبان انگلیسی آموزش می‌داد.

درگذشت رفیق کمال گیلانی را به خانوادهٔ‌ او و به همهٔ رفقا و دوستانش تسلیت می‌گوییم.

یادش گرامی و راهش پُررهرو.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۹۰، ۲۰ شهریور  ۱۴۰۲

دکمه بازگشت به بالا