مسایل سیاسی روزمسایل نظری و تئوریک

به‌مناسبت صدوششمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی اکتبر

جایگاهِ تاریخی انقلاب اکتبر

انقلاب اکتبر در دوران جنگ فاجعه‌بار جهانی اول بین کشورهای امپریالیستی بر سر تقسیم جهان و هم‌چنین در دوران سلطهٔ کشورهای سرمایه‌داری بر جهان روی داد.

پیروزی انقلاب اکتبر به‌رهبری لنین و بلشویک‌ها در روسیه پایانی تاریخی بر دیدگاه‌های ابدی بودن جهان سرمایه‌داری بود و به خلق‌های زیرستم در جهان نشان داد که جهانی دیگر ممکن است. انقلاب اکتبر رخدادی تصادفی در روال تاریخ تکامل بشری نبود، بلکه بخشی ازحرکت‌های قانونمند تاریخ به‌سوی تکامل و ترقی بود. بنابراین، تأکید براندیشه‌ها وارزش‌های آن- به‌ویژه درزمینه نظری وایدئولوژیک، بخصوص آنجا که جنبه عام وجهان شمول به‌خود میگیرد- درنبرد دشوارکنونی بین جبهه “کار” و” سرمایه” ازاهمیتی بنیادین برخوردارمیشود.

 

پایه‌های نظری انقلاب اکتبر

پیروزی انقلاب اکتبر نمی‌تواند جدا از رهنمون‌های اندیشه مارکسیسم – لنینیسم قلمداد شود. لنین، در مقام ادامه‌دهنده خلاق و مبتکر مارکس و انگلس، با کشف ماهیت اقتصادی- سیاسی امپریالیسم به قانون “رشد ناموزون” کشورهای سرمایه‌داری در دوران امپریالیسم دست یافت. فعالیت نظری خلاق لنین به‌طورکلی با مارکسیسم ارتباطی سازنده داشته است. برخلاف ادعاهای کسانی که با بهانه‌گیری از فروپاشی سوسیالیسم در اتحاد شوروی و اروپای شرقی می‌کوشند لنینیسم را در نقطه مقابل مارکسیسم قرار دهند، باید اذعان داشت که لنینیسم زائیدهٔ مارکسیسم و ادامه دهندهٔ عملی و اصولی نظرات مارکس و انگلس است.

بدین جهت مارکسیسم- لنینیسم به‌عنوان اندیشه و آرمان انقلاب اکتبر در عام‌ترین و مهم‌ترین مشخصه‌های آن – ازجمله ماهیت امپریالیسم، بحران‌های اقتصادی سرمایه‌داری، ناموزونی رشد اقتصادی سرمایه‌داری در دوران امپریالیسم، و تئوری انقلاب سوسیالیستی – اهمیت، علمی بودن، و موضوعیت ‌داشتنن در این زمینه‌ها را حفظ کرده است. ماتریالیسم دیالکتیک می‌آموزد که واقعیت تمام نشدنی است و بُعدهای مختلف و پیچیده دارد. لذا سیر قانونمند تاریخ به‌سوی تکامل را نمی‌توان محدود پنداشت و نظام سرمایه‌داری را نظامی ابدی دانست که بایستی بازسازی و اصلاح شود.

انقلاب اکتبر از همان روزهای نخست آغازش، بر معادله‌های سیاسی و اقتصادی نظام آن روزی جهان اثرهای ژرف باقی گذاشت و بدین‌سان رویدادی بین‌المللی شد. به‌قول جان رید، نویسندهٔ بزرگ آمریکائی، انقلاب اکتبر” دنیا را تکان داد”.  ازمهم ترین دستاوردهای انقلاب اکتبر و زادهٔ آن یعنی اتحاد شوروی و نیز از ویژ‌گی‌های بنیادین آن‌ها، برقراری توازن نیروها در جهان به‌سود صلح و پیشرفت اجتماعی بود. لنین، ماهیت این ویژگی انقلاب اکتبر را “نجات انسانیت از یوغ سرمایه و جنگ‌های امپریالیستی” نامید. با پیروزی انقلاب اکتبر دورانی نو در تاریخ بشریت آغاز شد، دوران گذار از سرمایه‌داری به سوسیالیسم.

