مسایل بین‌المللی

در پروژهٔ اتصال هند و خاورمیانه و اروپا، جای فلسطین کجاست؟ 

نوشتهٔ دکتر ماهر شریف، پژوهشگر و تاریخ‌نگار در مؤسسه مطالعات فلسطین، بیروت 

به نظر می‌رسد تلاش‌های بی‌وقفهٔ دولت بایدن برای عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل محدود به ادغام اسرائیل در منطقه و ترویج ادغام چندوجهی کشورهای این منطقه نیست، بلکه همچنین شامل توانمندسازی اسرائیل برای ایفای نقشی فعال در یک پروژه بزرگ اقتصادی جهانی است. در هفته‌های اخیر،‌ این پروژه موضوع مشترک صحبت‌های محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بوده است. بن سلمان در مصاحبه با فاکس نیوز در روز ۲۱ سپتامبر [۳۰ شهریور] در این باره صحبت کرد. بایدن و نتانیاهو روز ۲۰ سپتامبر در نیویورک دیدار کردند و نتانیاهو در سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در روز ۲۲ سپتامبر به همین موضوع اشاره کرد.

اتصال اروپا و خاورمیانه و هند

در پشت صحنه، آمریکا از ژانویه ۲۰۲۳ در مورد پروژه‌ای صحبت کرده است که اتحادیهٔ اروپا و کشورهای خاورمیانه [آسیای غربی] و هند را به شبکه‌ای از خطوط ریلی و مسیرهای دریایی به هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، و اسرائیل وصل می‌کند.

در حاشیهٔ گفت‌وگوهای نشست گروه۲۰ (G20)، که [در اوایل سپتامبر] به میزبانی دولت هند برگزار شد، نمایندگان دولت‌های هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، فرانسه، آلمان، ایتالیا، آمریکا، و نیز اتحادیهٔ اروپا توافق‌نامهٔ اولیه‌ای را برای ایجاد این کریدور امضا کردند که شامل دو مسیر است: یک مسیر که هند را به کشورهای خلیج فارس وصل می‌کند و مسیر دوم که کشورهای خلیج فارس را به اروپا وصل می‌کند. این اتصال از طریق مسیرهای دریایی و شبکهٔ ریلی صورت می‌گیرد که امکان ارتباطات “مطمئن و ارزان” را فراهم و تجارت بین هند و امارات متحده عربی را نیز تسهیل می‌کند. امارات متحده عربی، اردن، اسرائیل، و اروپا یک شبکه برقی و دیجیتال نیز در امتداد شبکهٔ ریلی ایجاد خواهند کرد.

به گفتهٔ برخی منابع، این پروژه همچنین شامل ساخت یک کریدور هیدروژنی است که به‌ویژه دُبی در امارات متحده عربی و جده در عربستان سعودی را به بندر حیفا در اسرائیل و از آنجا به بندرهای اروپایی وصل می‌کند. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، در میزگردی از رهبران این کشورها و اتحادیهٔ‌ اروپا در نشست گروه۲۰، در مورد امضای توافق‌نامه مزبور صحبت کرد و آن را توافقی “تاریخی” خواند. در همان نشست، اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، تأکید کرد که گسترهٔ این پروژه “بسیار فراتر از فقط راه‌آهن یا کابل” ارتباطی است و آن را “یک پل سبز و دیجیتال بین قاره‌ها و تمدن‌ها” خواند.

در اجرای این پروژه، به نظر می‌رسد هدف دولت آمریکا- که عامل اصلی پیشبرد پروژه است- هم مقابله با “طرح کمربند و جاده” است که ده سال پیش شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، راه‌اندازی کرد، و هم افزایش توانایی‌های هند برای مقابله با قدرت رو به رشد چین و گسترش نفوذ آن است.

پروژه‌ای در چشم‌انداز عربستان سعودی و آمریکا و اسرائیل

در مصاحبهٔ فاکس نیوز با ولیعهد سعودی، برت بائر از او پرسید: “[…] به توافق ریلی و بندری اشاره کردم که اروپا و کشورهای خلیج فارس و هند را به یکدیگر وصل می‌کند. چرا این موضوع این قدر مهم است؟” محمد بن سلمان در پاسخ گفت: “این پروژه زمان حمل‌ونقل کالاها از هند به اروپا را دست‌کم 3 روز کاهش می‌دهد که در نتیجه، هم در وقت صرفه‌جویی می‌شود و هم در پول. مسیری امن‌تر و کارآمدتر است، پس چرا آن را نسازیم؟ در ضمن، موضوع فقط حمل‌ونقل کالا از طریق خطوط ریلی و بندرها نیست، بلکه شامل شبکه‌ها[ی ارتباطی]، شبکه‌های برق، کابل‌های داده[های دیجیتال]، و چیزهایی دیگری است که اروپا و خاورمیانه و نیز هند و بیشتر این مناطق از آن بهره خواهند برد و انرژی سبز در خاورمیانه تولید و به اروپا و هند صادر خواهد شد. بنابراین، برای ما و اروپا و هند مهم است.”

