گزارش هایی از پیکار و زندگی مردم
- حجاب اجباری: رمز سرکوب دانشجویان و ابزار آن است
- در روز ۲۵ شهریور دستکم ۶۰۰ زن در تهران دستگیر شدهاند
- دولت مطالبهٔ دهقانان را پرداخت نمیکند!
- طبقاتی شدن ورزش و تبعیض آشکار در حق زنان ورزشکار
- مقاومت مردمی باهمهٔ اعمال فشارها و سرکوب ادامه دارد!
رژیم ولایت فقیه با گسترش سرکوب و تهدید در هفتههای اخیر جهت مقابله با رشد جنبش در سالگرد خیزش زن زندگی آزادی در پی ایجاد وحشت در بین گردانهای جنبش یعنی جوانان، زنان و کارگران و زحمتکشان از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. در مقابل تمامی این فشارها ما با مقاومت جانانه مردم در عرصههای مختلف روبرو بودیم که نشان از عزم جزم مردم برای ادامه جنبش تا رسیدن به خواستهای خود دارد.
حجاب اجباری: رمز سرکوب دانشجویان و ابزار آن است
در دانشگاه تهران بهتازگی بنرهایی موسوم به “نظامنامهٔ اخلاق” در سطح دانشگاه قرار گرفتهاند که حاوی بندهای جدیدی در خصوص پوشش دانشجویان است. همچنین گزارشها حاکی از حضور نیروهای زن حراست در گیتهای پردیس مرکزی هستند، چیزی که پیشتر وجود نداشت. این افراد به اغلب دانشجویان بابت پوشششان تذکر داده و اذعان کردهاند که دختران تنها با مقنعه در دانشگاه اجازه ورود دارند. در دانشگاه امیرکبیر نیز چندی است که بنرهایی با موضوع پوشش دانشجویان در دانشگاه قرار گرفتهاند. همچنین حراست گیتها پوشش دانشجویان را در هنگام ورود وارسی میکنند و به بهانه پوشششان از ورود بسیاری از آنان مانع میشوند. در دانشگاه هنر اصفهان نیز اطلاعیهای مشابه درخصوص پوشش دانشجویان ابلاغ شده است و در آن به مصادیق پوشش مناسب و نامناسب اشاره شده است. همچنین با استناد به شیوهنامه انضباطی، تنبیهات متخلفین یادآوری شده است. در دانشگاه الزهرا نیز گزارشها حاکی از محرومیت چندتن از دانشجویان از خوابگاه بدون حکم انضباطی و به دستور حراست هستند. در دانشگاه علامه طباطبایی نیز گزارش شده است که در درب ورود به دانشجویان نسبت به پوشش شال و روسری تذکر دادهاند و تهدید کردهاند که از روز بعد نمیتوانند با پوششی غیر از مقنعه وارد دانشگاه شوند. در مقابل، ما شاهد مقاومت دانشجویان در برابر تمامی این فشارها هستیم. به عنوان مثال در بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران به مناسبت سالگرد جنبش زن، زندگی، آزادی و آغاز سال تحصیلی جدید میخوانیم: “دانشگاه هیچ زمانی از مردم خود جدا نبوده و فریاد آزادی خواهیاش یک سال است که بسیار بیشتر از قبل شنیده میشود. هرچند که سرکوب شود؛ هرچند که دانشجویانش را تهدید، تنبیه، اخراج یا بازداشت کنند؛ هرچند که اساتید دغدغهمندش را بیکار کنند. ما با تمام توانمان ٬سرخم قدغن٬ را معنی کردیم. ما فریاد دادخواهیمان را از نردههای سبز به بیرون رساندیم. ما نشان دادیم که جدا از مردم نیستیم. حال که دوباره درهای دانشگاه باز شدهاند زمان آن فرا رسیده که به یادتان بیاوریم ما فراموش نکردیم، عقب نکشیدیم و تسلیم نشدیم. هرچقدر که میخواهید تهدید کنید، بترسانید، کتک بزنید و اخراج کنید نمیتوانید اندیشهمان را از ما بگیرید. نمیتوانید قدمهای استوارمان را متزلزل کنید؛ نمیتوانید جلوی ما بایستید چرا که همیشه پایان شب سیاه، صبح روشن میآید و زمستان تمام شدنی است.”