 

تاثیرهای انقلاب اکتبر بر جهان و ایران

انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر تقسیم مستعمراتی جهان را به‌طوربنیادی به‌هم ریخت و زمینه‌های امکان دستیابی به آزادی، استقلال، و پیشرفت واقعی را برای خلق‌های آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین فراهم آورد. انقلاب اکتبر مبدأ و نقطهٔ آغاز جنبش رهائی خلق‌ها وملت‌های اسیر در چنگال امپریالیسم در قرن بیستم میلادی بود.

انقلاب اکتبر در همسایگی کشورمان ایران روی داد و به‌جای روسیه تزاری، کشور شوراها را پدید آورد. با پیروزی انقلاب اکتبر، ایران از خطر تجزیه ‌شدن و به‌صورت مستعمره درآمدن، و درنتیجه، اضمحلال حاکمیت ملی و ازدست‌دادن استقلال رهائی یافت. دولت شوراها بلافاصله پس از انقلاب، قرارداد اسارت‌بار ۱۹۰۷/ ۱۲۸۶ خورشیدی که کشورمان ایران را به دو منطقه زیر نفوذِ انگلستان و روسیه تزاری تقسیم می‌کرد باطل اعلام کرد. لنین شخصاً در اعلامیه ۱۴ دسامبر ۱۹۱۷(۲۳ آذرماه ۱۲۹۶) که به‌امضای او منتشر شد، عهدنامهٔ اوت ۱۹۰۷ / ۱۲۸۶ انگلستان و روسیه دایر بر تقسیم ایران به دو منطقه زیر نفوذ، یک منطقه بی‌طرف، و ضمیمه‌های محرمانهٔ آن را باطل دانست. او تأکید کرد: هرگونه قراردادی که با استقلال ملی، تمامیت ارضی، و آزادی عمل ملت ایران مغایرت داشته باشند از این لحظه بی‌اعتبار است، همه را باید پاره کرد تا دیگر وجود خارجی نداشته باشند. دولت انقلابی شوراها، همهٔ حقوق، مطالبه‌های مالی، و امتیازهای استعماری دولت و اتباع روسیهٔ تزاری در ایران و همچنین اجرای کاپیتولاسیون در امور حقوقی و قضائی از سوی روسیه تزاری در ایران را نیز بی‌اعتبار دانست. با تأثیرپذیری از انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، جنبش رهائی‌بخش ملی در میهن ما ایران از سال ۱۹۱۸ /۱۲۹۷ خورشیدی وسعت و دامنه یافت و در سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ (۱۲۹۹/۱۳۰۰ خورشیدی) در آذربایجان، گیلان، و خراسان به‌صورت قیام‌هایی مسلحانه بروز یافت. این خیزش‌های مردمی، توده‌های وسیعی از کارگران، دهقانان، و نیز بورژوازی متوسط و تجاری را دربر گرفت و”حزب کمونیست ایران”، به‌رهبری شخصیت‌های بزرگ انقلابی آن دوران همچون حیدرعمواوغلی، از رهبران نهضت مشروطیت ایران، از دل همین جنبش‌های مردمی-اجتماعی آن دوران پا به‌عرصه وجود و فعالیت گذاشت. در ادامهٔ این روند قانونمند و در جریان بحران عمومی سرمایه‌داری در آستانه جنگ جهانی دوم، یعنی ۸۲ سال پیش، وارث پیشینهٔ انقلابی و دموکراتیک حزب کمونیست ایران یعنی حزب تودهٔ ایران تشکیل شد و در مدت زمانی کوتاه به جریان اجتماعی‌ای عظیم  تبدیل گردید.

 

سرمایه‌داریِ بحران‌زا و اندیشه‌ها وآرمان‌های انقلاب اکتبر در دوران ما

 

هم‌اکنون بحران ژرف و همه‌جانبهٔ اقتصادی سیستم سرمایه‌داری جهانی را فراگرفته است. جهان سرمایه‌داری انحصاری در سال‌های دهه دوم قرن بیست‌ویکم، دنیایی است مملو از نابرابری‌های عمیق ضد انسانی که در آن صدها انسان از ابتدائی‌ترین حقوق طبیعی زیستی‌شان محرومند. فقر دهشتناک، محرومیت، جنگ‌ها، و نابودی محیط زیست، آیندهٔ بشر را به‌طورجدی تهدید می‌کند.