بر اساس بیانیهٔ دولت آمریکا، پس از دیدار رئیس‌جمهور آمریکا و نخست‌وزیر اسرائیل در نیویورک، آنها دربارهٔ “پیشرفت‌های صورت‌گرفته در راه ایجاد خاورمیانه‌ای یکپارچه‌تر، مرفه‌تر، و صلح‌آمیز، از جمله از طریق تلاش برای تحکیم و گسترش عادی‌سازی با کشورهای منطقه، مشورت کردند. رهبران دو کشور از اعلام تاریخی گروه۲۰ در مورد اجرای طرح پیشنهادی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه و اروپا، که از امارات متحده عربی و عربستان سعودی عبور می‌کند، استقبال کردند.”

در نشست گروه۲۰ در روزهای ۹ و ۱۰ سپتامبر، بنیامین نتانیاهو این پروژه را ستود و آن را “مهم‌ترین پروژه همکاری در تاریخ ما” توصیف کرد و گفت این پروژه “ما را به عصر جدیدی از ادغام و همکاری منطقه‌یی و جهانی می‌برد که گستره‌ای بی‌سابقه و منحصر‌به‌فرد دارد.” او افزود: “کشور ما، اسرائیل، نقطه‌ای مرکزی در این کریدور اقتصادی خواهد بود. خطوط آهن و بندرهای ما مسیر جدیدی را از هند به اروپا از طریق خاورمیانه و برعکس باز خواهد کرد.” نتانیاهو تأکید کرد که اسرائیل “از تمام توانایی‌ها، تمام تجربه، و از تعهد کاملش استفاده خواهد کرد تا این پروژه بزرگ‌ترین پروژهٔ مشترک در تاریخ ما بشود.”

بنیامین نتانیاهو در سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به شیوهٔ نمایشی مورد علاقهٔ همیشگی‌‌اش، نقشه‌ای از خاورمیانه در سال ۱۹۴۸ را نشان داد و اشاره کرد که “چگونه اسرائیل در سال ۱۹۴۸ یک کشور کوچک جداافتاده بود که یک جهان عرب متخاصم آن را احاطه کره بود.” او سپس گفت: “ما دیوارهای دشمنی را خراب خواهیم کرد. چند سال پیش، من اینجا ایستادم و نشانه‌ای در دست گرفتم و در آن به آفت ایران اشاره کردم. و امروز، با همان نشانه، به خاورمیانهٔ جدید اشاره می‌کنم.” که البته فلسطین از آن حذف شده بود.

عربستان سعودی: عادی‌سازی اولویتی برای تأمین منافع اقتصادی

پس فلسطین چه شد؟ در این پروژهٔ بزرگ اقتصادی جهانی، جای فلسطین کجاست؟ موضع آمریکا و اسرائیل در مورد فلسطین هنوز از چهارچوب مواضع سنتی‌شان فاصله نگرفته است. جو بایدن در دیدار با بنیامین نتانیاهو بار دیگر بر “ماهیت ناگسستنی روابط بین دو کشور” و “تعهد بی‌خدشهٔ آمریکا به امنیت اسرائیل” و همچنین “ادامهٔ همکاری نزدیک اسرائیل و آمریکا برای مقابله با همهٔ تهدیدهای ایران و گروه‌های نیابتی‌اش” تصریح کرد و در تکرار خسته‌کنندهٔ همان حرف‌های همیشگی، بر “ضرورت برداشتن گام‌های فوری برای بهبود وضع امنیتی و اقتصادی [در سرزمین‌های فلسطینی]، حفظ امکان راه‌حل دو کشور، و ترویج صلحی عادلانه و پایدار” تأکید کرد.