در جایی دیگر در بیانیه ۶ دانشجوی تعلیقی دانشگاه علامه به مناسبت آغاز سال تحصیلی میخوانیم: “با این وجود که یکسال حق تحصیل از ما گرفته شد و اتمام تحصیل یا تحصیل در مقطع بالاتر نیز وضعیت روشنی ندارد و ابعاد دیگر زندگیمان هم تحتالشعاع این موارد قرار گرفته است؛ اما اینها هرگز ما را ناامید، سرخورده و یا پشیمان نمیکند؛ با صدایی رسا، محکم و مطمئن می گوییم از راهی که آمده ایم بر نخواهیم گشت.” در بیانیهٔ مشترک جمعی از دانشجویان رشتههای هنری دانشکده هنرهای زیبا و دانشگاه هنر تهران بهمناسبت آغاز سال تحصیلی جدید نیز این مقاومت را دقیقاً شاهدیم، آنها نوشتهاند: “ضمن محکوم کردن آنچه بر ما رفت و میرود، با صدای بلند اعلام میکنیم که آنها، آرزوی انفعال و سکوت دانشگاه و ما دانشجویان را به گور خواهند برد. دانشگاه خانهٔ ماست، ما در این خانه میمانیم و با آثار و حضور مؤثرمان، همراه سایر مردم و دانشجویان و هنرمندان بیرون از دانشگاه، برای آزادی خواهیم آفرید و به مبارزه ادامه خواهیم داد و ٬نهگویان٬ فریاد خواهیم زد ٬ما هنوز زنده ایم!٬”
در اقدام شجاعانه دیگر لیلا حسینزاده این فعال دانشجویی در جلسه دفاع از پایاننامهاش با حجاب اختیاری وارد جلسه شد و با یاد دو جانباختهٔ جنبش ملی و مردمی ایران “جعفر پیشهوردی” و “قاضیمحمد” سخنان خود را آغاز کرد.
اینها نمونههای روشنی از مقاومت جنبش دانشجویی و جوانان در مقابل سرکوبگران رژیم ولایت فقیه است.
در روز ۲۵ شهریور دستکم ۶۰۰ زن در تهران دستگیر شدهاند
در سالروز جنبش ”زن، زندگی، آزادی“ در تهران دستکم ۶۰۰ زن دستگیر شدند. این نشانه ترس رژیم از حضور مقاوم زنان قهرمان میهنمان است. بهرغم فشار وحشتناک رژیم برای اعمال حجاب اجباری در مراکز عمومی و معابر و خیابانها ما شاهد حضور زنان قهرمان میهنمان با حجاب اختیاری هستیم. زنان از کوچکترین روزنهای برای ابراز همبستگی با جنبش زن زندگی آزادی و مخالفتشان با سیاستهای سرکوب رژیم استفاده میکنند. بطور مثال زنان ورزشکار مدالآور ایرانی در بازیهای آسیایی هانگژو در عکس دستهجمعی خود مدالهای قهرمانی خود را در همبستگی با آسیب دیدگان چشمی جنبش زن زندگی آزادی در مقابل چشم خود قرار دادهاند.
در حرکت دیگری ۷ زندانی زن سیاسی در حمایت از سیستان و بلوچستان و مردمان مبارزش پیام همبستگی فرستادهاند. آنان در این پیام از جمله گفتهاند:”٬جمعه خونین زاهدان٬ بزنگاهی بااهمیت و تأثیرگذار در جنبش ٬زن، زندگی، آزادی٬ است. یک سال پیش معترضان بیپناه، اما مصمم و مقاوم در سیستان و بلوچستان، در خیابانهای زاهدان به جرم حقخواهی و دادخواهی کشته شدند. ما امضا کنندگان این نامه ضمن گرامیداشت جانباختگان جمعه خونین زاهدان، همراهی و همبستگی خود را با هموطنانمان در سیستان و بلوچستان اعلام میداریم.”
دولت مطالبهٔ دهقانان را پرداخت نمیکند!
امسال دهقانان کشور علاوه بر دستوپنجه نرمکردن با بحران کمبود آب، با عدم پرداخت مطالبات خود از سوی دولت روبهرو شدهاند. سازمان برنامه و بودجه با صدور اطلاعیهای در اوایل مهرماه سال جاری مدعی شده است مطالبات گندمکاران تا پایان مهرماه تسویه میشود. این ادعا درحالی بیان گردید که در قانون بودجه ۱۴۰۲ کل کشور برای خرید تضمینی گندم بالغ بر ۱۰۴٫۵ هزار میلیارد تومان برای خرید ۹ میلیون تن گندم با نرخ مصوب ۱۱٫۵۰۰ تومان بر کیلو مقرر شده بود. اما اکنون دولت اعلام کرده است که قادر به تأمین این مبالغ نیست و لاجرم پرداخت مطالبهٔ دهقانان گندمکار در هالهای از ابهام قرار دارد.