در ارزیابی تاریخی از ماهیت و جایگاه انقلاب اکتبر باید به این پرسش اساسی پاسخی روشن ومشخص داد که آیا در چارچوب جهانی شدن و رشد و گسترش فناوری‌های نو در دوران ما آیا انقلاب اکتبر اندیشه و آرمانش هنوز اهمیت و موضوعیتش را حفظ کرده یا اینکه همچون “تجربه‌ای ناموفق” به بایگانی تاریخ سپرده شده است؟ به‌باور ما، همان‌گونه که درسطرهای پیش یادآور شدیم، مارکسیسم-لنینیسم به‌منزلهٔ اندیشه و آرمان انقلاب اکتبر در عام‌ترین ومهم‌ترین مشخصه‌هایش- ازجمله بررسی و فرمولبندی ماهیت امپریالیسم، بحران‌های اقتصادی سرمایه‌داری، ناموزونی رشد اقتصادی سرمایه‌داری دردوران امپریالیسم، وتئوری پردازی انقلاب سوسیالیستی- اهمیت، علمی بودن، و موضوعیت ‌داشتن در این زمینه‌ها را حفظ کرده ‌است. ظهور اندیشه‌های برتری‌طلبانهٔ نژادی، تسلط بر دیگر خلق‌های جهان و امر و نهی امپریالیسم آمریکا، بحران و رقابت در کشورهای “اتحادیهٔ اروپا” همچون قطب دیگر امپریالیستی، تحمیل برنامه‌های ریاضتی دولت‌های این اتحادیه به توده‌ها، خروج بریتانیا از این اتحادیه، ادامهٔ جنگ اوکراین، تحول‌های منطقهٔ بحرانی خاورمیانه و جنایات دولت راستگرا و نژادپرست اسرائیل ازجمله در جنگ غزه، تقویت حزب‌های ماورای ‌راست ونژادپرست درکشورهای آلمان، اتریش، ایتالیا، فرانسه، و جز این‌ها، قطب‌های نیرومند سرمایه‌داری جهانی را با آینده‌ای مبهم رو به‌رو کرده‌ است. ژرفش بحران سرمایه‌داری و همراه با آن گسترش مبارزات مردمی در سراسر جهان، جستجو برای یافتن راه برون‌رفت از مشکلات بی‌شمار کنونی که سیستم سرمایه‌داری عامل اصلی آن‌هاست، فکر و اندیشه انسان مترقی را به‌خود مشغول کرده ‌است. برای یافتن راه برون‌رفت از وضعیت کنونی و تأمین آزادی واقعی انسان، چه تجربه‌ها و راهکارهایی وجود دارد؟ سعی در ارائه دادن پاسخی جدی به این پرسش کلیدی ما را ناگزیر به بررسی دوبارۀ تجربه‌های سده گذشته ومهم‌تر از همه به تجربه انقلاب اکتبر می‌کشاند. امروزه تراست‌های بزرگ رسانه‌ای نظام سرمایه‌داری حمله‌های بی‌امان و پر از دروغ فریب خود علیه سوسیالیسم، انقلاب اکتبر، و هر خیزشی انقلابی را /در شکل تبلیغاتی در رسانه‌های سراسر جهان بی‌وقفه تبلیغ و پخش می‌کنند. این انستیتوها و اندیشکده‌ها، انقلاب اکتبر و به‌خصوص نقش لنین در رهبری این انقلاب را اشتباهی تاریخی می‌نمایانند و آن را درعمل به‌زیان طبقه کارگر و مبارزه جهانی کارگران معرفی می‌کنند. بزرگداشت پیروزی انقلاب اکتبر، آرمان‌های والا و انسانی آن و دستاوردهایش به‌معنای دفاع بدون چون‌وچرا و عاری از انتقاد از روند برپایی نخستین نظام سوسیالیستی جهان در اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی نیست. اما دستاوردهای پیروزی انقلاب اکتبر نیز به‌لحاظ اهمیت مهم و عبارت بودند از: برپایی جامعه‌ای نو و اقتصادی نیرومند و صنعتی، تأمین حقوق اجتماعی شهروندان که درجهان آن روز بی‌سابقه بود، بهداشت و آموزش رایگان، حرکت سریع و خدشه‌ناپذیر به سمت برابری جنسیتی، یاری رساندن به جنبش‌های آزادی‌بخش در سراسر جهان در جهت رهایی از یوغ استثمار و استعمارنو، حفظ هم‌زمان صلح جهانی در رویارویی مدام با تهاجم بی‌وقفه امپریالیسم در تحمیل برتری‌طلبی سرمایه‌داری انحصاری‌اش. با وجود این دستاوردها، هم‌اکنون دیگر روشن است که روند ساختمان سوسیالیسم با کاستی‌هایی روبرو بوده است که سرانجام با فشار خردکننده و منسجم کشورهای امپریالیستی جهان درسال‌های پایانی قرن بیستم به فروپاشی نظام سوسیالیستی در این کشورها منجر شد. برخورد منتقدانه، علمی و به‌دور از جزم‌گرایی ما به‌این تجربهٔ تاریخی مهم، برای جنبش کارگری و کمونیستی و نیروهای مترقی و پیشرو جهان با هدف طرح راهبردی‌ای برای ساختمان آیندهٔ بشری راه‌گشایی‌ای‌ جدی دربر خواهد داشت.