بنیامین نتانیاهو در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از کارشناسان حل منازعه انتقاد کرد که این فکر “اشتباه” را به سر همه انداختند که “پیش از عادی‌سازی روابطمان با کشورهای عرب، باید با فلسطینی‌ها به صلح برسیم.” او با یادآوری اینکه اسرائیل، زیر نظارت آمریکا، “چهار معاهدهٔ صلح با کشورهای عرب در چهارچوب توافق‌نامه ابراهیم منعقد کرد،” و پس از اشاره به اینکه اسرائیل و عربستان سعودی “نزدیک” به صلحی “تاریخی”اند، تأکید کرد که چنین صلحی “اثری همه‌جانبه و ماندگار خواهد داشت.” اما در عین حال او بر این موضوع پافشاری کرد که “ما نباید بگذاریم فلسطینی‌ها با این معاهده‌های صلح جدید با کشورهای عرب مخالفت کنند.” او افزود: “فلسطینی‌ها می‌توانند از این صلح گسترده‌تر بهرهٔ زیادی ببرند و باید بخشی از این روند باشند،” و به‌خاطر صلح، “تشکیلات خودگردان فلسطین باید تأمین مالی تروریست‌هایی را که یهودیان را می‌کشند متوقف کند.” او در ادامه گفت: “فلسطینیان باید از ترویج یهودی‌ستیزی دست بردارند و حق یهودیان برای زندگی در میهن تاریخی‌شان را بپذیرند.”

شاهزاده محمد بن سلمان در مصاحبه با فاکس نیوز در مورد موضع عربستان سعودی به‌صراحت تاکید کرد که آنچه در مرکز توجه او قرار دارد منافع اقتصادی آن پادشاهی و پروژه‌های توسعه و تقویت دفاعی آن در محدودهٔ چشم‌انداز ۲۰۳۰ است. او گفت: “از دید ما، پیشرفت و رشد چشمگیر و ایجاد اقتصادی شگفت‌انگیز در عربستان سعودی و دستیابی به موفقیت تقریباً ۱۰۰درصد، که هدف تلاش ما است، به این معنی است که ما به منطقه‌ای پایدار نیاز داریم. و برای اینکه این منطقه پایدار و باثبات باشد، به توسعهٔ اقتصادی در کل منطقه نیاز داریم. نمی‌خواهیم شاهد مشکلات در یمن باشیم. می‌خواهیم شاهد پیشرفت عراق، پیشرفت ایران، پیشرفت لبنان، و پیشرفت بقیهٔ کشورهای منطقه باشیم. ما با این کشورها، کشورهای خلیج فارس، مصر، با دیگر بازیگران منطقه و همچنین بازیگران جهانی، و با متحدانمان در آمریکا همکاری می‌کنیم. این برای بقیهٔ جهان خوب است، زیرا وقتی منطقه آشفته است شاهد [فعالیت‌های] داعش و القاعده و حمله‌های تروریستی و دزدی دریایی هستیم. می‌خواهیم شاهد فرصت‌هایی برای [فعالیت] شرکت‌های آمریکایی و شرکت‌های اروپایی و شرکت‌هایی از بقیهٔ جهان باشیم. می‌خواهیم شاهد رشد بیشتر در جایی باشیم که در دهه‌های گذشته محل بروز بسیاری از مشکلات بوده است.”

محمد بن سلمان در پاسخ به سؤالی درباره توافق دفاعی بین عربستان سعودی و آمریکا، پس از اشاره به اینکه کشورش “بزرگ‌ترین خریدار صنایع تسلیحاتی آمریکا” است و آمریکا “نمی‌خواهد شاهد چرخش عربستان سعودی به جای دیگری غیر از آمریکا برای خرید سلاح باشد”، پاسخ داد که سند توافق‌نامه دفاعی بین دو کشور “حامی منافع آمریکا است؛ منافع امنیتی، منافع نظامی، و نیز منافع اقتصادی. در عین حال، دردسر و کار عربستان سعودی را کم می‌کند که دیگر لازم نیست برای خرید [تسلیحات] به جاهای دیگر رو ببرد.” او تأکید کرد که اگر ایران به سلاح هسته‌یی دست یابد، کشورش “به دلایل امنیتی و به‌خاطر توازن قدرت در خاورمیانه”، برای دستیابی به سلاح هسته‌یی خواهد کوشید.