سازمان برنامه و بودجه در اطلاعیهای که بهآن اشاره کردیم از گندمکاران پوزش خواسته، وعده داده است که دولت میکوشد براساس “تدابیر اتخاذ شده” مطالبهٔ دهقانان را پرداخت کند. البته چنین وعدههایی تازگی ندارد. هرسال دهقانان کمزمین و بیزمین، خردهپا و میانهحال مستقیم یا غیرمستقیم با این وضعیت دست به گریبان میشوند. حکومت جمهوری اسلامی در حالی مطالبهٔ گندمکاران را با تأخیر و زیر نرخ تضمینی میپردازد که تورم در روستاها سبب فقر بیشتر و کوچ و حاشیهنشینی خانوارهای روستایی گردیده است. بر پایهٔ گزارش خبرگزاری مهر، سوم مهرماه سال جاری، دولت ۴۵ همت – ۴۵ هزار میلیارد تومان – به دهقانان گندمکار بدهکار است و منابع مالی لازم برای تأمین و پرداخت این بدهی را بنا به اعتراف وزیر جهاد کشاورزی و معاون اول رئیس جمهور ندارد. دهقانان میهن ما- دهقانان بیزمین و کمزمین، خردهپا و میانهحال- نظیر دیگر طبقه و لایههای اجتماعی از سیاستهای اقتصادیاجتماعی و دیکتاتوری حاکم بهشدت متضرر میشوند و باید هرچه بیشتر آنها را بهسمت مبارزهٔ مشترک علیه رژیم ولایت فقیه کشاند.
همچنین باید به تظاهرات و اعتصابهای شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان در سالگرد کشتار خونین زاهدان اشاره کرد. این تظاهرات همراه با شعارهای درست “نه به ولایت و نه به سلطنت” بهرغم گسیل زرهپوشهای نظامی به خیابانها نشان از مقاومت جانانه مردم برای رسیدن به حقوق راستین خود دارد.
طبقاتی شدن ورزش و تبعیض آشکار در حق زنان ورزشکار
همزمان با مسابقات آسیایی هانگژو زنان ورزشکار و تبعیض جنسیتی علیه آنها بهیک موضوع جدی بدل شده است. بر اساس آمارهای رسمی حدود ۶۸ درصد زنان و ۴۵ درصد مردان جامعه ما به علل گوناگونی از جمله کمبود امکانات ورزشی دولتی، گسترش باشگاههای خصوصی با هزینههای بالا و دیگر عوامل در فقر ورزشی به سر میبرند. کمبود مراکز ورزشی برای زنان، عدم حمایتهای لازم و اعمال محدودیتها در برخی از رشتههای ورزشی در حق زنان محدود به شهر تهران نمیشود.
در حکومت جمهوری اسلامی با استناد به آمار ارائه شده بسیاری از مردم میهن ما بهویژه زنان از حق دسترسی به امکانات ورزشی محروم هستند و آن دسته از زنان ورزشکار که با همت و سرمایه خود برای آمادگی بیشتر جهت شرکت در مسابقات از جمله شرکت در بازیهای آسیایی هانگژو هزینه کردهاند نه تنها از لیست اعزامی کنار گذاشته شدهاند، بلکه به دلیل گذاشتن استوری گلایهآمیز به کمیته انضباطی فراخوانده شدهاند.
بخشی از وعدههایی که چندین سال است در فدراسیون بوکس ایران داده شده ولی به آن عمل نمیشود، مربوط به راهاندازی رشته بوکس برای زنان ایرانی است، رشتهای که در سالهای اخیر بهصورت زیرزمینی برگزار شده ولی هرگز به طور قانونی مجوز نگرفته است. مسئولان ارتجاعی امور زنان وزارتخانه با “ریحانه” خواندن دختران [توصیف خامنهای از جنس دختران و زنان] میگویند چنین ورزشی برای آنها ضرر دارد و روحالله حسینی رئیس جدید فدراسیون بوکس درباره برنامه خود برای راهاندازی بوکس زنان با اطاعت از دستورات رژیم اقرار می کند که “این موضوع به نظرات مقامهای بالا نیز بستگی دارد.”
همین مقامات بالا به غیر از ورزش بوکس با کشتی زنان هم دشمنی میورزند. هدی نقیبی، سرمربی تیم ملی کشتی آلیش زنان، گفت: “در ردههای سنی نوجوانان و جوانان هیچ مسابقاتی در خارج از کشور برگزار نمیشود… امیدوارم مسئولان ورزش کشور کشتی را بهتر ببینند زیرا ورزش اولِ کشور و بودجه آن از فوتبال پایینتر است. کشتی ورزش تن به تن و انفرادی است و باید به آن بیشتر بپردازند.”
نازنین ملایی، ملیپوش رویینگ ایران، که یکی از سخنرانان مراسم تجلیل از مدالآوران دو سال گذشته ورزش ایران و بدرقه کاروان اعزامی به بازیهای آسیایی هانگژو بود و سخنانش از تلویزیون پخش نشد گفت: “با همه این افتخار آفرینیها ورزش بانوان هنوز در آغاز راه خود است و افقهای بلند و بزرگی را در سر دارد. … حمایت از تیمهای ملی بانوان و اردوهای تدارکاتی و آمادهسازی، وسایل و تجهیزات تمرینی و مسابقهای ورزش بانوان نیازمند سرمایهگذاری و توجه بیشتر است.”
رژیم و وزارت ورزش گوش به فرمانش با نگاهی قشری و قرون وسطایی به موازات محدودیتهای اعمال شده تحمل حضور داور زن در مسابقات فوتبال مردان را ندارند. این خشم کینهتوزانه در زمانی صورت میگیرد که کنفدراسیون فوتبال آسیا برای نخستین بار در تاریخ نام ۵ داور زن را در فهرست داوران برای قضاوت در جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ قرار داده است.
خدیجه باجی به عنوان یکی از دو داور زن ایرانی که از دوم تا هجدهم مهرماه در بازیهای آسیایی هانگژو در رشته کبدی به قضاوت پرداخته است، در رابطه با کارشکنیها و ایجاد موانع بر سر راهش میگوید: “فدراسیون به من اعلام کرده است باید پنج روز قبل از اعزام به هانگژو یعنی ۲۸ شهریور در تهران باشم اما من همچنان درگیر پروسه گرفتن مرخصی از آموزش و پرورش هستم. … نمیدانم چرا اصلا با من همکاری نمیشود… من باید در بازیهای آسیایی هانگژو که یک رویداد مهم ورزشی محسوب میشود حضور پیدا کنم و باید اهمیت این موضوع درک شود. … با این شرایط شما فقط انرژی منفی به من تزریق میکنید. …”
حضور بدون حجاب بانوان رشته مویتای در مراسم رژه مسابقات ازبکستان که با عنوان قهرمانی آسیا برگزار شد با واکنش زنستیزانه رژیم مواجه شد. درحالی که برای خانم شاهصنم صدیقی حکم عضویت در کمیته فنی صادر شده بود و ایشان با هماهنگی فدراسیون تیم را به ازبکستان اعزام کرده بود، یوسف بهتری رئیس فدراسیون انجمنهای ورزشهای رزمی گفت: “این تیم از سوی فدراسیون اعزام نشده بود اگر بانوان اعزامی عضو تیم ملی باشند قطعاً به کمیته انضباطی دعوت میشوند و با آنها برخورد قضایی خواهیم کرد در غیر این صورت چون بدون مجوز و با پرچم کشورمان تحت عنوان تیم ملی در این مسابقات شرکت کردند باید وزارت ورزش با این هنجارشکنی برخورد کند.”
رژیم ولایت فقیه با طبقاتی کردن ورزش، اعمال تبعیضهای آشکار و تحمیل حجاب اجباری که باعث محدودیتها و کاهش کیفیت کار ورزشکاران زن می شود همچنان به ستیز با زنان میهن ما برای حفظ منافع غارتگرانهاش ادامه میدهد. زنان میهن ما از جمله زنان ورزشکار با شجاعت کمنظیری در برابر این یورشها به دفاع و مقاومت تا رسیدن به حق و حقوق عادلانه خود و رفع هرگونه تبعیض جنسیتی – طبقاتی ادامه میدهند.