 

دنیایی بهتر امکان‌پذیر است؛ سوسیالیسم و صلح

ما خواهان دنیائی بهتر هستیم. سوسیالیسم هدف بلند مدت کمونیست‌هاست. حزب‌های کمونیست درمبارزه خود در راه تحقق سوسیالیسم و برای تقویت موقعیت خود درمیان توده مردم، با توجه به ویژگی‌های هر کشور جداگانه می‌کوشند. ما مبارزه‌ای دشوار و پرمانع را به‌پیش می‌بریم. سرمایه‌داری هرگز نخواهد توانست تضادهای سرشتی‌اش را خودش از میان ببرد. تجاوزگری امپریالیسم در زمان بحران‌ها بیش‌ازپیش می‌شود. جیمزپتراس، اندیشمند آمریکایی، دراین‌باره با تحلیل اندیشه‌های مارکس و لنین، می‌نویسد: “سرمایه‌داری بی‌چون‌وچرا و بی‌تردید ثابت کرده ‌است که در برابر خواست‌های بی‌پایان برای اصلاح، نظم، و رعایت مقررات، مطلقاً ناشنواست. این سرمایه‌داری واقعاً موجود نمی‌تواند و نمی‌خواهد سطح زندگی مردم عادی را بالا ببرد، اِشتغال آنان را تضمین کند و زندگی شایسته‌ای را بدون ترس و سرافکندگی برای‌شان تأمین کند. سرمایه‌داری درنقطه مقابل آزادی، برابری، تصمیم‌گیری دموکراتیک، وسعادت همگانی قراردارد.” تنها دو راه در پیشِ روی بشر قرار دارد: یا سوسیالیسم یا ادامه و افزایش تباهی، جنگ، بی‌ثباتی، اُفت اخلاق اجتماعی، و ویرانی محیط زیست. این قدرت زحمتکشان، مالکیت همگانی بر وسائل تولید و برنامه‌ریزی منطقی اقتصادی است که می‌تواند نوع بشر را درمسیر توسعه و رشد همه‌جانبه قرار دهد. دردنیای ما در یک صد سال گذشته دگرگونی‌هایی شگرف رخ داده‌اند. پیشرفت علم و انقلاب انفورماتیک، هوش مصنوعی جهان دیگری را زاده است که در آن روابط اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی تغییرهایی چشمگیر پیدا کرده‌اند. اما آنچه هنوز به‌روشنی پابرجاست، نظام نابرابر و ضد انسانی طبقاتی‌ای است که سرمایه‌داری به جهان ما تحمیل کرده است. وجود طبقات و جامعهٔ طبقاتی زائیدهٔ تخیلات کمونیست‌ها نیست، بلکه واقعیتی است سهمناک در دنیای امروز ما. بحران کنونی نظام طبقاتی سرمایه‌داری جهانی نتیجهٔ مستقیم سیاست‌های نولیبرالیستی‌ای است که دردهه‌های اخیر دنبال شده‌اند. راه بنیان‌گذاری دنیای نو، نه آسان است و نه بی‌نیاز از ضرورت مبارزه و انجام تلاش‌هایی سترگ، فداکاری‌هایی بزرگ، و پرداخت هزینه‌هایی سنگین برای آن.

ما، وفادار به اندیشه‌ها و آرمان اکتبر کبیر، در کنار اکثریت قاطع جامعهٔ بشری، برای برپایی این نظام، یعنی جامعهٔ نو سوسیالیستی، با درس از تجربه‌های گذشته و درک دقیقِ ضرورت‌های عینی و ذهنی قرن بیست‌ویکم، همچنان به مبارزه‌مان ادامه خواهیم داد.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۹۴، ۱۵ آبان  ۱۴۰۲

 

دکمه بازگشت به بالا