ولیعهد عربستان سعودی در پاسخ به سؤالی دربارهٔ عادی‌سازی روابط با اسرائیل، که بخشی از پروژهٔ اتصال اروپا و خاورمیانه و هند خواهد بود، گفت: “از دید ما، مسئلهٔ فلسطین بسیار مهم است. باید این مسئله را حل کنیم. مذاکرات خوبی داشته‌ایم که هنوز ادامه دارد. باید ببینیم به کجا می‌رود. امیدواریم به نتیجه برسد و زندگی فلسطینی‌ها را تسهیل و اسرائیل را یکی از بازیگران خاورمیانه کند.” او خاطرنشان کرد که مذاکره در مورد عادی‌سازی هنوز ادامه دارد و طرف‌های مذاکره “هر روز به [توافق] نزدیک‌تر می‌شوند” و “اگر دولت بایدن موفق به تحقق توافقی بشود که به نظر من بزرگ‌ترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد است، در آن صورت ما با برقراری رابطه [با اسرائيل] شروع خواهیم کرد و آن رابطه، صرف‌نظر از اینکه چه کسی اسرائیل را اداره می‌کند، ادامه خواهد یافت.”

او دربارهٔ امتیازهایی که اسرائیل به فلسطینیان خواهد داد گفت: “این موضوع بخشی از مذاکرات است. نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم، زیرا من زندگی خوبی برای فلسطینیان می‌خواهم. می‌خواهم که گفت‌وگو با دولت بایدن را ادامه دهیم تا بتوانیم به نتیجهٔ خوبی برسیم.”

منافع اقتصادی به هزینهٔ پایمال شدن آرمان فلسطین؟ 

برخلاف مواضع قبلی عربستان سعودی که وزیر امور خارجه‌اش شاهزاده فیصل بن فرهان اعلام کرده و در آن عادی‌سازی روابط کشورش با اسرائیل را به “پیدا کردن مسیری برای تحقق راه‌حل دو کشور” منوط کرده بود “که به فلسطینی‌ها کرامت و عدالت می‌دهد،” ولیعهد سعودی فقط دربارهٔ تسهیل زندگی فلسطینی‌ها، برآورده کردن نیازهای آنها، و تأمین و تضمین زندگی خوب برای آنها، در ازای توافق برای تبدیل کردن اسرائیل به یکی از بازیگران در خاورمیانه، صحبت کرد. صحبت‌های او به معنای ادغام “طبیعی” اسرائیل در منطقه و اطمینان از ثبات در این منطقه و ابراز آمادگی برای کار کردن با هر دولت اسرائیلی است، از جمله با دولت کنونی!

آیا این بدان معنی است که رهبری عربستان سعودی، که منافع اقتصادی آن کشور را در صدر موضوع‌های مورد توجهش قرار می‌دهد و مشتاق موفقیت پروژهٔ پیوند اروپا و خاورمیانه و هند است، ممکن است این وعده‌های پوچ دولت کنونی بنیامین نتانیاهو را بپذیرد: متوقف کردن گسترش شهرک‌سازی یا الحاق نکردن کرانهٔ باختری اشغالی به اسرائیل؛ اعطای امتیازاتی به فلسطینیان در منطقهٔ C؛ یا حتی اعلام اینکه این دولت [اسرائیل]، در ازای عادی‌سازی روابط بین عربستان و اسرائیل، در حرف به “راه‌حل دو کشور” متعهد است، به‌ویژه اگر با دولتی در آمریکا به توافق برسد که حاضر باشد خواست‌های امنیتی و هسته‌یی‌ عربستان را برآورده کند؟ در ماه‌ها و شاید هفته‌های آینده پاسخ به این سؤال‌ها روشن خواهد شد.

نتیجه‌گیری

از زمان فاجعهٔ “نکبت” که مردم فلسطین ۷۵ سال پیش متحمل آن شدند [بیرون راندن جمعیت بزرگی از فلسطینی‌ها از خانه و کاشانه‌شان و کوچ اجباری آن‌ها در سال ۱۹۴۸ پس از ورود نیروهای مسلح اسرائیلی به سرزمین‌های فلسطینی]، خاورمیانه شاهد پروژه‌های اقتصادی و نظامی فراوان، به‌ویژه پروژه‌ای آمریکایی با هدف تبدیل کردن اسرائیل صهیونیست به “کشوری عادی” در این منطقه بوده است. این منطقه روی امنیت و ثبات و رفاه را نخواهد دید، مگر اینکه مردم فلسطین از حقوق ملی‌شان در میهن خودشان برخوردار شوند؛ و مگر اینکه اسرائیل از سرزمین‌های عربی که در جریان تجاوزهایش در ژوئن ۱۹۶۷ اشغال کرده بود، عقب‌نشینی کند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۹۲، ۱۷ مهر  ۱۴۰۲

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا